حجتالاسلام دكتر عبدالحسين خسروپناه هماينك رئيس مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، عضو پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي است و البته دبير «هيأت حمايت از كرسيهاي نظريهپردازي، نقد و مناظره» است. او كه بيش از 30كتاب و 150مقاله تاليف كرده، 10سال قبل عضو اين هيأت بوده، خودش صاحب كرسي نظريهپردازي است و نظريههاي پذيرفتهشدهاي هم دارد، به سؤالهايي درباره موانع توسعه كرسيهاي آزادانديشي پاسخ داده است.
- چندي قبل معاون فرهنگي وزير علوم از پيگيري مصوبهاي در شوراي اسلامي شدن دانشگاهها خبر داد كه به مصونيت شركتكنندگان در كرسيهاي آزادانديشي مربوط ميشود.شما بهعنوان عضو اين شورا آيا ميتوانيد اطلاعات بيشتري در اينباره به ما بدهيد؟
چنين ماده واحدهاي در شوراي اسلامي شدن دانشگاهها مصوب شده و البته هنوز هم پيرامون آن حرف و حديثهايي هست اما با توجه به شناختي كه من از اين موضوع دارم بايد بگويم، مسئله و كمبود كرسيهاي آزادانديشي و كرسيهاي نظريه پردازي، مسئله امنيتي و فقدان آزادي نيست كه با چنين مصوبهاي همه مشكلات حل بشود. البته عدهاي دخالتهاي بيجايي ميكنند اما ما دهها و صدها كرسي در كشور برگزار كردهايم كه گاهي هم بسيار پرچالش بودهاند. اگر مشكل پانگرفتن كرسيها، مسائل امنيتي بود، اين كرسيها برگزار نميشد. الان جهاد دانشگاهي براي چهارمين سال مسابقات مناظره دانشجويي را راهاندازي كرده كه انصافا تجربه ارزشمندي هم بوده است.كرسيهاي علمي و ارزشمندي برگزار كردهاند و هم اخلاق و هم منطق در آن رعايت ميشود.آزادي هم وجود دارد. اين نكته كه امنيتي براي برگزاري كرسيهاي آزادانديشي وجود ندارد، بيشتر تبديل به حربهاي شده است كه برخي از استادان و مسئولان دانشگاهها بهطور كلي از اين موضوع فرار كنند.
- اما عدهاي مطرح ميكردهاند كه بعد از حضور در كرسيهاي آزادانديشي موانعي براي آنها ايجاد شده است.مثلا حراست دانشگاه آنها را احضار كرده است يا پيگيري برخي كارهايشان در دانشگاه با مشكل مواجه شده است.
دقت كنيد كه حراستها كاملا زيرنظر روساي دانشگاهها فعاليت ميكنند.هيچ حراستي خارج از چارچوب راهبردها و سياستهاي رئيس دانشگاه عمل نميكند؛ اگر هم اين كار را بكند، رئيس دانشگاه به راحتي ميتواند او را عزل كند.من بهطور جد معتقدم حراستهاي دانشگاهها نميتوانند مانع اين موضوع باشند؛ تنها ممكن است در موارد معدودي برخي گروههاي بيرون دانشگاه دخالتهايي داشته باشند. هر چند همين تعداد معدود هم نبايد وجود داشته باشند اما اين موضوع آنقدر كم تعداد هست كه نميتواند مانعي براي برگزاري و توسعه كرسيهاي آزادانديشي تلقي شود. به اعتقاد من مشكل اين حوزه مسائل امنيتي نيست.
- اگر مشكل اين نيست پس چيست؟ چرا كرسيهاي آزادانديشي در دانشگاهها آنطور كه مطالبه رهبر انقلاب است شكل نميگيرند؟
يكي از دلايل اين است كه كرسيها در برخي دانشگاهها موفقيتي كسب نميكنند، برخي مسئولان دانشگاهها محافظه كارند. آنها ميگويند براي چه بايد استادي بيايد حرفي بزند و استاد ديگري نقد كند؟ مسئله امنيتي هم كه نباشد، اين مسئولان محافظهكار ميگويند سري كه درد نميكند را چرا دستمال ببنديم كه مثلا بين استادان كدورت ايجاد شود؟ استاد درسش را بدهد و برود.اين معضل محافظهكاري واقعا جدي است. اگر چنين ارادهاي وجود داشته باشد، رئيس هر دانشگاه يا مسئول كرسيها تدبير ميكند و موضوع را جلو ميبرد اما مشكل اينجاست كه در بسياري از آنها چنين ارادهاي وجود ندارد. بعضي از دانشگاههاي ما ممكن است تجربههاي ناموفقي داشته باشند اما هستند دانشگاههايي كه اصلا به اين موضوع ورود نكردهاند.
- حالا با اين محافظه كاري چه بايد بكنيم؟
مسئوليت كرسيهاي آزادانديشي با معاونت فرهنگي و مسئوليت كرسيهاي نظريه پردازي با معاونت پژوهشي دانشگاههاست. بايد وزارت علوم اين موضوع را جدي بگيرد.صرف چند بخشنامه توصيهاي در اين موضوع كفايت نميكند.
وزارت علوم بايد اين مسئله را تكليف كرده و برگزاري كرسيها را مطالبه كند؛يعني دانشگاهها براي عدمبرگزاري كرسيها بازخواست شوند.البته مطالبههاي جدياي وجود دارد اما بايد اين اراده قويتر و جديتر باشد. بهنظرم بايد در نظام ارزشيابي و آييننامههاي ترفيع و ارتقاي بحث كرسيها را جدي بگيرند. يعني هر استادي مكلف بشود دستكم در سال يك كرسي آزادانديشي برگزار كند. همانگونه كه انتشار مقاله براي استادان امتياز دارد و آنها براي اين كار وقت ميگذارند و زحمت ميكشند، اگر اين تغييرات ساختاري در نظام دانشگاه ايجاد شود، استادان توجه بيشتري به موضوع كرسيها هم خواهند كرد.
- آيا قبول داريد كه برخي از استادان دانشگاهها مخصوصا در حوزه علوم انساني فقر معرفتي دارند؟ در كلاس مدعي ميشوند كه حرفهايي براي گفتن دارند ولي نميتوانند مطرح كنند. وقتي از آنها دعوت ميشود در فضايي كاملا آزاد حرفشان را بزنند، حاضر به حضور نيستند!
البته در حوزه علوم انساني استادان فرهيختهاي هم داريم كه مديريت دانشگاه بايد با كمك آنها اين كرسيها را برگزار كند اما اين فقر معرفتي هم حتما وجود دارد. ساختار دانشگاههاي ما آموزشمحور است، يعني پژوهش نقش اساسي ندارد. طبيعي است وقتي كه دانشگاهها درصد فعاليت آموزشيشان نسبت به فعاليتهاي پژوهشي بيشتر باشد، سبب ميشود عضو هيأت علمي توانايي لازم براي مباحث فكري و انديشهاي را نداشته باشد تا سخن نو و ديدگاه تازهاي را مطرح كرده و در معرض نقد قرار بدهد. البته اين را هم بايد اضافه كنم كه ما فرهنگ گفتوگو را هم هنوز نتوانستهايم در جامعه دانشگاهي رواج بدهيم. اينكه استادي به يك قضاوت علمي ميرسد بايد جسارت داشته باشد كه آن را در معرض نقد ديگران قرار بدهد و استادان ديگر هم به آن توجه كنند. اين مشاركت جمعي و علمي كه مبتني بر نقد و ارزيابي باشد ميتواند گره بسياري از مشكلات را باز كند.
- شكل كرسيهاي آزادانديشي چگونه بايد باشد؟ آيا كرسي آزادانديشي يعني يك سالن بزرگ پر از جمعيت كه در آن بر سر موضوعات چالشهاي جدي ميشود يا ميتواند مختصات كوچكتري هم داشته باشد؟
حتما الزامي به حضور جمعيت زياد وجود ندارد؛ آنچه مهم است روح حاكم بر اين جلسات است.آنچه بايد پررنگتر باشد ماهيت علمي كار است نه جنبه نمايشي آن.يك كرسي آزادانديشي ميتواند در يك كلاس كوچك با حضور 10دانشجو و 2استاد برگزار شود و اتفاقا خيلي هم مفيد باشد.آنچه اهميت دارد تمرين عرضه و نقد انديشيدن است؛اينكه بدانيم در يك كرسي آزادانديشي قرار نيست كسي محكوم بشود و نظر فرد ديگري حاكم.
- اينكه كرسيهاي آزادانديشي در چه حوزهاي هم باشند بسيار مهم است.مخصوصا در فضاهاي دانشجويي گاهي تصور اين است كه بهدليل وجود آزادي ميتوان چارچوبها را هم زير سؤال برد و گاهي هم مسائل آنقدر دم دستي و ساده ميشود كه درشأن نام كرسي آزادانديشي نيست.اين خط ميانه و درست را از كجا بايد بهدست آورد؟
براي فضاهاي دانشجويي معرفي اين موضوعات بر عهده استادان و نخبگان است.من معتقدم بايد توجه دانشجويان حوزه علوم انساني را به موضوعات مبتلابه و مورد نياز جامعه كه تعدادشان هم زياد است سوق داد. جمعيت، ازدواج، طلاق، هنجارها و ناهنجاريها و بهطور كلي مسائل اجتماعي ميتوانند بستر بسيار مناسب و البته كاربردياي براي كرسيها باشند. اما در مورد آزادي بايد توجه داشته باشيم كه در برابر هر «آزادي از» يك «آزادي در» هم وجود دارد؛ يعني وقتي ميگوييم «آزادي از موانع» يعني چارچوبهايي وجود دارد؛ اين نكته بديهي است كه من به بهانه آزادي بيان اجازه ندارم توهين كنم، سخن غيراخلاقي بگويم و منطق را ناديده بگيرم. معناي كرسي آزادانديشي هرگز اين نيست كه هيچ خط و مرزي وجود نداشته باشد.
- شما هم فعال اين حوزه هستيد و هم مسئوليت داريد. رهبر معظم انقلاب بارها از بر زمين ماندن موضوع كرسيهاي آزادانديشي گلايه كردهاند.اگر بهزودي ديداري با ايشان داشته باشيد، فكر ميكنيد اين گلايهها كمتر شده است يا نه؟
خب، اين موضوع را بايد از خود حضرت آقا جويا بشويم اما قصه خيلي پيچيده است و ما نميتوانيم الان اين داوري را بكنيم كه رضايت خاطر ايشان جلب شده است.بهنظرم هنوز كارهاي بر زمين مانده زيادي در اين حوزه داريم.البته همه دستگاهها بايد براي پيگيري اين مطالبه ايشان كمك بكنند و البته نخبگان هم نقش پررنگي دارند.بازهم تأكيد ميكنم براي تحقق سريعتر اين موضوع بايد وزارت علوم تغييرات ساختاري را دنبال كند، آن وقت اوضاع حتما بهتر خواهد شد.
- كرسيهاي آزادانديشي سوژه ژورناليستي نيست
متأسفانه گاهي عدهاي هستند كه بهصورت حرفهاي براي سودجويي و سوءاستفاده از كرسيها در اين جلسات شركت ميكنند و ادبيات مناسب و علمي هم بهكار نميبرند.نبود ادبيات مناسب باعث ميشود وقتي هم از استادان فرهيخته دعوت ميكنيم كرسي برگزار كنند، با اشاره به همين جلساتي كه فضاي علمي در آنها رعايت نشده، امتناع ميكنند.بهنظرم نبايد فضاي اين كرسيها به مناظرههاي ژورناليستي تبديل شود و كار به سوژههاي مطبوعاتي تنزل پيدا كند. استاداني كه فضل علمي دارند طبيعي است كه در چنين جلساتي شركت نكنند.