تماشاي معجزههاي پيامبر اسلام(ص)
ماجده پناهيآزاد، آپاراتچي نوجوان از تهران، به فيلم «محمد رسولالله(ص)» ساختهي «مجيدي مجيدي» كه اينروزها درحال اكران است پرداخته و در بخشي از يادداشتش میگوید:
«فيلم محمد رسولالله(ص) یکی از بهترین و طولانیترین فیلمهایی است که در سینما دیدهام.در این فیلم شاهد چند معجزه از پیامبر اكرم(ص) از كودكي تا 12سالگي ايشان هستیم که حس و حالی غيرقابل وصف به بینندهها میدهد.
به نظرم «مینا ساداتی» كه نقش مادر پیامبر(ص) (آمنه) را بازی میکند، با چهرهی مهربانش در این نقش خيلي خوب میدرخشد. در اين فيلم چهرهی پیامبر اكرم(ص) پوشیده است و تنها صدا و بدن پیامبر را میبینیم. به نظرم اين نكته خيلي مهم است، چون اگر صدا و بدن پیامبر نبود بسياري از لحظههاي فيلم بهخوبي درك نميشد.»
دعواهاي دنبالهدار
شكيبا معظميگودرزي، آپاراتچی نوجوانِ 15ساله از تهران، فيلم «آتشبس2» ساختهي «تهمينه ميلاني» را پيشنهاد ميكند كه مدتي است وارد شبكهي نمايش خانگي شده است. شكيبا در بخشي از يادداشت بسيار طولانياش نوشته:
«اگر فکر میکنید آتشبس2، ادامهی قسمت اول آن است، اشتباه میکنید! تهمینه میلانی ميگويد سعی داشته قسمت اول و دوم آتشبس را از هم جدا كند.
در اين قسمت آتشبس، سن «ترانه» و «خسرو» از «سایه» و «یوسف» در قسمت اول آتشبس كمتر است. دیگر خبری از پرتاب اشیاء نیست! بحث میان آنها بیشتر لفظی است. از همه مهمتر ترانه و خسرو يك پسر دارند و شرايطشان كاملاً فرق ميكند.
قسمت دوم آتشبس، نقدي بر زندگي امروز ما است؛ ما را از خودخواهی ،پولپرستی و بیتوجهی نسبت به یکدیگر منع میکند. پاسخهای مشاور روانشناس با بازي «آتيلا پسياني»، به مشكلها و سؤالهاي ترانه و خسرو، پاسخ به سؤالها و مشکلهايي است که ممكن است براي خيليها وجود داشته باشد. حضور مشاور، یک نقطهي مثبت و الهامبخش در این فیلم است، چون با اينكه او بهطور مستقيم با تماشاگر صحبت نمیکند، اما با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
با اينكه قسمت دوم آتشبس، فیلم خوبی از آب درآمده، اما ای کاش كمي بیشتر واکنشها و آسیبهای کودک و خانواده در آن به تصویر کشیده میشد.»
روايت تصويري مفهوم انتظار
دريا اخلاقي، آپاراتچی نوجوان 15ساله از تهران، دربارهی فيلم «زندگي جاي ديگري است» ساختهي «منوچهر هادي» كه در شبكهي نمايش خانگي توزيع شده مينويسد:
«زندگي جاي ديگري است، داستانی مبهم و سرشار از غافلگیری نیست، چرا که در سکانس نخست فيلم از همهچیز پردهبرداری میشود. البته شخصیت اصلی فيلم بعد از پیبردن به زمان کوتاه زندگیاش، به فردی تمامعیار يا به انسانی دیگر تبدیل نمیشود، بلکه فقط سایههای اطرافش را کمی پررنگتر احساس میکند و این تا انتها ادامه دارد؛ داستان مردی بیتفاوت...
البته همين مرد بيتفاوت هم، مخاطب را وادار میکند كه با ریتم، فضای آرام و دیالوگهای اندک فیلم همراه شود و به انتظار پایانی خوش بنشیند. البته اين فيلم کلیشهای تمام نمیشود؛ یعنی مخاطب به پایان خوشی که درانتظارش بوده نمیرسد...»