1- توجه و ضرورت به اهميت محيطزيست بهعنوان سرمايه غيرقابل بازگشت به چرخه طبيعت و زندگي، مهمترين دليل توجه به امر محيطزيست است. اكولوژي زيستبوم بشري با گسترش روزافزون صنايع و نيازهاي متعدد بشري رفته رفته رو به تغيير و تخريب است و همين امر موجب ازميانرفتن هزاران گونه از گياهان، نباتات، حيوانات و موجوداتي است كه حضورشان در چرخه طبيعت و حيات بشري بسيار حائز اهميت است.
2- روند بيرويه رشد حيات بشري از يك سو، دست درازي بيش از حد به منابع طبيعي و افزونهخواهي انسانها چهره طبيعت كره زمين را رو به اضمحلال و نابودي كشانده است. انسانها ديگر نه به جنگل، نه به كوه و نه به دريا رحم نميكنند؛ منابع غيرقابل بازگشتي كه نابودي هر جزء از آن لطمات جبرانناپذيري را به زيستبوم حيات بشري وارد ميكند. همانطور كه برخي از پزشكان امروز معتقدند گسترش بسياري از بيماريها بهدليل ازميان رفتن گونهاي از موجودات زنده در طبيعت است و هر موجود زندهاي كه در طبيعت حيات دارد كاربري ويژهاي در اكوسيستم طبيعت و حيات انساني دارد.
2- زبالههاي صنعتي و ورود آن به طبيعت و محيطزيست كه هم بهصورت غيرقانوني و پنهاني و هم بهصورت علني و با مجوزهاي رسمي صورت ميپذيرد، سلامت و امنيت محيطزيست را به ورطه نابودي كشانده است. كارخانجات، صنايع و توليديهاي كوچك و بزرگ يا از سر جهل و يا از سر آگاهي و بهدليل كاهش هزينهها و زحمات، در نزديكترين نقطه بيدردسر، اقدام به دفن، رهاسازي، سوزاندن و امحاي زبالهها به هر طريق ميكنند و سبب آلوده شدن خاك، آب، هوا و اتمسفر زندگي انساني ميشوند.
در عصر حاضر بسياري از گونههاي موجودات زنده دريا بهدليل عدمبرنامهريزي، عدمدقت يا از سر رفع تكليف زبالههاي نفتي، پتروشيمي و هستهاي وارد شده به درياها و اقيانوسها، جان خود را از دست داده و رو به كمبود، آسيب ديدگي و انقراض هستند. دفع زبالههاي توليد شده بشري گويي دشمن اصلي محيطزيست شده است و درصورتي كه حكومتها و قوانين به كمك طبيعت نيايند در كمتر از 50سال آينده بخش اعظمي از طبيعت از بين رفته و ديگر بازتوليد يا ترميم نخواهد شد.
4- اما ورود رهبر معظم انقلاب به اين موضوع، خود داراي ابعاد مختلفي است. اينكه رهبر فرزانه انقلاب با وجود سازوكارهاي قانونگذار، اجرايي، بازرسي و... در بدنه قواي سهگانه ورود جدي و مستقيم دارند گواه اين موضوع است كه هنوز نقشه جامع قانوني، اجرايي و بازرسي و جزايي وجود ندارد. تأكيد ايشان برايجاد نظام يكپارچه ملي محيطزيست، مديريت هماهنگ و نظاممند منابع حياتي، جرمانگاري تخريب محيطزيست، تهيه اطلس زيستبوم كشور، تقويت ديپلماسي محيطزيست،
گسترش اقتصاد سبز و نهادينهسازي فرهنگ و اخلاق زيستمحيطي بهعنوان محورهاي اصلي سند ابلاغي به قواي 3گانه نشان ميدهد با وجود نهادهاي مختلف و متعدد بسيار كه هر كدام خود را محور تمام خدمات و مسئوليتهاي محيطزيست ميدانند، هنوز متولي اصلي، قدرتمند و جدي در اين امر وجود ندارد. موازي كاري نهادهاي مختلف بر موضوع محيطزيست و طبيعت در عين حال كه فساد در زمين خواري، كوهخواري و دريا خواري وارد فاز امنيت ملي شده است و همين روند سبب ميشود در بهداشت، درمان، آلودگي هوا، محيط، زمين، دريا و... مردم ايران امنيت جاني و رواني نداشته باشند، خود گواه اين مدعاست.
عدمبرخورد قاطع و عبرت آموز با سودجويان در نابودي منابع ملي موضوعي است كه ساليان سال با آن مواجه هستيم. عدمتصويب قوانين جدي و بدون اغماض بر سر راه سودجويان و عدموجود نظارت و بازرسيهاي مستمر و بدون تسامح از سوي نهادهاي نظارت و بازرسي موجب رشد رويه بيمبالاتي با طبيعت شده است. تخريب بخش بخش طبيعت در قالب احداث ساختمانها، معدن، دفع زباله، راهسازي و سدسازي كه متأسفانه هرازگاهي نيز خبري مبني بر عدممطالعه دقيق پروژه و شكست و نابودي آن منتشر ميشود، نهتنها كمكي به مردم، زيستبوم آنها و محيط زندگيشان نكرده است بلكه هزينههاي مالي و... گزافي را بههمراه داشته است.
رهبر معظم انقلاب با بهصدا در آوردن زنگ خطر درخصوص موضوع محيطزيست بارها و بارها به مسئولان هشدارهاي لازم را داده بودند. ايشان در آخرين سخنان خويش بار ديگر بر امر توجه به قانونشكنيها و ضعف نهادهاي قانونگذار و قهريه در برخورد با متخلفين تأكيد كرده بودند، اما اين بار خود وارد صحنه عمل شده و سياستهاي محيطزيست را ابلاغ فرمودند. آخرين هديه رهبري به زيستبوم مردم تهران نجات جنگلهاي شمال شرق تهران بود، منطقهاي كه اگر مدتي ديرتر اقدام شهرداري مبني بر تغيير كاربري به پارك جنگلي را در خود نميديد، تبديل به چيزي شبيه ساختمانهاي بيقواره منطقه22 (غرب تهران) ميشد.
تهران بهعنوان امالقري و نماد سياسي، ديني و فرهنگي ايران اسلامي نيز با اين پديده دست به گريبان است. زمينخواريها، درهخواري و كوه خواري در مناطق مختلف تهران سبب شده است اين شهر پرجمعيت نيز با مخاطرات بسياري روبهرو شود.
با وجود عزم جدي در مديريت شهري درخصوص مقابله و مواجهه با اين جرايم، مديريت شهري به كمك ساير نهادها نظير ديوان عدالت اداري و دستگاه قضا نيز نياز دارد. حل بحرانهاي اينچنيني نيازمند عزمي جهادي و همكاري مشترك است.
گاهي ضعف قانون و وجود منافذ مختلف و همچنين عدمهماهنگي ميان نهادها، فرصت دور زدن قانون و انجام مقاصد خود به شيوههاي مختلف را فراهم ميكند.به هر حال ريههاي زمين ديگر توان تحمل اين حجم از آلودگي را ندارند. آسمان آبي 2دهه قبل در بسياري از نقاط كشور تكرار نميشود و جنگلها و مراتع بكر و زيباي مناطق مختلف اين سرزمين دستخوش ناملايماتي انسانها شده است. درصورتيكه عزم جدي مسئولان و كارگزاران نظام درخصوص احياي مجدد طبيعت صورت نپذيرد، ديري نميپايد كه بحران كم آبي و بيآبي و محيطزيست، بيش از هر بحران ديگر تبديل به بلاي جان مردم، امنيت ملي كشور و آينده ايران اسلامي ميشود. بدان اميد كه اين حركت انقلابي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي رهگشاي حركتي جهادي در حفظ محيطزيست شود، انشاءالله.
- رئيس شوراي شهر تهران