همشهری آنلاین: در شهریورماه ۱۳۶۵، نبردی دریایی بین ایران و عراق رخ داد که به عملیات کربلای‌۳ موسوم شد.

به گزارش ایسنا،با اجرای این عملیات محدود، فصلی جدید در جنگ تحمیلی باز شد و عنصر تازه‌ای وارد معادله و موازنه موجود گردید که بعداً در جنگ های محدود ایران و آمریکا در خلیج‌فارس، اهمیت حیاتی خود را نشان داد. این عنصر، حضور عملیاتی سپاه در میدان دریایی جنگ تحمیلی است.

این نبرد که نبرد «نارالرحمه» نام گرفته است در دل عملیات کربلای 3 انجام شد و هدف آن انهدام و به آتش کشیدن سکوی نفتی البکر دشمن بود.

شرح مختصر نبردالامیه (کربلای 3)

نیروی دریایی سپاه عملیات کربلای 3 را در روز 9 شهریور 1365در شمال خلیج‌فارس به انجام رساند. در این عملیات، لشکر 14 امام حسین (ع) با سه گردان شرکت داشت. نیروی دریایی ارتش نیز در تجسس و نجات نیروهای تکاور و شناورها با سه گردان تحت امر عملیاتی سپاه قرار داشت. همچنین، دو فروند هلی‌کوپتر تجسسی، دو فروند هلی‌کوپتر کبری و چهار فروند هلی‌کوپتر 214 از هوانیروز و نیروی دریایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند.

هدف از انجام عملیات، تصرف اسکله‌های البکر و الامیه بود. تصرف این اسکله‌ها که 32 کیلومتر تا ساحل فاصله داشتند، این امکان را برای ایران فراهم می‌کرد که ضمن تأمین جناح جنوبی در منطقه فاو، جزیره بوبیان کویت را که نیروهای عراقی از آن استفاده می‌کردند در معرض تهدید قرار دهد.

در شب نخست عملیات، قایق‌ها برای رسیدن به اسکله‌ها از ساعت 21، حرکت خود را آغاز کردند. در این عملیات،غواص‌ها می‌بایست 16 کیلومتر در جریان آب شنا کرده و به طرف اسکله‌ها می‌رفتند، اما به دلیل دست نیافتن به هدف‌های مورد نظر در ساعت تعیین شده، به ناچار، در ساعت 3 بامداد همگی به عقب بازگشتند.

در شب دوم عملیات از ساعت 20:20 نیروها به سمت اسکله‌ها حرکت کردند که از ساعت 4 صبح درگیری در نزدیکی اسکله‌ها آغاز شد و تا ساعت 8 صبح، اسکله‌های البکر و الامیه به دست نیروهای خودی افتاد. اما با روشن شدن هوا، حفظ این مواضع بدون تأمین آسمان منطقه بسیار مشکل می‌نمود. در این حال، هواپیماهای عراقی از صبح روز عملیات تا غروب، بیش از 50 بار اسکله‌ها را بمباران کردند و هفت موشک زمین به زمین به سوی اسکله‌ها شلیک شد. افزون بر این، ناوچه‌های عراقی نیز متعرض مواضع خودی شدند.

در روز سوم عملیات، فشار دشمن افزایش یافت و به نظر می‌رسید که بدون پشتیبانی دریایی و تأمین هوایی، حفظ اسکله‌ها میسر نیست و بالاخره قبل از ظهر روز سوم و پس از 36 ساعت حضور بر روی اسکله‌ها، نیروهای خودی به منظور جلوگیری از وارد شدن تلفات بیشتر، به عقب بازگشتند. این اقدام در حالی انجام شد که بر اثر شلیک موشک، بمباران هواپیما و شلیک راکت به وسیله هلی‌کوپتر و همچنین اجرای آتش به وسیله ناوچه‌ها، اثری از تأسیسات و تجهیزات اسکله‌ها بر جای نمانده بود.

اجرای عملیات نارالرحمه روی اسکله البکر

در حالی که مسئولان لشکر14 امام‌حسین‌(ع) سرگرم سازماندهی نیرو و تدابیر ضروری برای تأمین منطقه عملیاتی بودند، فرمانده «قرارگاه نوح» مطابق طرح پیش‌بینی شده در طرح مانور عملیات، ضمن آماده‌باش به واحد توپخانه برای اجرای آتش موثر روی اسکله البکر، مجدداً تاکیدهای لازم را جهت به آتش کشیدن پایانة نفتی البکر به تیم مهندسی قرارگاه ابلاغ می‌کند. متعاقب این دستور،کارشناسان بسیجی تیم مهندسی قرارگاه خاتم که به قرارگاه نوح مأمور هستند، بر سرعت فعالیت خود می‌افزایند و با تلاش مضاعف و اجرای یک سلسله اقدامات و عملیات فنی (پمپاژ قوی محتویات لوله‌های نفت فاو - البکر) موفق می‌شوند اسکله البکر را به آتش بکشند.

فرمانده قرارگاه دریایی نوح در گزارش خود به فرمانده کل سپاه می‌گوید: « یک تیم از برادران با پمپ‌هایی که آورده بودند، نفت عراق را از اینجا (فاو) پمپاژ کردند داخل لوله‌ها و با فشاری که بر روی دریچه لوله‌ها در روی اسکله البکر آمد، نفت‌ بیرون پرید. بعد با توپخانه 155 میلی‌متری روی آنجا آتش ریختیم که اسکله آتش گرفت و نصف اسکله البکر سوخت و تجهیزات آن از بین رفت.»

بدین‌ ترتیب دومین موضع استراتژیک دشمن در آبهای خلیج‌فارس در هاله‌ای از آتش و دود قرار گرفت و دود سیاه و غلیظی اطراف اسکله را ‌پوشاند، طوری که از کناره اروند یعنی از فاصله 35 کیلومتری بخوبی قابل رؤیت بود.

مهندس سرداری، مسئول تیم مهندسی قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) می‌گوید: از رأس‌البیشه دو لوله 48 اینچی می‌رفت به طرف البکر. لوله‌ها پر از نفت بود. نفت را پمپاژ کردیم. در نهایت 6 پمپ ما (یکی پس از دیگری) شروع کرد به کار کردن. در هر ثانیه 3 تا 4 مترمکعب نفت پمپاژ می‌کردیم. طی چهار ساعت 300-200 هزار بشکه نفت روی اسکله البکر پمپاژ کردیم. حدود ساعت 9 بود که ما (یکباره) احساس لرزش کردیم، برگشتیم نگاه کردیم شلعه آتش روی آسمان بود. مثل یک قارچ بسیار قوی به ارتفاع 100 متر که از فاصله 34 کیلومتری دیده می‌شد. خیلی حجیم بود.

در پی این عملیات، بر اساس گزارش‌های شنود، نیروهای دشمن مستأصل و وحشت‌زده لحظات سخت و پرمخاطره‌ای را در محاصره آتش پشت سر می‌گذاشتند و از فرماندهان خود در عقبه تقاضای کمک و تخلیه از اسکله را مطرح می‌کردند و بعضاً پیش از آنکه آتش آنها را قربانی کند، خود را به داخل دریا می‌انداختند، چرا که بنا به گفته سرداری (فرمانده عملیات نارالرحمه) انفجار آنچنان شدید بود که دکل‌های بارگیری اسکله ذوب شد و افتاد پایین. پل بین دو قسمت اسکله هم ذوب شد و سقوط کرد.

از سویی، آبهای اطراف اسکله که سطح وسیعی از آن آلوده به نفت شده بود، به محض انفجار در روی اسکله، آتش گرفت و این امر باعث شد تا یک ناوچه «اوزا»ی دشمن که در کنار اسکله پهلو گرفته بود پیش از آنکه موفق به فرار از مهلکه شود در محاصره آتش قرار گیرد و ساعتی بعد بکلی از بین برود.

این اقدام بزرگ در واقع ماحصل تلاش و فداکاری عده قلیلی از مهندسان متعهد بسیجی است که با تدابیر و استعداد فکری و خلاق خود،طی یک رشته مطالعات فنی و کارشناسانه آن را به منصه ظهور می‌رسانند. عملیات فوق چنان تحسین همگان را برمی‌انگیزد که از یک سو فرماندهی کل سپاه با ارسال پیامی مراتب خرسندی و رضایت خود را از گروه تیم مهندسی اعلام می‌کند و از سوی دیگر، باعث تشدید شور و شعف رزمندگانی می‌شود که از روی اسکله نظاره‌گر ذوب شدن اهرم‌های فشار دشمن در منطقه خلیج‌فارس هستند.

با این حال سرپرست گروه تیم مهندسی، با وارستگی تمام ثمره تلاش و شایستگی‌های تیم مهندسی را در مقایسه با عملیات رزمندگان در فتح اسکله الامیه بسیار ناچیز اعلام کرده، چنین اظهار می‌دارد: آتش گرفتن اسکله ‌البکر را واقعاً خدا خواست؛ نه بنده و نه گروه ما، کاری نکرده‌ایم. بنده هم آن جا وسیله‌ای بودم که چهار تا پمپ آب را جمع کنم. فکر انجام آن را هم برادر دیگری ارائه داد. ما فقط پشتیبانی کردیم. این کار نسبت به ارزش کار بچه‌هایی که در آب شنا کردند و آن طور روی اسکله الامیه آمدند و عراقی‌ها را کشتند و اسیر گرفتند و اسکله را فتح کردند، ناچیز است. اقدام آنها واقعاً ارزشی دارد که باید در تاریخ ثبت گردد و آن ارزش ایمان است و بهتر است آن را با ارزش‌های مهندسی و تدبیرهای مهندسی مقایسه نکنیم و پرده جلوی شفافیت ایمان، که خداوند می‌خواسته این نور را به تمام دنیا نشان دهد، نکشیم.باید دقت کنیم که آنها با همه چیز وداع کرده بودند. غسل شهادت کرده بودند. فکرهایشان را کرده بودند و در ارتباط با خدا آمده بودند.

نتیجه عملیات

تصرف اسکله الامیه و به آتش کشیده شدن اسکله البکر توسط نیروی دریایی سپاه‌ پاسداران، مهمترین شوک نظامی پس از عملیات والفجر 8 برای رژیم بعثی تلقی می‌شود زیرا این سکوها دو چشم مهم رژیم بعثی در خلیج‌فارس بودند و با توجه به حوزه محدود مانور عملیات دریایی دشمن در آبراه خورعبدالله که آن هم در تیررس توپخانه ساحل به دریای رزمندگان قرار داشت عملاً موضع و روحیه نیروهای ارتش بعثی را در ضعف کامل قرار داد.

رزمندگان اسلام سرانجام پس از پشت سرگذاشتن جنگی سخت در حالی که موفق شده‌اند کلیه دستورات عملیاتی را مطابق پیش‌بینی طرح مانور عملیات به اتمام رسانند، به ساحل خودی باز گشتند در حالی که 63 نفر از افراد دشمن را کشته و بیش از 100 نفر را به اسارت در آوردند و بخشی از تجهیزات مهم و پیشرفته دشمن را به عقب انتقال دادند.

برچسب‌ها