امام علی(ع) در بخشی از سخنان خویش بیتفاوتی آگاهان و ترک امر به معروف و نهی از منکر را دلیل اصلی انحطاط امتهای گذشته میشمارد و برای جلوگیری از سقوط جامعه اسلامی مردم را از انجام این وظیفه که رمز استمرار و بالندگی تمدن اسلام است فرا میخواند و میفرماید: «لا تترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم اشرارکم: امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که تبهکاران بر شما چیره میگردند.»
معنای معروف و منکر
الف- در لغت: معروف از ماده «عرف» به معنی شناخته شده و نیک و منکر از ماده «انکار» و «نکر» به معنی ناشناخته، زشت و پلید است که جمع آن «منکرات» و «مناکر» میباشد.
ب- در اصطلاح: معروف نام هر کاری است که حسن آن توسط عقل یا شرع شناخته شود و منکر نام کاری است که شرع و عقل آن را ناپسند بشمارند.
به «معروف» از آن جهت معروف، یعنی شناخته شده گفته شده که فطرت پاک آدمی، با آن آشنا و مأنوس است و آن را میپذیرد و «منکر» چون با فطرت آدمی بیگانه و ناآشنا و نامأنوس است، «منکر» و «ناشناخته» نامیده شده است.
ارزش و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر
اگر مروری داشته باشیم به تاریخ انبیاء بزرگوار الهی از آدم(ع) تا حضرت محمد(ص) درمییابیم که مهمترین مأموریت پیامبران خداوند امر به معروف و نهی از منکر است، به این معنا که پروردگار عالم یکصد و بیست و چهار هزار رسول و نبی فرستاد برای برپا داشتن امر به معروف و نهی از منکر و این موضوع خود گویای ارزش بسیار بالای این دو فریضه نزد خداوند است و به بیان دیگر تمامی پیامبران الهی همه هستی خویش را فدای اقامه معروفات و ریشهکن شدن منکرات کردند که با حضور آخرین فرستاده خداوند، این موضوع شتاب بیشتری به خود گرفت و به صورت جدی وارد در قوانین حکومتی هم شد و به صورت یک مسئولیت مهم اجتماعی برای آحاد مردم درآمد و به خود چهره مردمی گرفت.
چرا که زندگی کردن در اجتماع بدون قبول مسئولیت بی معناست. کسانی که احساس مسئولیت نکنند؛ یعنی بیتفاوتند و بیتفاوتی یعنی بیتحرک بودن و بیتحرک بودن یعنی مرده بودن و این معنا به دور از شأن والای یک مسلمان و هر انسان آزادهای است.
قرآن کریم و روایات رسیده از رسول گرامی اسلام و خاندان بزرگوار آن حضرت، با بیانات و تعبیرهای گوناگون، اهمیت و عظمت شأن این دو فریضه بزرگ اسلام را بیان کردهاند.
اینک، یک آیه و چند روایت:کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله (آل عمران/110) شما بهترین امتی بودید که پدید آمدید (از این جهت که) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید.بنابراین در آیه شریفه، امت اسلامی به عنوان بهترین امت معرفی شده است و دلیل آن دو چیز ذکر شده: «امر به معروف و نهی از منکر» و «ایمان به خدا».
نکته قابل توجه این که در آیه شریفه، امر به معروف و نهی از منکر بر ایمان به خدا مقدم داشته شده که نشانه اهمیت و عظمت این دو فریضه بزرگ الهی و بیانگر این است که این دو واجب، ضامن گسترش ایمان در میان جامعه بشری است؛ و چنانچه این دو فریضه اجرا نشود، ریشههای ایمان در دلها سست میگردد و پایههای آن فرو میریزد.
رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید: «من امر بالمعروف و نهی عن المنکر فهو خلیفه الله فی ارضه و خلیفه رسول الله و خلیفه کتابه.» (کسی که امر به معروف و نهی از منکر کند جانشین خداوند در زمین و جانشین رسول خدا و جانشین کتاب خداست). دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر در این روایت ازبرنامههای خداوند و رسول خدا و کتاب آسمانی او قلمداد شده است و چنانچه کسی موفق به انجام آن دو میشود به عنوان جانشین خود و پیامبر(ص) و قرآن، زیر پوشش همین برنامه قرار گرفته و در این راستا گام نهاده است.
پیامدهای فردی
ترک امر به معروف
1 - تضعیف ایمان: ترک امر به معروف رفته رفته انسان را نسبت به دستورات الهی سست و بی اعتقاد خواهد ساخت. انسانی که ببیند دیگران به راحتی احکام الهی را زیر پا میگذارند و آزادانه محرمات الهی را مرتکب میشوند و هیچ کوششی در جهت جلوگیری از رفتار حرام آنها انجام ندهند، کمکم نسبت به شیوع محرمات الهی در جامعه بیتفاوت خواهند شد.
لازمه دینداری واقعی این است که انسان احساسات و عواطف خود را در جهت دین خود صادقانه به کار ببرد و با دینداران دوستی و با دشمنان دین، خصومت ورزد و از مشاهده محرمات الهی چون پلنگ زخم خورده خشمگین شود، در غیر این صورت نمیتوان به دینداری چنین انسانی اطمینان داشت.
امام صادق(ع) میفرماید:«کل من لم یحب علیالدین و لم یبغض علی الدین فلا دین له: هرکس به خاطر دین محبت نورزد و به خاطر دین خشمگین نگردد، دین ندارد.» اینچنین است که امر به معروف و نهی از منکر با ایمان و دینداری، پیوندی ناگسستنی دارد و هرکس که با وجود توانایی نهی از منکر، این واجب الهی را ترک کند، در حقیقت رواج معاصی در جامعه مطلوب و محبوب اوست.
امام صادق علیهالسلام میفرماید: «کسی که منکری را مشاهده کند و قدرت جلوگیری از آن را دارد، ولی مانع آن نمیشود، به راستی که دوست دارد خدا نافرمانی شود و هر کس که دوست دارد خدا نافرمانی شود، به راستی که دشمنی خود را با خداوند آشکار کرده است و هر کس بقای ستمگران را دوست داشته باشد، به درستی که دوست دارد خداوند معصیت شود، به راستی که خداوند متعال خود را بر هلاکت ستمگران ستایش کرده است.»
2 - شرکت در گناه: از دیگر پیامدهای منفی ترک امر به معروف، شریک شدن انسان در معاصی اهل گناه است، چرا که سکوت در مقابل گناهکار به منزله تأیید و موافقت با عمل او شمرده میشود. وقتی شخص مجرم مشاهده کند دیگران در مقابل رفتار نادرست او عکسالعمل نشان نمیدهند، در انجام محرمات الهی جرأت پیدا میکند، مخصوصاً اگر شخص خطاکار از سکوت دیگران به رضایت آنها پی ببرد.پیامبر اسلام میفرماید: «کسی که امر به معروف کند، یا از منکری نهی کند، یا بر کار خوبی راهنمایی کند، یا به آن اشاره کند، شریک در آن نیکی است و کسی که به بدی امر کند، یا به آن راهنمایی کند، یا به آن اشاره کند، در آن بدی شریک است.»
3 - محرومیت از سعادت و حیات راستین: زندگی انسان غیر از جنبه مادی و ظاهری، جنبهای معنوی و انسانی دارد که در حقیقت بعد مادی زندگی، مقدمهای برای رسیدن به اهداف معنوی آن است. زندگی بدون اهداف معنوی پوچ و تهی است. انسان وارسته، زندگی را به جهت لذتهای مادی آن نمیخواهد، بلکه ارزش زندگی از نظر او به خاطر دانستن عقاید الهی و تلاش و کوشش در جهت تحقق آن است.
کسی که به ارزشهای معنوی و مکتبی بیتفاوت باشد و هیچگونه حساسیتی نسبت به آنها نداشتهباشد و برای ایجاد معروف در جامعه و از بین بردن منکرات کوششی انجام ندهد، در حقیقت حیات معنوی و سعادت حقیقی را از دست داده است.امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «من ترک انکار المنکر بقلبه و یده و لسانه فهو میّت بین الاحیا: کسی که انکار منکر را با قلب و دست و زبانش ترک کند مردهای میان زندگان است.»
4 – غضب الهی: عارضه منفی دیگر ترک امر به معروف خشم الهی است. رحمت عام الهی شامل همه انسانها میشود، اما رحمت خاص پروردگار فقط مخصوص بندگانی است که اهل طاعت و بندگی هستند و دستورات او را کاملاً اجرا میکنند.
آمرین به معروف و نهیکنندگان از منکر، غیر از اینکه خود به دستورات الهی عمل میکنند، دیگران را نیز به انجام وظایف ترغیب و از انجام محرمات تحذیر میکنند و در نتیجه نزد پروردگار عالم از اجر و قرب خاصی برخوردارند، اما کسانی که واجب الهی را عمل نمیکنند، از رحمت خاص الهی بیبهره هستند.