براي هر وسيلهاي هر كار و رفتاري نظم ميطلبيم و قانونگذاري ميكنيم كه البته لازمه زندگي هم هست اما بچهها چنين الزامي ندارند. سبك زندگيشان احتياجي به اين همه قانون در سالهاي اوليه زندگي ندارد. براي پرورش خلاقيتشان احتياج دارند كه با چشمهايشان ببينند و با دستهايشان لمس كنند. اما ما در زندگيهاي آپارتماني فقط اجازه ميدهيم ببينند و محيطي براي لمس كردن به آنها نميدهيم. آيا تا به حال به اين قضيه فكر كردهايد كه چگونه ميتوانيد به بچههاي كوچك اجازه لمس دنياي اطرافشان را بدهيد؟
يك تا 2سالگي سني است كه تجربيات كودك از محيط اطرافش شكل ميگيرد. حيوانات را ميشناسد و با مفاهيمي مانند داغي و زبري و... آشنا ميشود. سعي كنيد از يك زاويه جديد به كودكتان نگاه كنيد. 3-2 روزي فضاي خانه را بهطور كامل در اختيار او بگذاريد تا جايي كه خطري براي او نداشته باشد.
احتمالا در ساعات اول روز در كنار شما در آشپزخانه خواهد بود. با اشاره به شما ميفهماند كه قابلمهها را ميخواهد. قابلمهها و درها را به او بدهيد. صداهاي مختلفي كه ميشود از برخورد اشياي متفاوت با قابلمه ايجاد كرد را براي كودكتان توضيح دهيد. حتما با قابلمه راه ميرود و ميخواهد با خودش همه جا آن را داشته باشد. اجازه بدهيد آنها را با خودش ببرد. مكانهاي جديدي را پيدا ميكند كه قابلمه در آنها جاي ميگيرد. اين، نشانههاي خلاقيت فطري كودك شماست!
شايد بعد از ناهار سري به اتاق خودش بزند. يكي از كشوهاي لباسها را بيرون بكشيد و لباسهايي كه در آن قرار گرفته است را يكي يكي به او معرفي كنيد. اگر جاي خاصي براي كشوها درنظر گرفتهايد آنها را بيرون بياوريد و تلاش كنيد جورابها را جفت شده دوباره در كشو قرار دهيد. سعي كنيد حين بازي رنگ هر جوراب را برايش معرفي كنيد. شايد بهنظرتان حرف زدن با كودكي كه هنوز قدرت تكلم ندارد كمي سخت باشد اما همين حرفهاي شما محدوده شناخت او از جهان را وسعت ميبخشد. رنگها و جنس اشيا را ميتواند ميان بازي با كمك شما بشناسد.
اگر بعد از خواندن متن بالا چيزي گوشه ذهنتان هشدار داد كه اينها براي كودك عادت ميشود و بينظم بار ميآيد، طبيعي است. اين روندي است كه مغز ما به آن عادت كرده است و ترك عادت هم كمي سخت است اما چند روزي كه شادي كودكتان را ببينيد رفتهرفته شما هم در كنار كودكتان ياد ميگيريد چطور منظم شدن را به او آموزش دهيد.