اين ميشود يك فضا. وقتي يك فضاي گفتماني بهوجود آمد، همه در آن فضا فكر ميكنند، همه در آن فضا جهتگيري پيدا ميكنند، همه در آن فضا كار ميكنند.» اين بخشي از بيانات مقاممعظم رهبري در ديدار جمعي از نخبگان و برگزيدگان علمي كشور و البته مربوط به 4سال قبل است. با وجود همه تلاشهاي انجام شده در اين سالها، همچنان خيليها معتقدند در اين زمينه هنوز گام جدي برداشته نشده است. در گفتوگويي با مجتبي رئيسي، دبير جنبش عدالتخواه دانشجويي دلايل بر زمين ماندن اين مطالبه قديمي را بررسي كردهايم.
- بهعنوان دبير يك جنبش دانشجويي آيا از وضعيت برگزاري كرسيهاي آزادانديشي راضي هستيد؟
متأسفانه مطالبه رهبر انقلاب آنطور كه بايد و شايد در اينباره پيگيري نشده. هيچكسي در اينباره شكي ندارد، همه متفقالقول هستند كه كرسيهاي آزادانديشي به شكل واقعي برگزار نشده است. اين مسئله بهنظرم ناشي از اين است كه از ابتدا فهم غلطي از كرسيهاي آزادانديشي شكل گرفت و نتيجه اين شده كه همان مناظرههايي كه در دانشگاهها انجام ميشد نامش به كرسي آزادانديشي تغيير پيدا كرد؛يعني همان برنامه اجرا ميشد فقط در پوستر و اطلاعيهها، نوشته ميشد كرسي آزادانديشي!
اين آسيب جدي موجب تحريف كرسيهاي آزادانديشي كه مدنظر رهبر بود شد و عملا كرسيهاي آزادانديشي كه بايد در آنها آزادي فكر و انديشه رونق ميگرفت به محلي براي آزادي بيان تبديل شد. ما معتقديم آزادانديشي و آزاد فكري فراتر از «آزادي بيان» است. در چارچوب آزادي بيان به شما اجازه داده ميشود آزادانه صحبتهايت را مطرح كني ولي در چارچوب آزاد فكري علاوه بر اينكه شما صحبتهايت را آزادانه مطرح ميكني، چارچوبهاي فكري كه رسانهها در ذهن شما القا كردهاند را هم خواهيد شكست. مثال آزادي بيان اين است كه آزادي بيان در كشورهاي غربي هم وجود دارد و شما آنجا ميتوانيد درباره خيلي از مسائل حرف خود را بيان كنيد، ولي هيچ وقت نميتوانيد آزادانه فكر كنيد. اساسا رسانهها به شما اجازه نميدهند كه آزادانه فكر كنيد، تنها به شما اجازه ميدهند در كليشهها و چارچوبهاي نظام سلطه فكر كنيد و در چارچوبي كه آنها ميخواهند نظرتان را بيان كنيد. كرسيهاي آزادانديشي ميتواند كليشههاي ذهني موجود را بشكند تا فكر و ذهن دانشجو فراتر از القائات محيطي، پرواز كند و به حقيقت آنچه هست و آنچه بايد باشد دست يابد.
- چرا بعد از طرح توسط رهبري، اين موضوع در دانشگاهها جدي گرفته نميشود؟حتي جريانهايي دانشجويي كه در اين خط حركت ميكنند هم تحرك كافي در اين زمينه ندارند.
متأسفانه در ذهن برخي دانشجويان و مسئولان اين باور بسيار غلط از ابتدا شكل گرفت كه رهبري اين بحث را با توجه به قضاياي فتنه 88 و در آن سال حساس مطرح فرمودند تا تك صدايي در دانشگاه باب نشود. آنها ميخواهند نتيجه بگيرند كه با تمام شدن فتنه ديگر كرسيهاي آزادانديشي آن درجه اهميت سابق را ندارد. بهنظرم اين تصور غلط يكي از مسائل ديگري است كه موجب شده تا اين موضوع جدي گرفته نشود. درحاليكه كرسيهاي آزادانديشي يك موضوع تحتتأثير شرايط خاص فتنه نبود و يك الزام حتمي براي تمامي دورههاي دانشگاههاي كشور است كه ميخواهند اسلامي باشند.
- چه عواملي منجر به وضعيت كنوني شدهاست؟
فهم غلط از آزادانديشي و درك نكردن نظر رهبر معظم انقلاب موجب وضعيت كنوني شده است. آزادانديشي كه ايشان مطرح كردند يك بحث جديد بود كه يك قالب جديد هم ميطلبيد. شما نميتوانيد يك پرونده جديد با اهدافي متفاوت از اهداف گذشته در برگزاري مراسمهاي دانشجويي را با قالبهاي قبلي ادامه بدهيد. وقتي كسي بخواهد كرسي آزادانديشي را با قالب مناظره برگزار كند معلوم است كه اصلا نفهميده كرسي آزادانديشي هدفش چيست. يعني علاوه بر نرمافزار، سختافزار برگزاري كرسيهاي آزادانديشي هم با بقيه برنامههاي دانشگاهي متفاوت است. مثلا مناظره در يك سالن بزرگ برگزار ميشود، 2نفر نظرشان را بيان ميكنند و طبيعتا مناظرهها در تالارهاي بزرگ دانشگاه است و فضاي هيجاني كه ناخواسته بهوجود ميآيد و سوت و كف و... هرگز در اين فضاي آزادانديشي و كرسي آزادانديشي شكل نميگيرد. در فضاي هيجاني كه عدهاي عليه شما موضع و عده ديگري به نفع شما موضع بگيرند طبيعي است كه شما ممكن است از بيان خيلي از مسائل هم واهمه داشته باشيد. يعني تازه آزادي بيان هم شكل نميگيرد، چه برسد به آزاد فكري!!
- واقعا اين به تعبير شما كجفهمي چقدر مصداق دارد؟
خيلي زياد، از بنده براي سخنراني در چند مناظره دعوت شد.پس از حضور ديدم كه روي تابلو به جاي «مناظره» نوشته شده «كرسي آزادانديشي». به دوستاني كه برگزاركننده برنامه بودند ميگفتم آخر اين موضوع اصلا قابليت كرسي آزادانديشي را ندارد. اين يك موضوع جاري است و اصلا وارد حوزه انديشه نميشود! ميگفتند ما هم ميدانيم ولي نبايد مطالبات رهبري بر زمين بماند! بهنظر من تاكنون كرسي آزادانديشي بهمعناي واقعي در دانشگاهها برگزار نشده، بههمين دليل معتقدم كرسيهاي آزادانديشي نيازمند طراحي يك قالب جديد است.
- چه كساني بايد اين قالب جديد را طراحي كنند؟
بهنظر من وظيفه اصلي براي طراحي قالب جديد در اينباره برعهده دانشجويان است. بسياري از مسئولان بيشتر روحيه كار اداري دارند و حتي برخوردشان نيز اغلب جنبه رتق و فتق امور اداري است. از چنين افرادي با روحيه انجام كارهاي روتين اداري نميتوان توقع زيادي در اينباره داشت. نميتوانيم از اينها توقع داشته باشيم كه بيايند وقت صرف كنند و ابتكارات جديدي در اينباره داشته باشند. ضمن اينكه مخاطب اصلي سخنان حضرت آقا در اينباره دانشجويان هستند. البته در اينباره بايد با استادان و نهادهاي اصلي بهطور جدي طرف مشورت قرار بگيرند اما در نوك پيكان دانشجويان هستند كه بايد با همكاري ساير ارگانها مانند وزارت علوم و نهاد رهبري و استاداني كه اين دغدغه را دارند كارها را پيش ببرند. موضوعاتي كه اكنون در كرسيهاي بهاصطلاح آزادانديشي در برخي دانشگاهها پيگيري ميشود، مواردي هستند كه عموما در مناظرهها و تربيونهاي دانشجويي مطرح ميشد. موضوعي كه در تريبون دانشجويي مطرح ميشد را نميتوان در كرسيهاي آزادانديشي پيگيري كرد و ظرفيت اين كار را ندارد، در كرسيهاي آزادانديشي بايد به مسائل عميق پرداخت.
- كار با آييننامه پيش نميرود
مجتبي رئيسي، معاونت فرهنگي اجتماعي وزارت علوم: آييننامهها و دستورالعملهايي به دانشگاهها ابلاغ كرده است اما فكر ميكنيد اين دستورالعمل در چند دانشگاه كشور اجرايي شده؟ به جرأت ميتوان گفت تعداد دانشگاههايي كه اين دستورالعمل در آنها اجرايي شده به تعداد انگشتان يك دست هم نميرسد. بههمين دليل معتقدم نميتوان با اين مسائل برخورد اداري كرد. البته ابلاغ اين دستورالعمل انصافا يك گام رو به جلو بود ولي چون در چارچوبهاي اداري تدوين شده و بهنظرات تشكلهاي دانشجويي توجه جدي نشده و وزارت علوم آن را بهصورت اداري ابلاغ كرده، طبيعتا نميتوان توقع بيشتري از آن داشت.