به گزارش ایبنا در فهرست زیر علاوه بر مثنوی مولانا کتابهای دیگری نیز آمده است که فهرست آن را مرور کنید:
- مثنوی معنوی نوشته جلالالدین محمد رومی بلخی
اشعار سخنسرای پارسی طی 13 قرن برای ما ژرفترین احساسات انسانی همچون اندوه، اشتیاق و ترس را برملا میکند. مولانا به گفته «کلمن بارکس»، مترجم مثنوی به انگلیسی یک عارف فیلسوف است.
- تاملات (Meditations) نوشته مارکوس آورلیوس
هنگامی که به بزرگسالی میرسید درمییابید که لحظاتی در زندگی وجود دارند که اوضاع آنگونه که انتظار دارید پیش نمیرود. کتاب «تاملات» مجموعهای است از نوشتارهای شخصی است درباره مفاهیم خشن روانی در زمان امپراتوری «مارکوس آورلیوس» در روم باستان. او که در سالهای 161 تا 180 حکومت میکرد بهعنوان یکی از سلاطین فیلسوف شناخته میشود. این کتاب فلسفی رواقی پس از 1800 سال همچنان مانده است زیرا مطالب مندرج در آن توصیههایی بیزمان هستند برای کنترل احساسات.
- «افسانه سیزیف و دیگر مقالات» نوشته آلبر کامو
همه ما برای برخاستن از خواب در صبحگاهان دلیلی داریم و پیش از ورود به دنیای واقعی درباره دلیل آن از خود میپرسیم.
«بیگانه» نوشته «آلبر کامو» میگوید که همه مردم خود را در دنیایی غیرمنطقی در تقلای برای یافتن معنای ناموجود زندگی مییابند. با وجود این، پیام اصلی او در افسانه «سیزیف» نهفته است؛ ربالنوعی که محکوم است تا هر روز سنگی را به بالای تپهای بغلتاند و وقتی سنگ دوباره به پایین آمد دوباره آن کار را تکرار کند. این داستان نشان میدهد که باید با چشمانی باز نظارهگر جهان باشیم.
- «جنایت و مکافات» نوشته فئودور داستایوفسکی
بدون درنظر گرفتن نگرشهای شخصی، زمانهایی وجود دارند که دنیا بر ضد شما عمل میکند و فکر میکنید که تلاش برای بهتر شدن و کمک کردن به دیگران چه ارزشی دارد. رمان «داستایوفسکی» فقط یک داستان صرف نیست بلکه، مبحثی است درباره پوچگرایی که در میان اندیشمندان روسیه معاصر او عمومیت داشت. در «جنایت و مکافات» نویسنده درباره منطقگرایی سخن میگوید که به تجاهل مطلق میانجامد؛ زنجیری پرقدرت که به انسانیت پیوند میزند و حس مسئولیت در قبال دیگری را در ما تقویت میکند.
- «آنا کارنینا» نوشته لئو تولستوی
«ویلیان فالکنر»، رماننویس آمریکایی این رمان «تولستوی» را بهترین اثر نوشته شده جهان دانست. نویسنده در این کتاب به کشمکشهای موجود در تمامی وجوه انسانی همچون عشق، زندگی، طبقه اجتماعی و شادکامی میپردازد.
- «شازده کوچولو» نوشته آنتوان سنت اگزوپری
بسیاری از روانشناسان بر این باور هستند که سلامت روانی مورد نیاز هر شخص از کودکی نشات میگیرد، و شاید هیچ اثری نتواند همچون «شازده کوچولو» دنیای عجیب و غصههای کودکانه را توصیف کند. منتقد «نیویورکر» میگوید: «از میان تمامی کتابهای نوشته شده به زبان فرانسه در قرن اخیر، بیشک شازده کوچولو دوستداشتنیترین است.» در این کتاب آمده است: «همه بزرگسالان روزگاری کودک بودند ... اما تعداد کمی از آنها این را به یاد دارند.»
- «قدرت اسطوره» نوشته جوزف کمپل
«کمپل» بهعنوان شاگرد «کار گوستاو یونگ» زندگی خود را وقف یافتن ارتباط میان تفکرات اقوام مختلف کرد. او ایده «تک اسطوره» را مطرح کرد که بیانگر ساختار بنیادین یکسان اسطورهها از «اودیسه» تا «هری پاتر» است. این کتاب مباحثهای طولانی میان «کمپل» و «بیل مویرز» روزنامهنگار است. او میگوید ما بیرون از اسطورها نمیتوانیم زندگی کنیم.
- «گیتا باقواد» نویسنده: ناشناس
این متن کهن هندی داستان شاهزاده «آرجونا» را بازگو میکند که راهی جنگ شده است اما دچار شک میشود زیرا دشمنانش از دوستان و اعضای خانواده وی هستند. او از الهه «کریشنا» کمک میخواهد. «مهاتما گاندی» گفته است که از این داستان برای مبارزه آرام در راه آزادی هند بسیار الهام گرفته است. کتاب الهامبخش یافتن نیت ما از زندگی و پیشروی جسورانه است. «بهتر از بهطور ناقص با سرنوشت خود مواجه شویم تا اینکه تقلیدی کامل از زندگی دیگری باشیم.»
- «سیذارتا» نوشته هرمان هسه
این اثر آلمانی سال 1922 تا سال 1951 به انگلیسی ترجمه نشده بود. داستان این کتاب در زمانه بودا در هند میگذرد و رشد معنوی مردی به نام «سیذارتا» را بازگو میکند. نویسنده در این اثر الگویی برای سفر به دوران بزرگسالی را ترسیم کرده است.