شهرنشينان هنگاميكه به حقوق يكديگر احترام گذارده و به مسئوليتهاي خويش در قبال شهر و اجتماع عمل نمايند به رتبه «شهروند» ارتقا مييابند. شهروندي در واقع معرف روابط مردم شهر، حقوق و تكاليف آنان در برابر يكديگر و اصول و هدفها و وظايف و روش انجام آن است. قوانين و فضائل رفتاري كه در نهاد دين وجود دارد، منشأ استخراج و تدوين تعاريف، قوانين و روشهاي شهروندي است. امامعلي(ع) در ارتباط با زندگي اجتماعي و تعامل افراد ميفرمايند: با مردم چنان زندگي كن كه در مرگت بگريند و در بودنت به سراغت آيند و با تو انس گيرند(حكمت9).
منابع ديني ما راجع به روابط شهروندي نيز ساكت نبودهاند و با كمي تفحص ميتوانيم به نكات اصولي دست يابيم.
1- عدالت همگاني: انسانها يا برادران دينياند و يا در آفرينش با هم برابر(نامه 53). 2- خطاي همنوعان را ببخشيم چون نه ما و نه ديگران از خطا و اشتباه مصون نيستيم(نامه53). 3- حق، امري دوسويه است و هميشه همراه با تكليف (خطبه 207) ازاينرو در برابر هر حقي مكلف به تكليفيم. 4- به قوانين اجتماعي مقيد باشيم: نقل است امام(ع) در روزگار خلافت، زره خود را نزد مردي نصراني يافت؛ چون دادگاه به نفع مرد نصراني رأي داد، امام در برابر قانون تسليم شد. 5- ديگران را چون خود بنگريم:«پسرم! خود را ميان خويش و ديگري ميزاني بشمار، پس آنچه براي خود دوست ميداري براي جز خود دوست بدار... و آنچه تو را خوش نيايد براي او ناخوش بشمار و ستم مكن چنانكه دوست نداري بر تو ستم رود و نيكي كن چنانكه دوست ميداري به تو نيكي كنند و آنچه از جز خود زشت ميداري براي خود زشت بدان...»(نامه31). 6- با مردمان با تكبر رفتار نكنيم كه تكبر صفت ابليس است و خداوند او را بهخاطر خود بزرگبيني و برتريجويي، كوچك و فرودست گردانيد...(خطبه234). 7- عيبجو نباشيم زيرا انسان متقي هر صبح و شام نفس خود را واميپايد...(خطبه17). انسانها بايد بيش از هرچيز خود را مراقبت كنند. خوشا به حال آنكه واكاويدن عيبهايش، او را از عيب خلق بازميدارد، انگار مردم عيبي ندارند و همه عيبها از اوست. 8- نيكيها را پاس داريم و زشتيها را برانيم كه خداوند امربه معروف را براي اصلاح مردمان و نهي از منكر را براي بازداشت سفيهان از زشتيها [واجب كرد](حكمت 244).9- انسانها گناهكار نيستند تا زمانيكه خلاف آن اثبات شود پس به سخني كه از دهان كسي بيرون آيد، گمان بد مبر و تا ميتواني احتمال نيك ده(حكمت352).