اين بركت معنوي از منظرهاي مختلفي قابل توجه است. عصر عباسيان، عصر پيدايش فرق مختلف مذهبي است و اگرچه اين فرق فلسفههاي متعددي براي ظهورشان داشته اما حكام عباسي نيز براي ايجاد تشتت در ميان محبان اهل بيت(ع) و در جهت تفرقهافكني تمايل داشتند به اين فرقهگراييها دامن بزنند. حضور امام رضا(ع) باعث شد تا يك همدلي و همگرايي مذهبي شكل بگيرد كه ما شاهدش را در حضور ايشان در نيشابور و آن حديث معروف سلسلهًْالذهب ميتوانيم مشاهده كنيم؛ روايتي كه بسياري از راويان آن از بزرگان اهل سنت بودند.
گردهمايياي كه با حضور امام در نيشابور شكل گرفت يك همگرايي ميان اهل سنت كه از محبان اهلبيت(ع) بودند و شيعيان و علويان شكل داد. اين ازجمله دستاوردهاي حضور پربركت امام در ايران محسوب ميشود. نكتهاي كه در همين راستا قابل تامل است، ايجاد يك فضاي گفتوگوي بين الادياني با حضور امام رضا(ع) در مرو و تشكيل جلسات مناظرات بين امام و ساير علماي بزرگ اديان و مكاتب مختلف بود. امام(ع) در اين جلسات ضمن ارائه پيام توحيد بر وحدت بين اديان نيز تأكيد داشتند. البته تأثيرات عميق و دامنهدار و گستردهاي كه با حضور امام رضا(ع) در ايران اتفاق افتاده بود بسيار بيشتر از اين است.
نكته ديگر كه به اين حضور مربوط است مربوط به جغرافياي تاريخي هجرت ايشان ازمدينه به مرو است. حضور امام رضا در ايران كه خود مهد تمدني كهن بود و مردم آن از محبان اهلبيت(ع) بودند، مايه افتخار و شرافت براي ايران شد. بنده در كتاب «جغرافياي تاريخي هجرت امام رضا عليه السلام از مدينه تا مرو» علاوه بر توجه به جغرافياي تاريخي اين هجرت هدف مهمتري داشتم و آن اينكه اگر ما همراه امام رضا از مدينه حركت كنيم و به سمت مرو و خراسان بزرگ آن روز بياييم فلسفه و علل پذيرش ولايتعهدي امام(ع) را درك خواهيم كرد؛ چراكه در اين مسير حوادثي رخ داد كه توجه به مجموعه آنها ماهيت پذيرش ولايتعهدي امام رضا(ع) در شرايط بسيار سخت آن روز براي ما آشكار خواهد شد.
نكته ديگري كه مايلم به آن اشاره كنم توجه به سنت پياده روي به سمت حرم امام رضا(ع) در سالروز شهادت ايشان است؛ سنتي كه بهطور ويژه در اربعين حسيني نيز شاهد آن بوديم. برخي تصور ميكنند اين سنت پياده روي امر جديدي است درحاليكه با توجه به سبقه تاريخي آن ميتوان اين حرف را رد كرد.
جابر بن عبدالله روز اربعين سال 61هجري از نجف به سمت كربلا حركت كردند و اين سنت در ادوار مختلف تاريخي نيز ادامه داشت. البته بهدليل شرايط سياسي و فشار حكام جبار اموي و عباسي و ممنوعيتهايي كه ايجاد كردند بهتدريج اين موانع باعث فراموشي اين سنت شد. بعدها اين سنت توسط علما و بزرگان احيا شد و بهطور مشخص شيخ انصاري متوفي 1281ه . ق و بعد از او محدث نوري در سال 1319هجري با پاي پياده به همراه جمعي از عشاق امام حسين(ع) اين سنت را اجرا كردند. بعد از ايشان هم برخي از علماي بزرگ درباره اين سنت آدابي را ترسيم كردند و اصولي را در اينباره قائل شدند.
از متاخرين كساني نظير ملا جواد ملكي تبريزي و مرحوم آيتالله بهجت نيز در اينباره توصيهها و نكات ارزندهاي بيان كردهاند. درباره راهپيمايياي كه در زيارت حرم رضوي در شهادت ايشان مرسوم شده نيز بايد گفت اين يك سنتي است كه همانطور كه عشاق علاقهمندند پاي در جاي پاي معشوق خود بگذارند، مردم ايران كه عاشق اهلبيت(ع) هستند علاقهمندند در مسيري كه حضرت حركت كردهاند پاي در جاي پاي ايشان مسيري را طي كنند. اين سنت مانند خود هجرت تاريخي حضرت علاوه بر آثار اجتماعي و فرهنگي، آثار معنوي ملموسي نيز دارد؛ ازجمله ايجاد وحدت، همدلي و همگرايي مذهبي ميان شيعيان كه در جهان متشتت كنوني متدينين بيش ازهر زمان ديگر به آن نيازمندند.
- نويسنده و پژوهشگر تاريخ اسلام و عضو كميته فرهنگ و تمدن شورايعالي انقلاب فرهنگي