اين ماجرا به شامگاه نهم ارديبهشتماه سال81 برميگردد. آن شب مردي به نام حسن همراه 2 برادر ديگرش در خانه بود كه اتفاق هولناكي رخ داد. آنها مشغول شمردن پولهاي فروش زميني بودند كه حسن به تازگي فروخته بود اما در همين هنگام 2 مامور پليس با شكستن شيشه در خرپشته و از طريق پشتبام وارد خانه شدند.
حسن پلهها را بالا رفت تا ببيند چه اتفاقي افتاده اما در راهرو ناگهان 2 مامور جوان را ديد كه وارد خانه شده بودند. حسن ميخواست مانع ورود آنها شود اما يكي از ماموران به سوي او تيراندازي كرد. چند لحظه بعد صداي شليك 5گلوله شنيده شد و وقتي برادران حسن سراغ او رفتند، غرق در خون روي زمين افتاده بود و 2مامور آنجا را ترك كردند. گلولهها به سر و صورت حسن اصابت كرده بود. نبض او هنوز ميتپيد و برادرانش وي را به بيمارستان رساندند اما ساعتي بعد جانش را از دست داد.
- آغاز تحقيقات
دقايقي بعد از اين تيراندازي مرگبار در خيابان اسلامآباد شمالي بروجرد بود كه تحقيقات پليس در اينباره آغاز و مشخص شد كه عامل اصلي تيراندازي مرگبار مأمور پليس است و با سلاح سازماني شليك كرده است. به اين ترتيب وي احضار شد تا در اينباره پاسخگو باشد. از سويي تحقيقات در محل حادثه نشان ميداد كه آن شب 2 مامور پليس وارد خانه حسن شده بودند كه ابتدا وي با يك ميله ورزشي ضربهاي به سر يكي از آنها وارد و او را نقش زمين كرده بود و در ادامه مامور ديگر با شليك چند گلوله مقتول را از پا درآورده است.
- مرده شور امانتدار
در حالي كه خانواده مقتول ادعا ميكردند، همزمان با حادثه پولهاي مقتول سرقت شده است، اين اظهارات ضدو نقيض پرونده را پيچيدهتر كرد. اما چند روز بعد از اين حادثه درحاليكه جسد براي انجام مقدمات تشييع جنازه به غسالخانه منتقل شده بود مرد مرده شور پولهاي مقتول را پيدا كرد. او كه معمولا لباس مردهها را براي خودش برميداشت وقتي لباسهاي حسن را برداشته بود داخل جيبهايش 21ميليون تومان چك پول پيدا كرده بود. او با ديدن پولها با خانواده مقتول تماس گرفت و پولها را به آنها پس داد تا به بخشي از ابهامات اين پرونده پاسخ داده باشد.
به دنبال اين ماجرا مامور پليس كه دست به تيراندازي مرگبار زده بود، با اتهام قتل روبهرو شد و تحت بازجويي قرار گرفت تا مشخص شود كه چرا اقدام به ورود به خانه مقتول و تيراندازي كرده است. متهم در بازجوييها گفت كه به مقتول درخصوص قاچاق موادمخدر مظنون بوده و به همين دليل سراغ وي رفته بود.
وي ادامه داد: اطلاعاتي بهدست آورده بوديم كه نشان ميداد حسن قاچاقچي موادمخدر است. وقتي براي بازرسي به خانهاش رفتيم، جلوي در كلت كمري همكارم روي زمين افتاد و حسن ميخواست آن را بردارد كه من دستش را نشانه گرفتم و شليك كردم اما نميدانم چطور گلوله به سرش اصابت كرد.
در چنين شرايطي متهم در شعبه 103دادگاه كيفري بروجرد محاكمه شد. در جلسه محاكمه 2برادر و همسر مقتول گفتند ساعت 11.30 شب حادثه متوجه شكسته شدن شيشه خرپشته و ورود 2نفر به ساختمان شديم. نفر اول وقتي وارد شد، مقتول به تصور اينكه دزد آمده با ميله ورزشي به سر وي ضربهاي وارد كرد و او به زمين افتاد.
بعد نفر دوم وارد شد و گفت تكان نخوريد و به طرف حسن شليك كرد. با سروصداي ما همسايگان آمدند اما آنها، كه 3نفر ديگرشان در كوچه بودند، نگذاشتند حسن را به بيمارستان منتقل كنيم و وقتي او به بيمارستان رسيد فوت شد. با وجود اين متهم در دفاع از خودش گفت: با حكم دادگاه انقلاب براي دستگيري قاچاقچيان موادمخدر به آنجا رفته بوديم كه بعد از دستگيري يكي از آنها پسر 12سالهاش به خانه مقتول رفت تا خبر دستگيري پدرش را برساند.
من به پشت بام رفتم و يكي از همكارانم درِ خانه مقتول را زد. حسن در را باز كرد اما دوباره بست. من با شكستن شيشه خرپشته وارد ساختمان مقتول شدم و وقتي ديدم همكارم بر اثر ضربه به سرش با ميله آهني به زمين افتاد و اسلحه او روي زمين است به سوي حسن شليك كردم.
دفاعيات مأمور پليس در شرايطي بود كه چيز مشكوكي در رابطه با موادمخدر از منزل مقتول كشف نشده بود. برادران مقتول و همسرش نيز توضيح دادند كه مقتول اصلاً با موادمخدر بيگانه بود و حتي سيگار هم نميكشيد و چون بهدليل فروش زمين، مبلغ قابل توجهي پول در خانه داشت و ازطرفي متهم و همراهانش با لباس و ماشين شخصي آمده بودند، مقتول فكر كرد، آنها سارق هستند، در نتيجه اول در را بست و با وارد شدن آنان به منزل، با يكي از آنها درگير شد.
در چنين شرايطي قضات دادگاه متهم را بيگناه تشخيص دادند. اما پرونده با اعتراض خانواده مقتول به ديوانعالي كشور فرستاده شد و قضات ديوان اين رأي را نقض كردند تا متهم دوباره محاكمه شود.
- محاكمههاي سريالي
دومين دور از رسيدگي به اين پرونده به قضات شعبه 104دادگاه كيفري بروجرد محول شد. قضات اين شعبه بعد از بررسي محتويات پرونده مأمور پليس را مجرم تشخيص و حكم به قصاصاش دادند. آنها اينطور استدلال كردند كه ورود متهم به منزل مقتول غيرقانوني بوده و طبق نظريه كارشناس اسلحه نيز در به كارگيري سلاح مقصر بوده است.
اين رأي نيز مدتي بعد با اعتراض متهم در ديوانعالي كشور شكسته و پرونده براي سومين مرتبه در دادگاه رسيدگي شد. در سومين دور از محاكمه قضات شعبه 102دادگاه كيفري بروجرد نيز مأمور پليس را مجرم تشخيص دادند و اين بار پرونده به هيأت عمومي ديوانعالي كشور فرستاده شد.
در جريان رسيدگي نهايي به اين پرونده كه در هيأت عمومي ديوانعالي كشور و با حضور 50قاضي عاليرتبه برگزار شد قضات با اكثريت آرا حكم قصاص را تأييد كردند، پرونده براي استيذان به دفتر رياست قوهقضاييه فرستاده شد و به اين ترتيب اين رأي با تأييد رئيس قوه به واحد اجراي احكام ارجاع و روز چهارم تيرماه سال 92براي اجراي اين حكم درنظر گرفته شد اما نهتنها اين حكم اجرا نشد، بلكه زمان ديگري نيز براي مجازات قاتل به خانواده مقتول اعلام نشد.
- مي خواهيم حق به حق دار برسد
برادر مقتول در اينباره به همشهري ميگويد: آن زمان برادرم 35ساله بود و 2فرزند داشت اما مأمور پليس بچههاي برادرم را يتيم كرد. وي ادامه ميدهد: از آن شب تاكنون پيگير دستگيري و مجازات قاتل برادرم بودم اما نميدانم چرا اين تلاشها به نتيجهاي نرسيده است. آنها به برادرم تهمت زدند كه قاچاق موادمخدر انجام داده و به همين دليل او را كشتهاند. اما نيت اصلي آنها چيز ديگري بود. از مسئولان قضايي كشور ميخواهم كاري كنند كه زودتر حق به حقدار برسد. ما 13سال است كه در انتظار اجراي عدالت هستيم. براساس اين گزارش هماكنون مأمور پليس آزاد است و معلوم نيست چه سرنوشتي در انتظار اين پرونده است.