علی مولوی: «آینده» برای ما، زمانی را به ذهن می‌آورد که هنوز از راه نرسیده؛ زمانی بعد از امروز. سفر در زمان و سرک‌کشیدن به آینده و گذشته هم همیشه یکی از خواسته‌های انسان بوده و کتاب‌ها و فیلم‌های علمی‌تخیلی بسیاری براساس این آرزو نوشته و ساخته شده‌اند.

يكي از مهم‌ترين و محبوب‌ترين اين فيلم‌ها، سه‌گانه‌ي «بازگشت به آينده» ساخته‌ي «رابرت زمكيس» است. داستان «مارتي مك‌فلاي» نوجواني در سال 1985 ميلادي كه با دوستش «دكتر امت براون»، مخترع و دانشمندي كه ماشين‌زمان را اختراع كرده، در زمان سفر مي‌كند. در قسمت دوم اين سه‌گانه، دكتر براون از سال 2015 به سال 1985 برمي‌گردد و مارتي را براي نجات پسر مارتي، با خود به آينده مي‌برد؛ به 21 اكتبر 2015 يا همين 23 روز قبل! پس درواقع در اين فيلم، امروزِ ما، به‌نوعي آينده است! به همين بهانه بد نيست ببينيم فيلمي كه 26سال قبل ساخته شده، چه‌قدر توانسته وضعيت سال 2015 ميلادي را به‌درستي پيش‌بيني كند.

طبيعي است كه همه‌ي پيش‌بيني‌هاي قسمت دوم فيلم بازگشت به آينده درباره‌ي سال 2015 ميلادي درست نباشد و خيلي از وسيله‌ها و فناوري‌هايي كه در فيلم نشان داده مي‌شوند، امروزه وجود نداشته باشند يا حداقل متداول نباشند. اختراع‌ها يا فناوري‌هايي مثل سوخت‌هاي كُمپوست (ضايعات مواد خوراكي يا زباله‌ها)، بيلبوردهاي سه‌بعدي شهري، لباس‌هاي هوشمند يا پيتزاهاي فشرده! اما يكي از مهم‌ترينِ اين پيش‌بيني‌هاي اشتباه، ماشين‌هاي پرنده‌اند. شايد در آينده چنين اتفاقي رخ بدهد، اما فعلاً كه ما هم‌چنان روي زمين رانندگي مي‌كنيم! البته شايد بايد گفت همان بهتر كه چنين ماشين‌هايي وجود ندارند. با اين وضع بد رانندگي آدم‌ها روي زمين صاف، تصور كنيد روي هوا چه تصادف‌ها و حادثه‌هايي پيش مي‌آمد!

 

در خانه‌ي مارتي در سال 2015، فناوري‌هاي زيادي پيدا مي‌شود كه شايد مهم‌ترينشان تلويزيون‌هاي صفحه‌تخت و بزرگي هستند كه قابليت‌هاي فراواني، از جمله تما س تصويري دارند. اين يك پيش‌بيني كامل بود كه از همه‌جهت اتفاق افتاده؛ تلويزيون‌هاي امروزي، تنها براي تماشاي برنامه‌هاي شبكه‌هاي مختلف ساخته نمي‌شوند و قابليت‌هاي فراوان و متنوعي دارند. تماس‌تصويري هم كه به لطف نرم‌افزارهاي كامپيوتري و موبايلي به يكي از معمول‌ترين كارهاي سال 2015 تبديل شده و شما مي‌توانيد با هركسي در هركجاي دنيا تماس تصويري برقرار كنيد.

 

مارتي در سال 2015 دستگاه‌هايي لمسي شبيه به تبلت مي‌بيند. پيش‌بيني‌اي كه كاملاً درست از آب درآمد و اين‌روزها تبلت‌ها با قابليت‌هاي متنوع در همه‌جا پيدا مي‌شوند. اما نكته‌اي كه باقي مي‌ماند اين است كه در آينده‌اي كه مارتي مي‌بيند، مردم با اثر انگشتشان هزينه‌هاي روزمره را پرداخت مي‌كنند؛ اتفاقي كه هنوز نيفتاده و هنوز هم از پول نقد، چك يا كارت‌هاي اعتباري براي پرداخت هزينه‌ها استفاده مي‌شود.

 

زماني كه مارتي به سال 2015 مي‌رسد، لازم است لباس‌هاي سال 1985 را عوض كند و لباس‌هاي مدرن بپوشد. پيش‌بيني لباس‌هاي سال 2015 هم از آن اشتباه‌هايي است كه خيلي به چشم مي‌آيد. لباس‌هايي عجيب و غريب و هوشمند. مثلاً كفشي كه مارتي مي‌پوشد، كفشي هوشمند است كه خودش بندهاي خودش را مي‌بندد! متأسفانه هنوز ساخت چنين كفش‌هايي به‌صرفه نيست و عجالتاً بايد خودمان بند كفش‌هايمان را ببنديم!

 

وقتي مارتي در سال 2015 از جلو سينما رد مي‌شود، مي‌بيند فيلم «آرواره‌ها 19» به‌كارگرداني «مكس اسپيلبرگ» (پسر استيون اسپيلبرگ) به‌صورت سه‌بعدي و با سيستم «هولومكس» اكران شده. البته مجموعه‌ي فيلم‌هاي «آرواره‌ها»، چهار قسمت بود و چنين فيلمي هرگز ساخته نشد و اين تنها يك شوخي با اسپيلبرگ بود، اما واقعيت اين است كه اين‌روزها فيلم‌هاي سه‌بعدي با سيستم «آي‌مكس»، يكي از تكنيك‌هاي روز سينما هستند و اين پيش‌بيني واقعاً اتفاق افتاد.

 

يكي از جذاب‌ترين اختراع‌هاي قسمت دوم فيلم بازگشت به آينده، «هاوِربُرد» است؛ وسيله‌اي شبيه به «اسكيت‌بُرد» اما بدون چرخ و بسيار سريع كه مي‌تواند در همه‌ي جهت‌ها بچرخد. در سال‌هاي اخير چند شركت از جمله «هندو» و «لكسوس» نمونه‌هايي اوليه‌ي هاوربرد را ساخته‌اند، اما هنوز تا آينده‌اي كه در آن هرنوجوان يك هاوردبرد پيشرفته داشته باشد، زمان زيادي مانده است.

 

در صحنه‌اي كه مارتي و دكتر براون به سال 2015 مي‌رسند، هوا به‌شدت باراني است. دكتر با نگاه‌كردن به ساعتش كه وضعيت آب‌و‌هوا را توضيح مي‌دهد، به مارتي مي‌گويد كه نگران نباشد تا چند ثانيه‌ي ديگر باران قطع خواهد شد. دكتر آن‌قدر از دقت «سرويس آب‌و‌هوا» راضي است كه به مارتي مي‌گويد: در سال 2015، سرويس پيش‌بيني آب و هوا به مراتب از اداره‌ي پست قابل اعتمادتر است!

هرچند كه اين‌روزها تقريباً در همه‌ي وسيله‌هاي الكترونيكي (مثل ساعت‌هاي هوشمند)، قابليت اعلام وضعيت هوا گنجانده شده، اما برعكس نظر دكتر براون، در سال 2015 فعلي، هنوز هم در بعضي جاها اداره‌ي پست قابل‌اعتمادتر از سرويس پيش‌بيني آب‌و‌هوا است!

 

در كنار ميز شام، «مارتي مك‌فلاي جونيور» (پسر آينده‌ي مارتي) عينكي روي چشمش دارد كه قابليت‌هاي زيادي دارد و مثلاً مي‌تواند با آن تلويزيون تماشا كند يا تلفن بزند. سال 2013 ميلادي، شركت گوگل با «عينك‌گوگل» خيالمان را از بابت اين اختراع راحت كرد. البته هرچند كه عينك‌گوگل هنوز آن‌قدرها فراگير نيست كه پسر آينده‌ي مارتي بتواند در خانه‌اش داشته باشد، اما حداقل خيالمان راحت است كه اين عينك اختراع شده!