«خشكشويي پاكان قصد دارد كه لباسهاي تقديمي شما را جمعآوري كند و بهدست نيازمندان برساند.اگر شما هم ميخواهيد عضوي از طرح تقديم باشيد با ما تماس بگيريد و اين پيام را تا جايي كه ميتوانيد شير كنيد.» تصور اينكه تمام اين كارها را يك خشكشويي انجام ميدهد خيلي جالب است اما فقط تا زماني كه خبر از اتفاقات پشت پرده اين خشكشويي و تيم خوشفكر و جوان آن نداشتهباشيم؛ تيمي كه در يك محيط دور هم جمع شدهاند، رسانهها را رصد ميكنند و نسبت به اتفاقات روز واكنش نشان ميدهند. آنها تغيير را از خودشان شروع كردهاند.آنها نهتنها دوست دارند خود را تغيير دهند بلكه دوست دارند روي جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند، تأثيرگذار باشند.
- پردههاي طلاكوب خانه خدا را شستيم!
اميد عليزاده، پسر ولي مشك عليزاده ميگويد خشكشوييشان از سال1345 فعاليت خود را آغاز كرده است. او ميگويد در اين مدت فعاليتهاي زيادي در اين خشكشويي انجام شده؛ مثلا در زمان جنگ و بمباران تهران، بمبي به كاخ گلستان اصابت كرد و باعث شد تالار آينه آسيب زيادي ببيند. بعد از آن اتفاق وقتي خواستندكه وضعيت كاخ موزه گلستان را روبهراه كنند، بهدنبال جايي ميگشتند تا مسئوليت مرمت و شستوشوي پردههاي آنجا را برعهده بگيرد. پدر من در آن زمان 24-23ساله بود و اين كار را پذيرفت. از آن سال همكاري ما با كاخ موزهها شروع شد. در حال حاضر هم كار مرمت و شستوشوي پردههاي كاخ موزه سعدآباد، گلستان، نياوران، موزه پست و دفتر رياستجمهوري را مجموعه پاكان انجام ميدهد. يكي ديگر از فعاليتهاي پاكان مرمت و شستوشوي گنجينه لباسهاي موزهها، لباسهاي تاجگذاري و لباسهاي موزه مردم شناسي است اما مهمترين افتخار ما شستوشوي كتيبه طلاكوب خانه خداست. طبق سنت هرساله پرده خانه خدا را باز ميكنند، چند قسمتش ميكنند و هر تكه را به كشورهاي اسلامي ميدهند. در سالهاي گذشته يكي از اين كتيبهها به ايران آورده شده بود كه در حال حاضر در كاخ موزه گلستان است و به همين دليل شستوشويش به ما سپرده شد.
- ويترين يك رسانه است
بهنظر اميد عليزاده مردم بعضي وقتها آنقدر احساس ميكنند كار خيري كه قصد انجامش را دارند كوچك است كه بعدا از انجام آن منصرف ميشوند. درحاليكه اگر هر كدام از ما يكي از اين كارهاي كوچك را انجام دهيم مشكلات بزرگي از زندگي افراد نيازمند حل ميشود؛ «ما ميخواهيم تابوي اين طرز فكر و نااميدي را بشكنيم. ميخواهيم بگوييم كه ما ميتوانيم با كارهاي كوچك روي دنياي بزرگ اطرافمان تأثيرگذار باشيم. كمپين يك قطره آب يكي از همين اتفاقهاست كه به واسطه آن آموزش ميدهيم تا مردم بتوانند با يك حركت كوچك در محيط خود تأثيرگذار باشند. اين مصداق همان «قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود» است. لازم نيست مردم كار بزرگي بكنند و بهدنبال تغيير بزرگ باشند. فقط كافي است گام كوچكي در راستاي اصلاح امور زندگي اجتماعي يا حل مشكلات شهروندان بردارند». او خاطرهاي هم در اين رابطه دارد: «تيم ما خيلي اوقات راجع به اتفاقات اجتماعي سريعا واكنش نشان ميدهد؛ مثلا روزي نتانياهو يك سخنراني داشت كه در جايي از آن راجع به محدوديت در ايران حرف زد. او گفت كه در ايران به قدري محدوديت وجود دارد كه حتي پوشيدن شلوار جين هم ممنوع است. ما بلافاصله بعد از شنيدن اين حرف روي ويترين زديم از سال1345 تا امروز خشكشويي انواع لباس جين انجام ميدهيم و اين را در تمام شبكههاي اجتماعي منتشر كرديم. يك هفته بعد از اين حركت، بهمدت يك هفته تخفيف 50درصدي براي شستوشوي انواع جين گذاشتيم و لباسهايي كه ميآمد را عكسهايش را ميگرفتيم و پخش ميكرديم. اين مسئله در خيلي از جاهاي دنيا صدا كرد. حتي شبكههاي خارجي آن را پخش كردند. من بحثم افتخار به پوشيدن شلوار جين و... نبود چون اين موضوع اصلا اهميتي ندارد؛ من نيتم اين بود كه بگويم كشور ما نياز به بازسازي تصويري دارد كه دشمنان ميخواهند آن را بد و پر از محدوديت نشان دهند».
- رفيق باشيم؛ چه در پيروزي چه در شكست
اميد در ادامه توضيح ميدهد:«ما حتي از شيشه مغازهمان هم در راستاي ترويج فرهنگ اسلامي استفاده ميكنيم؛ مثلا رمضان امسال طرح ربنا را روي شيشه گذاشتيم به همراه يك QR كد كه وقتي مردم آن را اسكن ميكردند تلاوت دعاي ربنا را ميشنيدند چون ما دوست داريم مردم هنگام قدم زدن تنها به رسيدن به مقصدشان فكر نكنند و اينجا را بهعنوان ايستگاهي بهحساب بياورند كه در تمام روزمرگيهايشان مقابلش ميايستند و خستگي در ميكنند». عليزاده و تيم خوشفكرش در روزهاي جام جهاني هم ايدههاي خلاقانه ارائه كردهاند:«جام جهاني شد. در تمام مدت جام جهاني يك مسئله بزرگ در ميان مردم ما بود كه وقتي تيم ملي ميبرد همه ما برده بوديم و وقتي ميباخت فقط تيم باخته بود. در اين زمان بود كه روي شيشه نوشتيم: رفيق باشيم چه در پيروزي و چه در شكست # بچهها مچكريم!»
- آب هست اما كم است
«تا پارسال همه مردم عادت داشتند در مورد مسئله كمبود آب، تبليغات مربوط به صرفهجويي را يا از آبفا (شركت آب و فاضلاب) ببينند يا از وزارت نيرو. انگار كه مردم براي حل اين معضل خودشان را جدا كردهاند و انگار نه انگار كه نهتنها آنها باعث اين مسئله شدهاند بلكه تبعات اين موضوع دامن خودشان را ميگيرد. كاري به مسائل مديريت كلان و... نداريم. به هر حال آمار نشان ميدهد كه يك ايراني 2 برابر سرانه استاندارد، مصرف ميكند. از طرفي مردم بايد بدانند كه يكي از مهمترين راههاي صرفهجويي در مصرف آب، استفاده از خدمات خشكشوييهاست چون در خشكشوييها از آب استفاده نميشود و به همين دليل به آن خشكشويي گفته ميشود.در تمام خشكشوييها به جاي آب از يك ماده ضدعفونيكننده استفاده ميشود. فكر كمپين يك قطره آب از اينجا شروع شد؛ از دغدغه كم آبي در آينده و اينكه اين بحران به جيرهبندي برسد. يك روز مهندس چيت چيان- وزير نيرو- از اينجا رد ميشد و اين پيغام را روي شيشه خواند به داخل خشكشويي آمد و سراغ من را گرفت و از من بابت اين همكاري تشكر كرد. بعد از رفتن آقاي وزير اين فكر به سرم زد كه چرا اين حركت را يك كمپين مردمي نكنيم. اين شد كه شيشهنوشتها را جمع كرديم و كمپين يك قطره آب تشكيل شد. اين كمپين يك كمپين مردمي است و فكر ميكنم دارد به يك فرهنگسازي درست ميرسد». اينها را عليزاده درباره كمپيني كه همين چند وقت پيش راه انداخته ميگويد و در ادامه توضيح ميدهد: «قربون دستت اون شيرآبو ببند، ايران خشك شد از بس كه آب ندارد، وضعيت قرمز بيآبي و بالا غيرتا 5دقيقه دوش بگير، از شعارهاي اين كمپين هستند.»
- طرح تقديم چيست؟
ميگويد: «طرح تقديم در اصل از احساس نياز دوطرفه شكل گرفت. همه ما در خانهمان لباسهايي داريم كه از آنها استفاده نميكنيم و چون تقريبا نو هستند دلمان نميآيد آنها را دور بيندازيم. هر بار كه كمدمان را مرتب ميكنيم دلمان نميآيد دورشان بريزيم و پيش خودمان ميگوييم كه آنها را به كسي ميدهيم اما نميدانيم به چهكسي بدهيم! همه ما درگير اين مسئله هستيم. از طرفي تعداد زيادي از افراد هستند كه بهمعناي واقعي كلمه لباس ندارند. با شروع فصل سرما يكسري از كارتنخوابها لباس كافي و گرم ندارند تا بپوشند و بتوانند گذران زندگي كنند. خيلي از بچههاي مريض و بيخانمان از سرما ميميرند. در برخي مناطق شهرهاي سردسير به ما ميگويند لنگه جوراب به ما بدهيد. لباس گرم بدهيد». و در ادامه همين جملات احساساتي ميشود. عليزاده ادامه ميدهد: «تا قبل از اين طرح خيلي از افراد لباسهايشان را ميبردند و به خيريهها ميدادند اما اين خيريهها چون جايي براي نگهداري لباسها ندارند آنها را در انبار ميگذارند و لباسها كثيف ميشوند. شما حسابش را بكنيد كه به يك نيازمند لباس كثيف هديه كنيم! پاكان اين سيكل را كامل ميكند. ما ميگوييم لباسها را به ما بدهيد ما آنها را ميشوييم، براساس سايز دستهبندي ميكنيم و به خيريهها ميدهيم و افراد تحت پوشش ميتوانند بروند و براساس سايزبندي تحويل بگيرند.يك مقداري از اين لباسها را به مناطق محروم ميفرستيم و سري ديگرش را با هماهنگي شهرداري به كارتنخوابها و بيسرپناهها ميرسانيم».
- شعار ما: بخشش لباسي كه به تن همه ميآيد
عليزاده ميگويد تا الان مردم زيادي از طرحشان استقبال كردهاند و به آنها گفتهاند كه ايده چنين طرحهايي را باز هم بدهند اما او ميخواهد رسانهها گاهي به مردم فرهنگ ياريرساندن را هم آموزش بدهند: «ما آگهي كردهايم كه لباس ميخواهيم اما يك سري از افراد براي ما عصا، عينك دودي، ناخن مصنوعي، كلاه شنا و لباس راحتي شب فرستادهاند. با توجه به اينكه خيليها لباسهاي خوبي ميفرستند و از آنها ممنونيم اما تعدادي از افراد اينجا را با خانهتكاني اشتباه گرفتهاند. شما بايد خودتان را جاي يك كارتن خواب بگذاريد و ببينيد چه چيزهايي ممكن است نياز يك بيخانمان باشد. قطعا لباس راحتي شبانه و عصا به درد آنها نميخورد.ما بايد اين را بهخاطر داشته باشيم كه نيازمندان به ما لطف ميكنند و لباسهاي ما را قبول ميكنند و ميپوشند. بايد به لباسهايي كه تقديم ميكنيم توجه كنيم. يكبار يك ملحفه چرك و پاره براي مان فرستادند.اينجا بود كه پيغام «آنچه براي خودت ميپسندي براي ديگران هم بپسند» را در شبكهها پخش كرديم. خدا را شكر ميكنيم تا اينجاي كار استقبال بسيار زياد بوده و بچههاي ما 2 شيفت كار ميكنند تا بتوانند پاسخگوي سخاوت همشهريانمان باشند. تقديم شماره تماسي دارد كه اگر مردم با اين شماره تماس بگيرند و منزلشان در محدوده سرويس سيار ما باشند ميرويم و لباسها را از آنها تحويل ميگيريم در غيراينصورت ميتوانند لباسها را به شعبه مركزي پاكان در خيابان سپهبد قرني، جنب بيمارستان آپادانا بياورند».
- يكي از مشكلات خلاقيت است
ما و تيم ايدهپردازي كهربا همگي از مددكارهاي مجموعه خيريه رحمت هستيم كه تا به حال با 8-7 خيريه ديگر همكاري و برايشان بازارچه برگزار كردهايم. از اين طريق از نزديك شاهد مشكلات خيريهها بودهايم. ايده اوليه طرح تقديم از نياز اين خيريهها به لباسهاي تميز و مناسب بود. خشكشويي پاكان كارش شستوشوي لباس است؛ پس ميتواند اين مشكل خيريهها را حل كند. در حال حاضر خيلي از مجموعهها بهدنبال تعريف مسئوليت اجتماعي برند براي خود هستند. يكي ديگر از كارهايي كه كهربا ميكند مشورت دادن به آنهاست. ما در پاكان تأكيد ميكنيم كه مسئوليت اجتماعي بايد با نوع كار آن مجموعه همخوان باشد. يعني اگر خشكشويي داري براي كمك به جامعه از خدمتات استفاده كن. متأسفانه مشكلي كه در فعاليتهاي اجتماعي وجود دارد اين است كه وقتي ايده اي شكل ميگيرد همه ميخواهند همان فعاليت را انجام دهند. شايد آنها با كمي فكر بتوانند فعاليت ديگري كه جايش خالي مانده را انجام بدهند.در جامعه ما نيازهاي زيادي وجود دارد و همه ما ميتوانيم نقشي در رفع آنها داشته باشيم.