او از بازيگران شناختهشده تئاتر است و در نمايشهايي چون «خنكاي ختم خاطره»، «زمستان66»، «كفتر به توان2»، «ماچيسمو»، «برهان»، «ترانههاي محلي» و... بازي كرده و علاوه بر كارگرداني چند نمايش، بازيگرداني فيلمهايي چون «دهليز» و «ملبورن» را برعهده داشته است. او هفته دوم آبان نمايش «برنارد مرده است» را در تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه ميبرد.
- شما را بيشتر به عنوان بازيگر حرفهاي تئاتر ميشناسند. چه شد تصميم گرفتيد بعد از مدتها باز هم كارگرداني كنيد؟
هر هنرمندي كه در عرصه هنر فعاليت ميكند، ميكوشد شاخههاي مختلف را تجربه كند. من هم هميشه تئاتر را دوست دارم و ميخواهم بخشهاي مختلف آن را تجربه كنم. خلق يك اثر هنري زيباست و هيچ هنرمندي نيست كه دوست نداشته باشد خالق يك اثر باشد.
- شما هم از آن دسته هستيد كه ميگويند همهچيز را در بازيگري آموختهام و حالا ميخواهم وارد شاخه ديگر نمايش شوم و آن را تجربه كنم؟
15سال است در تئاتر بازي ميكنم اما هنوز هم در حال يادگيري هستم. هر كاري كه قبول ميكنم برايم يك تجربه جديد است و براي كشف و شهود در آن قدم ميگذارم. معتقدم همين كشف و شهود باعث ميشود افراد زنده بمانند و رشد كنند. اگر اين تجربهگرايي نباشد، تماشاگران تئاتر در يك كليشه و تكرار قرار ميگيرند. كساني را كه ميگويند به نقطهاي رسيديم كه ديگر در آن چيزي وجود ندارد و وارد يك حوزه ديگر ميشوند، درك نميكنم. دنياي هنر ويژه يك موقعيت جغرافيايي نيست و هر اثر هنري را بايد در مقياس جهاني مقايسه كرد.
در حيطه بازيگري و كارگرداني تئاتر هم اينگونه است. اگر يك تئاتري كه در ايران كار ميكند بگويد در اين مملكت كار ميكنم، همهچيز را ميدانم و همان داشتههايم را وارد حوزه ديگر ميكنم، اين حرف اشتباه است. يادگرفتن هرگز تمام نميشود و معتقدم هر اندازه كه به جلو ميرويم، ميتوان به كشفي جديد از هنر رسيد و آن را تجربه كرد. اين را بگويم كه هرگز دغدغه بازيگري در من كم نميشود و همچنان خود را يك بازيگر ميدانم اما از سالها پيش ميل به كارگرداني در سينما و تئاتر داشتم.
- چه شد يك متن روسي را براي كارگرداني انتخاب كرديد؟
سليقهام در كارگرداني و حتي بهعنوان يك تماشاگر و خواننده كتاب، آثاري است كه در آن تعليق وجود داشته باشد و به نوعي كارهاي جنايي را دوست دارم. يكي از دلايل انتخاب اين نمايشنامه تعليقي است كه در آن وجود دارد. 7سال پيش مشهود محسنيان طرح نمايشنامه را كه از روي رماني به نام «گرگها» بود برايم آورد، رويش كار كرديم تا به اين نمايشنامه تبديل شد. متن از آثاري است كه از آن اقتباس سينمايي هم شده است. نمايشنامه نسبت به رمان خيلي فرق نكرده اما به هر حال وقتي كاري تبديل به نمايشنامه ميشود، ناگزير تفاوتهايي خواهد داشت.
- شيوه اجرايي خاصي مدنظر داريد؟
قصدم اين است كه اجرايي دقيق و در عين حال ساده از نمايشنامه داشته باشم. معتقدم تماشاگر شنيدن قصه را دوست دارد و سعيام هم اجرايي ساده و قصهگو و دور از هرگونه شكل عجيب است. با اين حال، نوع اجراي نمايش كمي متفاوتتر از ديگر نمايشهاست. تماشاگر حين تماشا ميتواند بخشهاي مهمي از رمان را براساس تصاويري كه در روي پرژكتور صحنه است، بخواند.
- اين كار را سخت نميكند؟ اينكه بازيگر آنقدر مسلط باشد كه تماشاگران درگير رمان و نوشتهها نباشند و حواسشان به بازيها هم باشد؟
بله كار سخت ميشود اما به هر حال وامدار رمان هستيم و هدفمان از اين كار دعوت تماشاگر به خواندن رمان است. تماشاگر امروز علاقه چنداني به مطالعه ندارد و سعي ميكنيم اين امر را در اندازه خودمان به تماشاگر يادآوري كنيم.
- انتخاب بازيگران به چه شكل بود؟
گروه بازيگران تا زمان آغاز تمرين، تغيير داشت تا اينكه به بازيگران امروز رسيدم. هيچ تلاشي نداشتم كه روي بازيگران چهره متمركز شوم. بازيگران فعلي از هنرمندان تئاتر هستند كه بهنظرم مناسبترين چينش گروه بازيگري را تشكيل دادهاند.
- آغاز اجرا از 11 آبان
نمايش «برنارد مرده است» اقتباسي از يك رمان روسي است كه 5بازيگر در آن ايفاي نقش ميكنند. مرتضي اسماعيل كاشي، بهناز جعفري، مارال بنيآدم، علي سرابي و عاطفه رضوي در مدت 80دقيقه در برنارد مرده است روي صحنه ميروند. اين نمايش از 11آبان ساعت 20در سالن ناظرزاده كرماني تماشاخانه ايرانشهر اجراي خود را آغاز ميكند.