هر چه به مغزشان فشار ميآورند سؤال اساسي به خاطرشان نميآيد كه از هم بپرسند. نيم ساعتي ميشود كه خانوادهها آنها را براي سؤال و جواب و آشنايي بيشتر تنها گذاشتهاند اما هنوز هيچ حرف حسابي كه منجر به شناخت شود بين آنها ردوبدل نشده. در پايان اين جلسه تنها چيزي كه از هم ميدانند يكسري حرفهاي كليشهاي است؛ «نجابت، صداقت، اخلاق»؛ مثلث تكراري همه جلسات خواستگاري كه دائم تكرار ميشود. نجابت، صداقت و اخلاق خيلي هم خوبند، مهم و پايهاي هم هستند اما خيلي كلياند. دختر و پسري كه در آستانه ازدواج قرار ميگيرند، بيش از هر زمان ديگري نياز دارند به كسب مهارتهاي گفتوگو براي شناخت خود و راههاي كاربردي براي شناخت طرف مقابل؛ به معيارهاي عيني و واقعي. ما در اين فرصت كوتاه به مجموعه مهارتهايي اشاره خواهيم كرد كه براي برگزاري جلسات خواستگاري مهم بهنظر ميرسند.
- ياد بگيريم
تصميم به ازدواج گرفتهايد؟ پيشنهاد ما اين است كه شروع كنيد به مطالعه و تحقيق. پسر و دختر جواني كه ازدواج را در اولويت زندگياش قرار دادهاند، بهتر است چند كتاب درباره شخصيت زن يا مرد مطالعه كرده و به شناختي كه از طريق خواهر و مادر يا پدر و برادرش كسب كرده اكتفا نكند. خواندن كتاب، مشاوره، شنيدن سخنراني و شركت در كارگاههاي آموزشي ميتواند افراد را چه دختر و چه پسر در شناخت جنس مخالف كمك كند. علامهجعفري ميفرمايد: آيا براي 50سال زندگي مشترك نميخواهيد 50ساعت وقت بگذاريد، فكر كنيد، مطالعه كنيد يا به سخنراني بزرگان در اين زمينه گوش دهيد؟
- چقدر خودت را ميشناسي؟
بهدنبال نيمه گمشدهات هستي؟ كسي كه مكمل باشد؟ عالي است! اما چطور ميخواهي نيمه گمشده كسي را پيدا كني كه هنوز خودش پيدا نشده! چقدر خودت را ميشناسي و پيدا كردهاي؟ تا خودت را از هر نظر خوب و كامل نشناسي و خواستههايت را دقيق و روشن نداني و از اولويتهاي خودت خبر نداشته باشي نميتواني انتخابي مطمئن داشته باشي. قبل از اينكه بخواهي سؤالات را در جلسه خواستگاري از طرف مقابل بپرسي بهتر است اساسيترينهايش را از خودت بپرسي.
- كجا برگزار كنيم؟
خواستگاري با چت، خواستگاري در محل كار يا تحصيل، خواستگاري در خانه معرف و همسايه و فاميل، خواستگاري در پارك و كافيشاپو... هيچ كدام به اندازه خواستگاري در منزل دختر خانم، پسنديده و مورد قبول نيست. هر كدام از موارد گفته شده موانعي جهت شناخت دقيقتر ايجاد ميكند. محل زندگي ما، نشاندهنده فرهنگ و سلايق، نظرات و روحيات ماست. در خانه فضا داراي امنيت است و آرامشي كه پيشنياز گفتوگوي ابتدايياست مهياتر است. حضور اعضاي خانواده به معناي حمايت همهجانبه آنها از فرزند است و دوطرف را براي انتخاب دقيقتر و عقلانيتر مصمم ميكند. ارتباط رودررو سبب ميشود كه با دقت در حالات صورت، نحوه صحبتكردن، آداب مهمانداري، نحوه برخورد و راه رفتن و... به شناخت بهتر و دقيقتري دست پيدا كنيم كه اين مسئله در خواستگاريهاي غيرمستقيم امكانپذير نيست. اگر دختر خانم داراي اتاق اختصاصي است بهتر است كه پيشنهاد صحبت دونفره را در همان اتاق بدهيد. از تابلوها، كتابها و عناصر ديگر اتاق ميتوانيد به شناخت بهتري دست پيدا كنيد. پس از گذشت 3-2 جلسه از خواستگاري، خانواده دختر نيز ميتوانند پيشنهاد برگزاري جلسه بعدي را در منزل پسر بدهند.
- اسرار خانوادگي را برملا كنيم؟
در جلسات اول خواستگاري نيازي نيست از اسراري صحبت كنيد كه هيچكسي به جز خانواده شما از آن باخبر نيست. اما اگر موردي وجود دارد كه همه به جز خواستگار از آن خبر دارند آن را عنوان كنيد؛ مثلا همه فاميل ميدانند كه شما يكبار با ازدواجي ناموفق روبهرو بودهايد. اين نكته بهتر است قبل از پيشرفتن خواستگاري به طرف مقابل گفته شود.
گاهي ارتباط قبلي در حد يك نامزدي بوده كه در شناسنامه هم ثبت نشده است، اين موارد را لازم نيست از قبل بگوييد، ميتوانيد در پايان جلسه اول با او در ميان بگذاريد.
اسرار مهمي كه تنها خانواده شما از آن مطلعند اما نياز هست كه همسر آينده شما هم پيش از تصميمگيري از آن باخبر شود را در جلسات بعدي خواستگاري عنوان كنيد. اما اگر شما در گذشته خود خطايي كردهايد و كسي جز خودتان از آن باخبر نيست و بعد هم توبه كردهايد و امكان افشا شدنش هم نيست، لازم نيست اعتراف به گناه كنيد كه خدا هم اين مسئله را نميپسندد.
اگر امكان افشا شدن آن مسئله در زمانهاي آينده هست و زندگي شما را با تشنج و استرس روبهرو ميكند، حتما بهنحوي آن را مطرح كنيد.
- كي برگزار كنيم؟
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند بهترين روز جهت خواستگاري روز جمعه و در ساعات بعدازظهر است و توجه كنيد كه زمانش قمر در عقرب نباشد. همچنين بين جلسات خواستگاري فواصل زماني مناسبي درنظر بگيريد تا فرصت تفكر و تحليل داشته باشيد.
- حالا من چي بپوشم؟
جلسه اول در ذهن پسر و دختر و خانوادههايشان ماندگار ميشود، پس بهتر است نهايت نظافت و پاكيزگي و مرتب بودن را داشته باشيد. در عين حال لباسهاي خيلي خاص و پرزرق و برق كه تمركز را از طرفين ميگيرد نپوشيد. آقا پسر ميتواند با لباسهاي كمي رسميتر به خواستگاري برود. دختر خانم بهتر است آرايش خاصي نداشته باشد. داشتن آرايش گذر از مرحله اول را آسان ميكند اما امكان ايجاد موانع بعدي يا حتي مشكلات پس از ازدواج را تقويت ميكند.
- چه كساني حضور داشته باشند؟
جلسات اول خواستگاري را بدون خبر عمومي و تنها با حضور خانواده دختر و پسر برگزار كنيد. همچنين در اسلام سفارش شده است كه بهتر است خواستگاري پنهان بماند. نيازي نيست كل محله و آپارتمان در جريان مراسم خواستگاري قرار بگيرند.
- چي ببريم؟
لازم نيست خودتان را براي خواستگاري دختر خانمتان به چنان زحمتي بيندازيد كه تا چند ماه نتوانيد كمر راست كنيد. نيازي نيست سرويس مبلمان را عوض كنيد و وسايل لوكس را از در وهمسايه و فاميل قرض بگيريد. خود را درگير تعداد ميوه و شيريني براي پذيرايي نكنيد. تنها سعي كنيد كه همهچيز منظم و مرتب و تميز و با سليقه چيده شده باشد تا محيطي دلپذير فراهم آيد. خريدن يك دسته گل، هم از رسومات خواستگاري محسوب ميشود و هم نشاندهنده اهميت و صميميت و لطفي است كه ابراز ميكنيد. همچنين به زيبايي و طراوتش، بيش از قيمتش اهميت بدهيد.
- خدا را فراموش نكن
قبل از برگزاري جلسه خواستگاري، 2 ركعت نماز طلب خير بخوانيد و دعا كنيد كه آنچه خير و صلاح است برايتان رقم بخورد. فراموش نكنيد كه در نهايت و پس از همه شناختها بايد باز هم توكل كنيد.
- رستگاري در خواستگاري
در جلسه اول خواستگاري بهتر است سراغ كليات برويد و از سرك كشيدن به جزئيات شخصيت و خانواده فرد مورد نظر دوري كنيد
در جلسه اول خواستگاري بهتر است شما يك شناخت كلي از شخصيت طرف مقابل و خانواده او بهدست بياوريد. در جلسه اول همه هم و غمتان اين نباشد كه زير و روي شخصيت و خلقيات فرد مذكور را دربياوريد درحاليكه هنوز به شناخت كلياتي از آن فرد نرسيدهايد. سعي كنيد خيلي خشك و مصنوعي سؤال نپرسيد و ليستي از سؤالها در دستتان نباشد. به جواب هر سؤالي كه از طرف مقابلتان ميگيريد خوب فكر كنيد. آن جوابها را تحليل كنيد اما يك طرفه به قاضي نرويد. اگر جوابها براي شما مبهم است و واضح نيست سؤالتان را به شكلي ديگر يا با پرسيدن سؤالهاي جزئيتري مطرح كنيد تا به پاسخ واضحي برسيد. يادتان باشد كه به فرد مذكور اجازه توضيح دادن و پاسخ دادن بدهيد. سؤالهاي خودتان را پشت سرهم و بدون فاصله مطرح نكنيد يا اينكه از يك سؤال به سؤال ديگر نرويد؛ به تعبيري از اين شاخه به آن شاخه نپريد.
- چرا من؟
اولين سؤالي كه ميپرسيد درباره علت انتخاب طرف مقابلتان باشد؛ «چه شد كه به خواستگاري من آمدهايد؟» يا «دليل اينكه اجازه داديد من به خواستگاري شما بيايم چيست؟» شما نبايد اين سؤال را بپرسيد كه فقط حرفي زده باشيد يا اينكه سر بحث را باز كرده باشيد بلكه اين سؤال را پرسيدهايد تا از جواب طرف مقابلتان به خيلي چيزها پي ببريد. اصلا شايد همين سؤال مقدمهاي باشد براي سؤالات بيشتر و مصداقيتر در اين زمينه.
اگر در شما ويژگي خاصي وجود داشته كه طرف مقابل را به سمتتان كشانده، آن ويژگي ميتواند اولويتهاي زندگي او را مشخص كند. كسي كه بگويد بهخاطر حجاب و متانت شما آمدهام با كسي كه بگويد چون رشتههاي تحصيليمان يكي بود و اين موضوع ميتواند در آينده به ما كمك كند، تفاوت زيادي دارد. اگر شخصي به احترام انتخاب مادر و خانوادهاش به خواستگاري شما آمده حتما ميتواند يك فرد منطقي و عاقل باشد كه ترجيح داده فرصتهاي زندگياش را از دست ندهد.
- از خودت بگو
پس از سؤال از چرايي انتخاب اوليه طرف مقابل، ميتوانيد از او بخواهيد كه اطلاعات كلي در مورد خودش بدهد؛« از خودتان بگوييد؛ يعني تحصيلات، شغل، روحيات و عقايد.» البته اگر گفتههاي او را مديريت نكنيد ميتواند هر چيزي را از خودش بگويد، بيربط و با ربط. هر چند خود همين موضوع هم ميتواند اولويتبندي او را مشخص كند؛ مثلا اينكه فرد مورد نظر بيشتر از تحصيلاتش بگويد يا از درآمدش يا از خانوادهاش، هر كدام از اينها ميتواند مشخص كند چه چيزهايي برايش مهم است.اما شما وقتتان بينهايت نيست و لااقل در همين جلسه اول فرصت محدودي داريد، پس بايد با ريز سؤالاتتان توضيح او را در مورد خودش مديريت كنيد. ضمن اينكه ميتوانيد از كلي بودن يا ريزبودن جوابهاي او به اين نتيجه برسيد كه آن فرد چقدر خودش را ميشناسد و از خودش چه ميداند؟ قطعا فردي كه براي همه جنبههاي زندگي خودش تعريفي از خود و جهانبينياش دارد ميداند راه آيندهاش چيست و از كدام راه بايد برود. اينگونه افراد در آينده دچار سردرگمي تعريف خواستههاي خود نميشوند.
- هدفت چيست؟
يكي از سؤالات اساسي كه در جلسه خواستگاري بايد پرسيده شود و از پاسخ آن ميتوان به ميزان هدفمندي و مسئوليتپذيري و عقايد اساسي طرف مقابل پي برد اين است كه «هدف شما از ازدواج چيست؟» بعضيها ازدواج ميكنند چون بايد ازدواج كنند. مادرشان آرزو دارد، نوههايش را ببيند يا خودشان شرايط ازدواج را دارند و همه ميگويند كي به ما شيريني ميدهي! هر كاري كه هدف درستي زير بناي آن نباشد اميد چنداني به سرانجام رسيدنش نيست چه برسد به ازدواج كه بايد چرايي بزرگي پشت صحنهاش باشد تا با هر مشكلي در زندگي متاهلي بتوان كنار آمد و كم نياورد. اين سؤال به شما نشان ميدهد كسي كه قرار است شريك زندگيتان شود چقدر براي شروع زندگي متاهلي جدي است. آدمي كه ميداند چرا ميخواهد ازدواج كند در آينده لازم نيست شما با او سر بچهدار شدن و تعداد بچهها بحث و دعوا داشته باشيد. او خود را براي تطبيق دادن با خانواده همسر آماده ميكند. آن وقت با كوچكترين بازخورد نامطلوبي از خانواده همسر رنجيده خاطر نميشود و جريان درست نميكند.
- انتظارت چيست؟
از انتظاراتش بپرسيد. انتظارش از زندگي مشترك و از شما چيست؟ اينكه دنبال چه چيزي ميگردد . در حقيقت دورنماي زندگي آينده شما خواهد بود. حتما اين نكته را بهياد داشته باشيد كه انتظار امروز اين فرد، وظيفه فرداي شما در زندگي مشترك است.
بنابراين از انتظارات فرد مقابل هرچه بيشتر بدانيد به نفع خودتان و آرامش زندگي مشترك آيندهتان خواهد بود. اگر بخواهيد به پاي هم پير شويد نه اينكه يكديگر را پير كنيد، بايد انتظارات هم را برآورده كنيد. پس اينكه بدانيد او چه ميخواهد و چه چيزهايي را اصلا نميخواهد و اينكه آيا ميتوانيد در آينده آن انتظارات را برآورده كنيد يا در توان شما نيست، يكي از مهمترين مسائلي است كه بايد قبل از ازدواج درباره آن فكر كنيد. جاي حل و فصل كردن و به تفاهم رسيدن درباره انتظارات دوطرف در جلسات خواستگاري است نه اينكه وقتي زير يك سقف رفتيد با هم دعوا كنيد كه «اين انتظار تو از من، اصلا منطقي نيست»!