اين درحالي است كه نبود مديريت واحد شهري، پراكندگي اختيارات و وظايف، كمبود اعتبارات و آماده نبودن دستگاههاي متولي ازجمله نقاط ضعف جدي در امر پيشگيري و مقابله با بحران و بلاياي طبيعي شمرده ميشود.
تجربه 3 دهه اخير نشان از كارساز نبودن شيوه كنوني مديريت بحران دارد. بهعنوان مثال سيل اخير كن و خرابيهاي آن بيش از پيش ناآمادگي مسئولان و ضرورت اعمال مديريت واحد در هنگام وقوع بحران را به اثبات رساند. دراين باره غلامرضا انصاري عضو كميسيون برنامه وبودجه در مصاحبه با همشهري بابت نبود مديريت جامع و واحد در بحث بحران ابراز نگراني كرد و گفت: متأسفانه در كميسيون ويژه مديريت شهري كه در دولت تشكيل شده نيز موضوع مديريت بحران نه بهصورت مستقل كه در قالب كارگروهي ذيل خدمات شهري دنبال ميشود درحاليكه چنين امر مهمي از نظر جايگاه تشكيلاتي در سطح معاون رئيسجمهور است تا در زمان وقوع بحرانها كار هماهنگي بين بخشي را بتواند به موقع انجام دهد.
- شهرداري تهران در مديريت بحران دستتنهاست
از طرف ديگر شهرداري تهران با تشكيل سازماني تحت عنوان پيشگيري و مديريت بحران سعي كرده است دست به انجام اقدامات زيرساختي در حوزه تأمين امنيت شهر در برابر حوادث احتمالي بزند اما به گفته احمد حكيمي پور، رئيس كميته ميراث فرهنگي شوراي شهر، شهرداري در اين حوزه دست تنهاست. وي افزود: درست است كه سازمان پيشگيري و مديريت بحران اقداماتي نظير ساماندهي امكانات، جلب مشاركتهاي مردمي از طريق ايجاد گروههاي دوام، تهيه نرمافزارهاي بانك اطلاعاتي جامع، شناسايي گسلها، نقاط حادثهخيز، نقاط امن و حتي تهيه مسيرهاي دسترسي در هنگام وقوع بحران را انجام داده اما بازهم تواناييهايش براي مقابله و مديريت حوادثي نظير زلزله كافي نيست. حرف اصلي حكيميپور اين است كه متولي مديريت بحران در تهران صرفا شهرداري نيست و با وجود هزينههاي بسياري كه در حوزه زيرساختهاي مديريت بحران به تنهايي انجام داده اما سازمانهاي متولي ديگر همكاري لازم را ندارند. وي توانمنديهاي فعلي سازمان مديريت بحران شهر درصورت وقوع زلزلهاي در مقياس 6.5 ريشتر را در بخش جستوجو و نجات 7.5درصد ساختمانهاي تخريبشده، در بخش تخليه مجروحان 2.9درصد، خدمات بهداشتي 2.2درصد، اسكان و تغذيه 9.2درصد (معادل 514هزار پناهجو) و در بخش آواربرداري 4درصد از كل آوارهاي موجود اعلام كرد.
- سولههاي بحران يا سالنهاي ورزشي؟
هر بار كه شهر تهران يا شهري از شهرهاي كشور گرفتار حادثهاي نظير زلزله، طوفان و سيل ميشود، دستاندركاران مديريت بحران به فكر ميافتند كه درصورت وقوع چنين اتفاقي در كشور ميزان آمادگي ما به چه ميزان است. يكي از نهادهايي كه بيشترين ميزان تذكر و نگرانيها را مطرح كرده شوراي شهر تهران است. بهعنوان مثال شوراي شهر در دور سوم فعاليت خود اقدام به تصويب طرحي كرد كه براساس آن هر منطقه از تهران ميبايست صاحب يك سوله بحران باشد. دراين سولهها ميبايست انواع تمهيدات امداد ونجات براي ساكنانش تدارك ديده شود كه درهنگام وقوع حادثه به پايگاهي امن براي اسكان حادثه ديدگان تبديل شود. در يكي از بندهاي اين مصوبه مقرر شد كه از فضاي اين سولهها در شرايط عادي بهعنوان سالن ورزش بانوان استفاده شود. امري كه با گذشت زمان متاسفانه به مرور به تغيير كاربري اين سولهها انجاميد.
درجلسه هفته گذشته، اعضاي شوراي شهر نسبت به تغيير كاربري سولههاي بحران انتقاد كردند و حتي خواستار لغو مصوبه شوراي شهر سوم در مورد 2 منظوره بودن اين سولهها شدند. بهعنوان مثال حجتالاسلام عبدالمقيم ناصحي، رئيس كميسيون فرهنگي شوراي شهر معتقد بود كه اساسا اين سولهها متعلق به سازمان مديريت بحران است و در يك دوره زماني بهطور موقت تعدادي از آنها در اختيار سازمان ورزش قرار گرفت. اما اكنون با توجه به گستردگي كار و حساسيت موضوع سوانح طبيعي بايد بهطور كامل در اختيار مديريت بحران قرار گيرد. وي همچنين تأكيد كرد: سولههاي بحران بايد در اختيار آموزش قرار گيرد زيرا انجام كارهاي فرهنگي و آموزشي در زمينه بحران ميتواند منجر به افزايش آگاهي مردم، پيشگيري و آمادگي در برابر حوادث شود.