در اين ميان بعضي مشكلات را راحت پشت سر ميگذارند و بعضي سخت. مؤثرترين عامل در اين موارد، ديد فرد نسبت به آن مشكل است. امام سجاد عليهالسلام در دعاي هنگام بيماري ميفرمايند: «خداوندا حمد براي توست، به سبب آن تندرستي كه از آن برخوردارم و نيز حمد براي توست بهخاطر اين بيماري كه در تن من پديد آوردي.» نميدانم كدام يك از اين دو حالت به سپاسگزاري تو سزاوارتر است و كدام يك از اين دو وقت براي شكر تو بهتر است. اصلا مؤمن را خدا با مشكل و بلا عجين كرده بهطوري كه راهي جز پيمودن اين مسير ندارد و اين بهخاطر شدت محبتي است كه خداوند نسبت به مؤمنين دارد، بهطوري كه هرچقدر به ايمان فرد اضافه ميشود بلا و مشكل او چندين برابر ميشود. امامصادق عليهالسلام ميفرمايند: «انبياء و سپس كساني كه در مقام پس از ايشان قرار دارند، بهترتيب، بلا و گرفتاريشان بيشتر است.» وچه تشبيه زيبايي است از امامكاظمعليهالسلام: «مومن همانند 2كفه ترازوست. هرگاه به ايمانش افزوده شود، به بلايش نيز افزوده ميشود».
مشكل و بلا به 2دليل به سراغ انسان ميآيد؛ گاهي بلا بهخاطر كاستيهاي ماست كه در افراد معمولي اتفاق ميافتد اما گاهي بلا براي ترفيع درجه است كه براي ما هم اتفاق ميافتد ولي بيشتر براي ولي خدا اين مطلب صادق است. بلا براي ولي خدا ضيافت و مهماني است و براي ديگران عامل نجات. انگار بلايي كه بر سر اوليا ميآيد اين ظرفيت را دارد تاريخ را تهذيب كند و در عمق زمان پيش برود. مصيبت سيدالشهدا و ياران و خانواده او اينگونه است. آري سلوك با بلاي سيدالشهدا و خانواده او همه را به سمت خدا كشانده حتي دختر 3 سالهاش تاريخ را تهذيب ميكند. همه شنيدهايم كه بعد از امام، همه خانواده او اسير شدند و اين مصيبت از كشتهشدن امامحسين(ع) براي اهلبيت بالاتر بود، اميد بود كه با زنان و بچهها درست رفتار شود اما اين اتفاق نيفتاد. و در يك خرابه كه از سرما و گرماي پاييز در امان نبودند اين خاندان عصمت و طهارت نگهداري شدند و خيلي عجيب كه در تقاضاي حضرت رقيه اين دختر 3 ساله، چهها كه نكردند. حضرت را با سر مطهر سيدالشهدا روبهرو كردند؛ اتفاقي كه هر شخصي در هر سني را از پاي در ميآورد چه رسد به كودكي 3ساله. گويا درجه ايمان حضرت حتي در كودكي به قدري است كه بلاهاي بسياري را بايد با چشمان خود ببيند و سختيهاي مردافكني را تحمل كند.