تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۱

محمدامین خرمی: بحران پناهجویان در اروپا ادامه دارد و هر روز وضعیت بدتری پیدا می‌کند. اغلب پناهجویانی که این روزها تصاویرشان را در رسانه‌های دنیا می‌بینیم، از کشورهای سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان هستند

که برای رسیدن به کشورهای غرب اروپا، مسیر «بالکان غربی» را در‌پیش گرفته اند؛ مسیری که پس از ترکیه، از یونان، مقدونیه، صربستان  و مجارستان عبور می‌کند.

مجارستان عضو  پیمان شنگن است و درصورتي كه اين افراد بتوانند وارد خاك اين كشور شوند آزادي بيشتري براي رسيدن به كشورهاي ثروتمند غرب اروپا، به‌خصوص آلمان، دارند. آلمان پيش از اين اعلام كرده بود آماده پذيرش پناهجويان است. از هفته گذشته اما دولت مجارستان مرزهايش با صربستان را بسته است؛ اقدامي كه به درگيري ميان پليس و پناهجويان هم منجر شده است. طي ماه‌هاي اخير، مجارستان يكي از مخالفان سرسخت ورود پناهجويان به اروپا نيز بوده است.

با «يانوش كوواچ» سفير اين كشور در تهران گفت‌وگو كرده‌ايم تا دلايل دولت مجارستان براي اتخاذ اين رويكرد را جويا شويم. آقاي كوواچ ضمن انتقاد از اقدام حساب‌نشده آلماني‌ها در تشويق پناهجويان به ورود به اروپا، اين رويكرد را ناشي از نگاه «غيرواقع‌بينانه» آنها به چنين بحراني مي‌داند و معتقد است در شرايط كنوني اروپا هيچ راه‌حلي براي اين بحران ندارد.

  • دولت مجارستان مرز با صربستان را با استفاده از حصارهاي فلزي مسدود كرده تا مانع ورود پناهجويان شود. دليل اتخاذ چنين تصميمي از سوي دولت شما چيست؟

خوب قبل از هرچيز متأسفم كه موضوع آوارگان در اروپا بهانه اصلي براي گفت‌وگوي ما شده اما متوجه هستم كه اين موضوع به يك بحران واقعي تبديل شده و شما هم طي اين مدت پيگير آن بوده‌ايد. بله، دولت مجارستان مرز كشور با صربستان را بسته است. متأسفانه ما در كانون اين بحران قرار گرفته‌ايم.

از حالا به بعد مهاجران غيرقانوني نمي‌توانند از مرز عبور كنند. اقدام آنها براي عبور از مرز غيرقانوني محسوب مي‌شود و دستگير مي‌شوند. مي‌خواهم بار ديگر روي واژه غيرقانوني تأكيد كنم. ببينيد در مرز، تابلوهايي به‌طور مشخص نصب شده كه اعلام مي‌كند هر مهاجر يا آواره‌اي كه بخواهد مي‌تواند به‌صورت قانوني از مبادي مشخص وارد شود و ثبت‌نام كند تا مراحل قانوني بعدي طي شود. به همين دليل است كه من از واژه غيرقانوني استفاده مي‌كنم. بنابراين اين حصارها براي جلوگيري از ورود مهاجران غيرقانوني نصب شده است.

  • و البته در روزهاي اخير دولت مجارستان عده‌اي را هم دستگير كرده و در مرز رفتارهاي خشونت باري با پناهجويان داشته است.

درست است؛ ما شرايطي كه اكنون اتفاق افتاده را پيش‌بيني كرده بوديم. ما قاچاقچيان انسان را مسئول اين شرايط مي‌دانيم. نيروهاي مرزي ما عده‌اي را دستگير كرده‌اند كه طي روزهاي اخير قصد داشتند پناهجويان را از برخي نقاط مرزي رد كنند تا مثلا آنها را به كشورهاي غرب اروپا ببرند. اينها كساني هستند كه با جان پناهجويان بازي مي‌كنند. حالا هم كه ما مرزها را بسته‌ايم، پناهجويان را به سمت مرزهاي كرواسي برده‌اند و الان اين كشور است كه بايد با فشار و دردسري كه ما طي ماه‌هاي اخير با آن روبه‌رو بوده‌ايم دست و پنجه نرم كند.

  • بنابراين شما حضور آوارگان جنگ را در مرزهاي كشورتان نوعي دردسر مي‌دانيد؟

نه، نه، خواهش مي‌كنم! ببينيد دردسر اين است كه چطور بايد با مهاجران غيرقانوني برخورد كرد. وقتي شما با يك مشكل روبه‌رو مي‌شويد، مثلا جايي از بدنتان درد مي‌كند، خوب بايد براي اين درد چاره‌اي پيدا كرد. به هر حال بايد براي اين مشكل راه علاجي پيدا كرد. منظورم اين است.

  • قبول داريد كه مسئله هجوم پناهجويان به اروپا كه عمده آنها از جنگ و درگيري در سوريه گريخته‌اند، يك مشكل براي همه اروپاست؟

بله قبول دارم.

  • اما رويكردي كه دولت مجارستان طي ماه‌هاي اخير به اين موضوع داشته به‌گونه ديگري بوده است. آقاي نخست‌وزير، آقاي اوربن، پيش از اين بارها اعلام كرده كه مشكل پناهجويان، مشكل آلمان‌هاست و چرا دولت آلمان بايد ديگر كشورها را درگير آن كند، يا در جاي ديگر ايشان مي‌گويد مجارستان و اروپا بيش از اين مسلمان نمي‌خواهند، بيش از اين آواره نمي‌خواهند، حضور اين افراد در اروپا هويت ملي ما را به خطر مي‌اندازد. نوع رويكردي كه دولت مجارستان و شخص آقاي نخست‌وزير طي اين مدت داشته يك رويكرد مثبت براي حل اين بحران نبوده است.

ببينيد دولت ما به‌دنبال سياستي است كه نتيجه بخش باشد؛ سياستي كه براساس قوانين و مقررات اتحاديه اروپا شكل گرفته باشد، با قواعد شنگن همخواني داشته باشد و ناقض قوانين مربوط به مرزهاي شنگن هم نباشد. ما فقط قصد داريم مرزهايمان را حفظ كنيم و معتقديم گفته‌هاي دوستانمان در كشورهاي غرب اروپا هيچ كمكي به حل بحران نمي‌كند. اين كشورها نه‌تنها به ما كه در مرز منطقه شنگن قرار گرفته‌ايم كمكي نكرده‌اند بلكه بيانيه‌هايي صادر كرده‌اند كه باعث شده پناهجويان تشويق شوند بيشتر و بيشتر روانه اروپا شوند.

يك روز اعلام مي‌كنند كه قوانين مرسوم اروپا را به حال تعليق در مي‌آوريم و آماده پذيرفتن پناهجويان هستيم؛ چند روز بعد بر اثر فشارهاي داخلي يا هر موضوع ديگري اعلام مي‌كنند، نه نظرمان عوض شد، ديگر امكان پذيرش پناهجويان بيشتر را نداريم، مرزهاي مان را كنترل مي‌كنيم، قواعد دوبلين بايد اجرا شود، همه افرادي كه قصد دارند وارد آلمان شوند ابتدا بايد در بدو ورود در مجارستان ثبت‌نام كنند، انگشت‌نگاري شوند و اينجور چيزها. مشكل اين است. تناقض در گفته‌ها و مواضع كشورهاي غرب اروپا، كشورهاي شرق اروپا، يعني كشورهايي كه پناهجويان براي ورود به منطقه شنگن ابتدا وارد آنها مي‌شوند را با مشكل مواجه كرده است. به اين دليل است كه آقاي اوربن اين مشكل را مشكل آلمان‌ها دانسته است؛ در واقع اين سيل عظيم از زماني به راه افتاد كه دولت آلمان اعلام كرد پذيرنده پناهجويان است.

  • اما هفته گذشته وزراي خارجه كشورهاي اروپايي در بروكسل تشكيل جلسه دادند تا به‌عنوان نخستين اقدام، پيشنهاد سهميه بندي پناهجويان ميان اعضاي اتحاديه را بررسي كنند؛ اين جلسه بي‌نتيجه ماند، چرا؟ چون تعدادي از كشورهاي شرق اروپا با محوريت مجارستان با اين ايده مخالفت كردند. اين رويكرد دولت شما شايد مانع اين شده كه اتحاديه اروپا بتواند به يك تصميم واحد برسد.

مشكل اصلي مجارستان نيست، مشكل را بايد در جاي ديگري جست‌وجو كرد. دليل اصلي اين مشكل را بايد در كشورهايي جست‌وجو كرد كه اين افراد از آنجا مي‌آيند. برخي از پناهجوياني كه وارد اروپا شده‌اند از كشورهايي مي‌آيند كه درگير جنگ هستند اما برخي از آنها از كشورهايي مي‌آيند كه درگير جنگ نيستند، بلكه استانداردهاي زندگي در آنها پايين است. به همين دليل است كه من در اينجا روي نقش قاچاقچيان انسان تأكيد مي‌كنم. آنها از سيل فرار آواره‌هاي سوري از كشورشان سوءاستفاده مي‌كنند. اين همان جايي است كه آقاي نخست‌وزير قصد دارد ميان آوارگان جنگ و مهاجران اقتصادي فرق قائل شود. وقتي بحث آوارگان پيش مي‌آيد، قوانين بين‌المللي شفاف است و مشخص مي‌كند وظيفه كشورها چيست. اما بسياري از اين افراد مهاجران اقتصادي هستند. ما نمي‌توانيم اجازه دهيم اين تعداد مهاجران اقتصادي ناگهان وارد اروپا شوند؛ مديريت اين روند ممكن نيست.

  • دولت شما به‌طور مشخص براي كمك به آن عده‌اي كه آوارگان جنگ سوريه هستند چه كرده است؟

تاكنون به اين شكل بوده كه چه اين افراد به‌صورت قانوني وارد خاك مجارستان شده باشند چه به‌صورت غيرقانوني، اما آماده همكاري باشند، نام خود را ثبت كنند و به مراكز مشخص شده خود را معرفي كنند، تمام كمك‌هاي مورد نياز در اختيار آنها قرار مي‌گيرد.

  • چه كمكي؟ اينكه آنها را در كمپ‌ها اسكان دهيد؟ آيا اين راه‌حل نهايي است؟

اسكان در كمپ‌ها راه‌حل موقتي است؛ اما موضوع اين است كه آنها نمي‌خواهند در مجارستان بمانند. همه آنها مي‌خواهند به يكي از كشورهاي ثروتمند اتحاديه اروپا در غرب بروند. ببينيد اگر زندگي من در خطر باشد، به‌نظر شما به‌دنبال اين هستم كه بگردم ثروتمندترين كشور اروپايي را پيدا كنم و خودم را به آن كشور برسانم يا هر جايي كه بتوانم سرپناهي پيدا كنم، زندگي‌ام را نجات دهم و از خطر مرگ دور شوم براي من مناسب است؟ به‌نظر من يك تفاوت اساسي در اينجا ديده مي‌شود. برنامه اوليه ما اين بود كه افرادي كه وارد مجارستان مي‌شوند را به مراكز پذيرش رسمي منتقل كنيم و از آنجا روال قانوني دنبال شود. طبق قوانين اتحاديه اروپا، اين افراد بايد در نخستين كشور عضو اتحاديه كه وارد آن مي‌شوند بمانند تا وضعيت آنها برررسي شود و در مورد پرونده آنها تصميم‌گيري شود.


اين افراد خود را به يونان رسانده‌اند، از مقدونيه و صربستان گذشته‌اند و به پشت مرزهاي مجارستان رسيده‌اند. در طول اين مسير، 3 كشور قرار دارد و همه اين كشورها امن هستند، خب چرا اين افراد در اين كشورها نمانده‌اند؟ اعتقاد من بر اين است كه پيش از هر چيز، مشكل را بايد در كشورهايي كه اين افراد از آنها گريخته‌اند حل كرد. سپس، بايد به كشورهاي همسايه مناطق درگير جنگ كمك كرد؛ كشورهايي كه آوارگان جنگ را اسكان داده‌اند. چرا كه به محض اينكه جنگ تمام شود و شرايط در مناطق درگيري به حالت عادي بازگردد اين آوارگان مي‌توانند به كشورشان برگردند.

  • به هر حال از ابتداي بحران پناهجويان در اروپا، همه منتظر بودند رويكردي واحد از اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو اين اتحاديه ببينند؛ رويكردي واحد براساس راه‌حلي كه بتواند خيلي زود اين بحران را مديريت كند. اما اينچنين نشد و اتحاديه اروپا نتوانست به چنين راه‌حلي برسد.

كاملا حق با شماست؛ ما بايد زودتر از اينها به يك تصميم واحد مي‌رسيديم. كشورهايي كه در مرز اروپا و در مرز منطقه شنگن قرار گرفته‌اند قرباني اين بحران شده‌اند. حتي كشورهاي هدف مثل آلمان هم به‌نظر من قرباني شده اند؛ ورود بيش از 600هزار پناهجو آنها را هم شوكه كرده است. فارغ از اينها مردمي كه آواره شده‌اند قربانيان واقعي اين بحران هستند. به همين دليل است كه آقاي اوربن مي‌گويد نبايد اين مردم را تشويق كنيم كه به خاك اروپا وارد شوند چرا كه ما هيچ راه‌حلي براي آنها نداريم.

  • دولت مجارستان مانع تصويب پيشنهاد پذيرش 160هزار نفري كه رئيس كميسيون اروپا مطرح كرده بود شده است. دليل مخالفت مجارستان چه بود؟

دليل آن كاملا مشخص است؛ به اعداد دقت كنيد. شما اشاره كرديد كه پيشنهاد پذيرش 160هزار پناهجو مطرح شده است، اما تا الان چه تعداد پناهجو فقط وارد مجارستان شده است؟ 200هزار نفر. بنابراين تعداد پناهجويان از اين رقم پيشنهادي فراتر رفته است. چطور مي‌توانيم در مورد سهميه بندي صحبت كنيم وقتي كه هر روز بر تعداد افرادي كه وارد اروپا مي‌شوند افزوده مي‌شود؟

امروز اين 160هزار نفر را در كشورها جا داديم، برنامه ما براي صدها هزار نفري كه طي ماه‌هاي آتي به اروپا مي‌رسند چيست؟ اين پيشنهاد يك راه‌حل عملي براي اين بحران نيست، در واقع مشوقي است براي ورود عده بيشتري از پناهجويان به خاك اروپا. موضع دولت مجارستان اين است كه ابتدا بايد روند ورود پناهجويان به اروپا متوقف شود تا بتوان براي اين وضعيت راه‌حلي پيدا كرد. نكته ديگر در مورد سهميه بندي اين 160هزار نفر ميان كشورها اين است كه شما چطور مي‌خواهيد اين سيستم را پياده كنيد؟

چطور مي‌خواهيد مثلا اين چند هزار نفر را به مجارستان، يا جمهوري چك يا اسلواكي بفرستيد درحالي‌كه خود اين افراد نمي‌خواهند به اين كشورها بروند؟ هدف نهايي پناهجويان كشورهاي ثروتمند اروپاست؛ آلمان، سوئد، نروژ و انگليس. راه‌حل‌تان براي اين مسئله چيست؟ بنابراين پيشنهاد ما اين است كه ابتدا روند ورود اين مهاجران متوقف شود، موضوع جنگ بايد در كشورهاي مبدا حل شود و كمك‌هاي گسترده در اختيار كشورهاي همسايه مناطق درگير جنگ قرار گيرد تا بتوانند آوارگان را اسكان دهند.

  • غيراز موضوع بحران پناهجويان، پيش از اين در مورد بحران يونان هم شاهد بوديم كه اتحاديه اروپا توانايي رسيدن به يك تصميم واحد را ندارد؛ مشكل در كجاست؟

سؤال خوبي است. من در ميان تصميم‌گيران اتحاديه اروپا نبوده‌ام اما از آقاي نخست‌وزير شنيدم كه مي‌گفت كشورهاي غرب اروپا در‌خيالات خود به‌سرمي‌برند. آنها به شرايط موجود واقع بينانه نگاه نمي‌كنند. اين است كه الان ناگهان مي‌بينيم آنها هم مرزهايشان را بسته‌اند و تردد در مرزهايشان را كنترل مي‌كنند. مسائل انسان دوستانه و اخلاقيات يك بحث است، تصميم‌گيري و كشورداري بحث ديگري است. بايد ميان اين دو، نوعي توازن برقرار شود. دوستان ما در غرب اروپا فكر مي‌كردند تعداد پناهجويان خيلي كمتر از اينها باشد اما به يكباره با سيل عظيمي روبه‌رو شدند. به‌نظر من آنها از ابتدا انتظار ورود اين تعداد پناهجو را نداشتند. شرايط جوري پيش رفت كه سيستم شنگن به‌خاطر همين رويكرد متفاوت ميان كشورها مختل شده؛ همين است كه روند تصميم‌گيري هم غيرممكن مي‌شود. به هر حال ما منتظر يك تصميم قابل‌قبول از سوي اتحاديه اروپا هستيم.