پسری که میتواند پرواز کند و فرمانده همهی پسربچههای بیسرپرست ساکن ناکجاآباد است. این نشانهها فقط یک شخصیت را بهیادمان میآورد؛ «پیتر پن»!
شخصیت پیتر پن ۱۱۳ساله است. او قهرمان دوستداشتنی نسلهای مختلف بوده و خیلی از کودکان و نوجوانان، رؤیای پروازکردن و رؤیای دورشدن از زندگی پر از دستور و قانون آدمبزرگها را در سطرهای کتاب پیتر پن تجربه کردهاند.
از روز جمعه ۱۷مهرماه، فیلم «پَن»، تازهترین اقتباس ادبی از داستان پیتر پن در سینماهای جهان بهروی پرده رفته و یکبار دیگر مخاطبان این داستان را به ماجراهای جزیرهی ناکجاآباد برده است. «جو رایت»، کارگردان مشهور ۴۳سالهی انگلیسی که فیلمهایی مثل «غرور و تعصب»، «هانا» و «آنا کارنینا» را در کارنامهی خود دارد، اینبار در فیلم پن، روایتی تازه از قهرمان کودکیاش را به تصویر کشیده است. به بهانهی اکران جهانی فیلم پن، ترجمهى گفتوگويى با این فیلمساز جوان را برايتان نقل مىكنيم تا با دنياى پن بيشتر آشنا شويد.
* * *
- «پن» اولین فیلم اقتباسی شما نیست؛ پیش از این در برخی از فیلمهایتان از جمله «غرور و تعصب» و «آنا کارنینا» هم از آثار ادبی ماندگاری اقتباس کردهاید. اما «پیتر پن» شخصیت بسیار شناختهشده و محبوبی برای همهی نسلهاست و طرفداران سرسخت خود را دارد. نگران بازخوردهای دوستداران این پسرک سبزپوش نبودید؟
[میخندد] من کارگردانم و حرفهام کارگردانی است، نه نگرانشدن! باید بگویم در فیلم غرور و تعصب، من فیلمی ساختم که به قلب بسیاری از دوستداران رمان محبوب «جین آستین» نزدیک بود. اگر غرور و تعصب فیلم موفقی شد، بهخاطر همین نزدیکی نگاه من در مقام کارگردان با مخاطبان داستان اصلی بود.
اما وقتی تصمیم گرفتم که به سراغ کتاب پیتر پن نوشتهی «جِی. اِم. بَری» بروم، از همان ابتدا متوجه بودم که روی چه شخصیت حساسیتبرانگیز و مهمی دست گذاشتهام. پیتر پن، فقط یک شخصیت از داستانهای پریان نیست؛ او قهرمان رؤیاهای بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان است.
در همان ابتدای راه، به خودم گفتم که من پنِ خودم را خواهم ساخت؛ داستانی از قهرمانی که از کودکی با خواندن کتاب بَری در ذهنم جان گرفته بود. ممکن است برداشت من از این داستان با دیگران متفاوت بوده باشد، اما من از کسی تأثیر نگرفتم و به قهرمان دنیای ذهنیام وفادار بودم.
- فیلمنامهی پن را «جیسون فیوکس» نوشته، اما بهنظر میرسد که ارتباط نزدیکی بین شما دو نفر بوده و تصویر مشترکی از پیتر پن در ذهن داشتهاید.
فیوکس، نویسندهی خلاقی است. داستان پیوستن او به این پروژه خیلی جالب است. یک روز او به سراغ یکی از تهیهکنندگان ما میرود. او در آنزمان یک جوان ۲۷ساله بود و ایدههای بزرگی در سر داشت. تهیهکننده از او میپرسد «اگر فقط یک انتخاب داشته باشی، کدام کتاب را برای اقتباس انتخاب میکنی؟» و فیوکس بلافاصله میگوید: «پیتر پن!»
در ادامه فیوکس شروع به تعریفکردن صحنهی ابتدایی فیلم میکند. ذهنیتش از داستان عالی بود. جالب است بدانید او قبل از همکاری با ما، سراغ کمپانیهای فیلمسازی بسیاری رفته بود، اما هرکدام از آنها به بهانهی درگیربودن در یک پروژهى بزرگتر، درخواست او را رد کرده بودند. این هم از زیباییهای کار دنیاست، چون او در زمان مناسب و مکان مناسب حاضر شد و نویسندگی فیلمنامهی پن برعهدهی او گذاشته شد.
- پن را نمیتوان یک اقتباس کامل از داستان اصلی دانست. در این فیلم ناخودآگاه صحنههایی هست که قهرمانهای داستانهای دیگری را به یادمان میآورد.
اشاره کردم که من از ابتدا هم قصد داشتم روایت خودم را از پیتر پن به پردهی سینما بیاورم. داستان ما، ماجرای چگونگی ورود پسربچهها و «کاپیتان هوک» به ناکجاآباد است. در برخی از نقدهایی که دربارهی این فیلم نوشتهشده، خواندم که صحنههایی از فیلم را یادآور داستان «اُلیور توییست» دانستهاند. قهرمان فیلم من، پسرک یتیمی است که به سرزمینی ناشناخته میرود و با الیور توییست فرق دارد. پیتر، ماجراجو و نترس است و برای رسیدن به آرزوهایش قدم در راهی نامعلوم میگذارد. به نظرم نباید قصهی هر قهرمان نوجوان یتیمی را به الیور توییست تشبیه کرد.
در نقد دیگری، منتقد مرا به تقلید از طنزهای «رولد دال» محکوم کرده بود. یا حتی منتقدی از شباهت پیتر پن در این فیلم با «هری پاتر» گفته بود! [میخندد] حتی جایی هم از «ایندیانا جونز» اسم برده بودند! اینهمه شباهت با قهرمانهای رمانها و فیلمهای دیگر، چندان درست بهنظر نمیرسد. با احترام به نظر تمام منتقدها، فکر میکنم این نظرها درست نیست. پیترِ فیلم ما، نه الیور توییست است، نه ایندیانا جونز و نه هری پاتر! او فقط پیتر پن است.
- البته معمولاً این قبیل انتقادها دربارهی فیلمهایی که از روی رمانهای مشهور اقتباس میشوند بیشتر دیده میشود. شاید بهخاطر اینکه خوانندگان این آثار، قهرمانها را از پیش میشناختهاند و انتظار دارند همان داستان اصلی را ببینند.
به نظرم باید بین تقلید و خلاقیت فرق بگذاریم. کافی است به فیلمهای «آلیس در سرزمین عجایب» ساختهی «تیم بِرتون» یا«اُز؛ بزرگ و قدرتمند» ساختهی «سَم رِیمی» فکر کنیم. آیا این دو فیلم روایت عین به عین این کتابها هستند؟ مسلماً پاسخ منفی است. تیم برتون داستان آلیس را از زبان خودش و با سبک و سیاق فیلمسازی منحصر بهفردش کارگردانی کرد. آیا میتوان به او انتقاد کرد که چرا به کتاب وفادار نبوده؟ اگر قرار باشد که داستان نویسنده را بدون هیچتغییری به فیلم تبدیل کنیم، پس فیلمساز چه نقشی دارد؟ من این را میپذیرم که برخی مخاطبان برداشت مرا از پیتر پن دوست نداشته باشند، اما بههرحال من هم قبل از اینکه کارگردان این فیلم باشم، از طرفداران این قهرمانم و این حق من است که روایت خودم را از این داستان بيان كنم.
- کمی هم دربارهی بازیگران فیلم صحبت کنیم. از گروه بازیگریتان رضایت داشتید؟
من با چهرههای بزرگی در این فیلم همکاری داشتم. از «هیو جَکمَن» در نقش «ریشسیاه» گرفته تا «رونی مارا» در نقش «لیلی». متأسفانه انتقادهای بسیاری به بازی مارا در این فیلم شد. بزرگترین انتقاد هم این بود که چرا من از یک سفیدپوست در نقش یک سرخپوست استفاده کردهام.
راستش دلم میخواهد بپرسم که چرا نباید اینکار را میکردم؟ مارا، بازیگر بسیار خوبی است. بازی او، نوع خاصی از ترس را به تماشاگر منتقل میکند و در بازیاش صلابت دارد. به صرف اینکه او سرخپوست نیست، آیا باید منکر توانایی او در بازیکردن نقش یک سرخپوست شد؟ به نظرم منصفانه نیست. او قهرمان و شخصیت محبوب بسیاری از تماشاگرهاست.
من در این فیلم از نژادهای مختلفی استفاده کردم؛ از آسیا تا آمریکا. سیاهپوست، رنگینپوست و سفیدپوست در کنار هم جمع شدند تا داستانی نو، هیجانانگیز و افسونگر را از پیتر پن برای مخاطبان بازگو کنیم و امیدوارم به این هدف رسیده باشیم.
نظر شما