امروزه به موازات تغييرات گسترده و سريع در حوزه تكنولوژي و ارتباطات، مفهوم دانشآموز و مدرسه نيز دستخوش دگرگونيهاي عمده شده است. تسلط كودكان و نوجوانان اين نسل بر تكنولوژيهاي ارتباطي و اينترنت، نقش قبلي مدرسه را بهعنوان تنها منبع كسب دانش و اطلاعات، متزلزل و كمرنگ كرده است. وفور مقالات، كتب الكترونيك و سايتهاي مختلف اينترنتي و دسترسي آسان به منابع داخلي و خارجي از اين طريق، سبب شده كه مدرسه ديگر مثل گذشته بهعنوان تنها مرجع علم و دانش، واجد اعتبار نباشد.در چنين شرايطي واضح است كه نميتوان از ضرورت بازنگري جدي در حوزه آموزش و پرورش غافل شد. اگر چنانچه نظام آموزشي ما، به سرعت شروع به استحاله و تطبيق خويش با شرايط فعلي نكند، در كمال تأسف شاهد سست شدن ارتباط دانشآموزان با مدارس خواهيم بود؛ درحاليكه نياز به پرورش و توسعه در حوزههايي مانند مهارتهاي زندگي و هوش اجتماعي كودكان و نوجوانان، همچنان پابرجاست. در سالهاي اخير و باتوجه به تسري يافتن دامنه آسيبهاي اجتماعي به مدارس، شاهد گزارشها و آمار تكاندهندهاي در زمينه شيوع اعتياد و رفتارهاي پرخطر ميان نوجوانان بودهايم. تبليغات هدفمند مافياي موادمخدر از طريق سايتها و شبكههاي ارتباطي، مصرف مواد اعتيادآوري از قبيل ويد(گل يا ماريجوانا) و ترامادول را در ذهن نوجوانان بيخطر جلوه داده و سبب شده اين مواد خطرناك ميان دانشآموزان محبوبيت پيدا كنند.
اين شيوع نهتنها در مناطق پرآسيب كه در مدارس مناطق شمالي و مركزي شهر تهران نيز قابل توجه و نگرانكننده است. در چنين شرايطي وظيفه نظام آموزشي اين است كه به جاي تخصيص همه قوا به تدريس علوم و آموزش تستزني در راستاي آمادهسازي دانشآموزان براي شركت در كنكور، تمركز خويش را روي آگاهيبخشي در برابر آسيبهاي اجتماعي تقويت كند. آشنايي نوجوانان با مواد محرك و مخدر و رفتارهاي پرخطر در قالب واحدهاي درسي مجزا با بهرهگيري از روشهاي خلاقانهاي همچون تئاتر، داستاننويسي و موسيقي، در كنار همكاري با روانشناسان و مددكاران مجرب در اين حوزه و به كارگيري آنان بهصورت مشاورهاي در مدارس روشهايي كاربردي و مفيد براي بالابردن آگاهي نوجوانان در زمينه مواد مخدر و آسيبهاي اجتماعي نوپديد است. همچنين وظيفه خطير ديگري كه در اين دوران متوجه آموزش و پرورش است، تلاش براي ايجاد قوه تشخيص و تميز در دانشآموزان، براي درك امكانات و خطرات بالقوه فضاهاي مجازي و اينترنتي است. در دنيايي كه كودكان 7 ساله نيز داراي تبلت و گوشي هوشمند هستند، هيچچيز مهمتر از اين نيست كه به آنان آموزش بدهيم در مواجهه با دنياي وسيع اطلاعات، چگونه دادههاي صحيح را از غلط تشخيص دهند، توانايي تشخيص منابع علمي را از منابع غيرعلمي و گمراهكننده داشته باشند و در مواجهه با آسيبهاي اجتماعي نوظهور كه از طريق بازوي فضاي مجازي گسترش مييابند، به چه مهارتهايي براي حفظ سلامت جسمي و رواني خويش مجهز شوند.