آنها كه براي تحقيق به دادگاه كيفري استان تهران منتقل شده بودند منكر تجاوز شدند و فقط سرقت‌ها را گردن گرفتند.متهمان به نام‌هاي فرهاد و سعيد كه 21و 25ساله هستند، به جرم ربودن 15زن و دختر و آزار و اذيت آنها دستگير شده‌اند. آنها تمامي طعمه‌هاي خود را با يك پرايد شيشه‌دودي شكار و با بي‌رحمي طعمه نيت شيطاني خود مي‌كردند.
آنها صبح ديروز در شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران حاضر شدند تا در مقابل 2قاضي دادگاه از خود دفاع كنند. در جلسه ديروز سعيد وقتي در جايگاه ايستاد به هيأت قضايي گفت: من سرقت‌ها را قبول دارم اما تجاوز را نه. از آنجا كه من هميشه پشت فرمان بودم اگر هم آزار و اذيتي بوده از سوي فرهاد صورت گرفته است. چون صداي ضبط ماشين بلند بود و من متوجه نمي‌شدم كه فرهاد چه بلايي سر شاكي‌ها مي‌آورد. هدف من فقط سرقت طلا و پول‌هاي زنان و دختران بود. در همين هنگام قاضي اصغرزاده، رئيس دادگاه از سعيد پرسيد اگر طعمه‌هايتان مقاومت مي‌كردند چه مي‌كرديد؟
سعيد پاسخ داد: معمولا با چاقو يا آتش فندك آنها را تهديد مي‌كردم تا اموالشان را سرقت كنم. پس از سعيد نوبت به تحقيق از فرهاد رسيد. او كه متهم اصلي اين پرونده است و شاكياني كه قرباني نيت شيطاني او شده بودند، وي را در اداره آگاهي شناسايي كرده بودند، وقتي پشت تريبون رفت منكر تجاوز به شاكيان شد و ادعا كرد كه به‌خاطر تهيه مواد‌مخدر نقشه سرقت از زنان و دختران را كشيده است. وي گفت: من در اداره آگاهي ناچار به اعتراف شدم و اصلا تجاوز را قبول ندارم. همين كافي بود تا قاضي نظريه پزشكي قانوني درخصوص تأييد تجاوز به شاكيان را به متهم نشان بدهد.
وي سرش را پايين انداخت و درحالي‌كه گريه مي‌كرد گفت: من در اين خصوص حرفي ندارم. نمي‌دانم اين برگه چيست اما فقط مي‌دانم كه من به كسي تجاوز نكردم و اگر هم به ناچار مجبور به سرقت شدم به‌خاطر تهيه مواد‌مخدر بوده است. من از روزي كه به شيشه، گل و ترامادول اعتياد پيدا كردم زندگي‌ام تباه شد و چون قيمت آن روزبه‌روز گران‌تر مي‌شد مجبور شديم با سعيد سرقت كنيم.
در ادامه جلسه قاضي از متهم پرسيد چرا شيشه‌هاي ماشينت را دودي كرده بودي؟ كه متهم گفت به‌خاطر شيك شدن جلوه آن شيشه‌ها را دودي كرده و قصد و نيت ديگري نبود. متهمان در جلسه ديروز مدعي شدند دختران و زناني را شكار مي‌كردند كه ظاهر شيك‌تري داشتند چراكه احتمال مي‌دادند آنها پول و طلاي بيشتري در اختيار دارند. آنها در پايان به گريه افتادند و از هيأت قضايي كمك خواستند تا آنها اعدام نشوند.
به گزارش همشهري، 2 قاضي دادگاه كيفري به شور نشستند تا جلسه محاكمه را تعيين كنندو جلسه با حضور شاكي‌هاي پرونده انجام و پس از آن حكم‌شان صادر شود.