پيشتر در گفتوگو با مسئولان وزارت علوم، روساي برخي دانشگاهها و تشكلهاي دانشجويي موانع تحقق اين مطالبه قديمي رهبر انقلاب را پيگيري و منتشر كردهايم. حالا حسين شهبازيزاده، دبير پيشين جنبش عدالتخواه دانشجويي در اين گفتوگو به صراحت از دلايل كاستيها در اين حوزه گفته است. وي در ديدار تيرماه 94دانشجويان با مقام معظم رهبري، يكي از دانشجوياني بود كه ديدگاههاي خود را بيان كرد.
- بهعنوان فعال يك تشكل دانشجويي، وضعيت كرسيهاي آزادانديشي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اگر شما از من يا هر دانشجو و استادي در محيط دانشگاهي بپرسيد كه آيا وضعيت كنوني كرسيهاي آزادانديشي و فضاي آزادانديشي در دانشگاهها متناسب با خواسته مقام معظم رهبري هست يا خير، يقينا پاسخ خواهيد شنيد خير اينطور نيست.
- اين وضعيت نتيجه چه عواملي است؟
آزادانديشي در فضايي امكان شكلگيري دارد كه در آن بتوان صداهاي مختلف را شنيد و نظرات مختلف را به چالش و بحث گذاشت. اما اين فضا در دانشگاهها و حتي حوزههاي علميه شكل نگرفته است. يكي از دلايل مهم اين است كه اساسا دانشگاه كاركرد اصلي و واقعي خودش را ندارد و نسبت واقعي با مشكلات و گرههاي نظام و كشور ندارد. بهتبع آن دانشجو، استاد و محيط دانشگاه نيز كاركرد اصلي خودش را ندارد. محيطهاي دانشگاهي از نظر بسياري از اساتيد، فضاي ترجمهاي و از نظر بسياري از سياسيون و مديران فرصتي براي ماهيگيري سياسي است. برخي اساتيد و مديران اعتقادي به اين ندارند كه دانشگاه بايد محيط تفكر و زايش انديشه باشد. عدهاي بيرون از دانشگاه براي دانشگاهيان فكر ميكنند و تصميم ميگيرند و دانشجويان بايد در محيط دانشگاه آن را اجرا كنند.
- اين آزادانديشي دقيقا يعني چه؟
ببنيد، تا گفته ميشود آزادي بيان، سوءتفاهمي پيش ميآيد و بلافاصله برداشت سياسي ميشود كه فلان موضوع خاص سياسي مدنظر است. درحاليكه بهنظر من آزادي بيان، مفهوم وسيعي است كه موضوعات اعتقادي، فرهنگي، علمي و... را شامل ميشود و محدود به رقابتهاي قدرتطلبانه چند جناح سياسي - اقتصادي نيست.
- مـيشود يك نـمــونه غيرسياسي و بيحاشيه را مثال بزنيد؟
براي مثال، دولت ميخواهد سياستهايي را در حوزه زمين و مسكن مبناي عمل قرار دهد، بايد اين امكان فراهم باشد كه اين سياستها كه با صرف بودجههاي نجومي از حقوق ميليونها ايراني قرار است پيش برود، ميتواند به كرسيهاي آزادانديشي جاندار و فعال در دانشگاهها عرضه بشود و به بوته نقد و بررسي گذاشته شود.در كرسيهاي آزادانديشي دانشجويان و استادان نظرات كارشناسي و موافق و مخالف خود را بيان ميكنند تا در نهايت زواياي مختلف آن روشن و نواقص احتمالي رفع شود.كرسيهاي آزادانديشي فقط در حوزه مسائل سياسي نيست و ميتواند همه حوزهها را شامل شود. البته در حوزههاي ديگر هم بسياري از مسائل مبهم ماندهاست، زيرا امكان مطرح شدن ندارد و بحث درباره آنها وجود ندارد. الان كسي جرأت نميكند درباره برخي مسائل بحث كند. چه اين دولت و چه دولت قبلي اگر فردي بخواهد در يك حوزه تخصصي كه با سرنوشت مردم و كشور در ارتباط است مثلا همين موضوع هستهاي بحثي بكند از آنجا كه دعواهاي سياسي حتي به امور فني و علمي هم چيره شده، انگ مي خورد و بيسواد معرفي ميشود. اين ديدگاه مانع علميشدن جامعه است.
- فكر ميكنيد تاكنون اتفاق خاصي در حوزه كرسيهاي آزادانديشي و نظريه پردازي در دانشگاهها افتادهاست؟
خير، تقريبا هيچ اتفاقي نيفتادهاست، تنها اتفاق اين است كه در برخي موضوعات خرد و زرد ژورناليستي 2نفر را دعوت ميكنند و دانشجويان نيز به 2گروه تقسيم ميشوند و منتظر هستند تا فرد مورد نظر آنها نكته خاصي به طرف مقابل بگويد و بعد آنها با سوت و كف از آنها حمايت كنند. دقيقا به سبك استاديوم برگزاري مسابقات بوكس كه جمعيت به 2گروه طرفدار بوكسورها تقسيم ميشوند و بوكسور خود را تشويق ميكنند و منتظر هوك چپ و راست و آپركات هستند. هر گروه هم به فكر اين هستند كه چطور صندليهاي بيشتري را پر كنند تا تعدادشان بيشتر از طرف مقابل باشد تا از طرف مقابل تعداد كمتري حضور پيدا كنند. خب اين فضا استاديومي است و نه فضاي آزادانديشهاي، نتيجه اينكه از چنين فضايي حرف حسابي درنميآيد.
- پيشنهادهايي براي برگزاري بهتر كرسيهاي آزادانديشي
بهنظر ميرسد كه دانشگاهها ميتوانند با برگزاري كرسيهاي آزادانديشي جهتگيري اجتماعي داشته باشند. موضوعات مهم و اساسي جامعه كه دغدغه مردم و تودههاست مبناي كرسيهاي آزادانديشي قرار بگيرد تا بتوان گامي براي حل مشكلات جامعه برداشت و گرهي باز كرد. در واقع درد اصلي دانشگاه بيدردي و بيدغدغگي است. علاوه بر اين الزاما برگزاركننده كرسيهاي آزاد نبايد تشكلهاي سياسي باشند، انجمنهاي علمي نيز ميتوانند و بلكه بايد متولي كرسيهاي آزادانديشي باشند. انجمنهاي علمي هيچ فعاليتي در اينباره ندارند و بيرمق هستند. در برگزاري كرسيهاي آزادانديشي بيتوجهي به تيتر روزنامهها و دعواهاي ژورناليستي زرد خيلي اهميت دارد.در اين كرسيها بايد بهدنبال حل مشكل از مشكلات مردم بود.حوزههاي علميه هم بايد در اينباره ورود پيدا كنند.حالا ما در سال 1394هستيم و پاسخ بسياري از پرسشها بايد از دل همين كرسيها بهدست بيايد.
نظر شما