اينطوري لازم نيست ذهن و چشم و دستتان مشغول راندن باشد. در طول مسير هر جا به ترافيك و تنگي و سختياي برخورديد، سعي كنيد محل ترافيك و علت احتمالياش را يادداشت كنيد. مثلا بنويسيد سر خيابان ۴۹، طراحي هندسي نامناسب معبر. من چندبار اين كار را انجام دادهام و حاصل يادداشتها اصلاً خوشايند نبوده است. گمان ميكنم بتوانيد به يادداشتهاي نويسنده بهعنوان كسي كه نه در طراحي و انتظام معابر دستي و نفعي دارد و نه ماشين ميراند، اطمينان كنيد.
يادداشتها بهطور واضحي ميگويند عمدهترين عامل ترافيك در روزهاي مختلف رعايت نكردن قوانين راهنمايي و رانندگي است. اتوبوسي كه در معبري كمعرض با فاصلهاي قابل توجه از نهر كنار معبر پارك كرده و عملا عرض معبر را به نيم تقليل داده، سبقت از راست، خط عوض كردنهاي غيرضروري، خط عوض كردن بدون راهنما زدن در فاصله مناسب، طي كردن عرض خيابان با ماشين براي رسيدن به بريدگي و خروج از معبر اصلي، نراندن بين خطوط، تصادف بر اثر بياحتياطي و نگاه داشتن ماشين در صحنه، نزاع با رانندگان ديگر بر سر حق تقدم عبور، دوبله ايستادن براي خريد يا پياده كردن فرزند جلوي در مدرسه، حمل بار با ماشين نامناسب، توجه نكردن به چراغ راهنما و چيزهايي از اين دست، عامل بسياري از ترافيكهايي هستند كه هرروزه ميبينيم.
اتفاقا اينها برخلاف طراحي هندسي معابر، كاري است كه اصلاحش از خودمان ساخته است. شهر از تبليغهاي «بين خطوط برانيم» كاغذ ديواري شد و هنوز درصد زيادي از رانندهها بيتوجه و بيخجالت روي خط ميرانند. چرا؟ و آيا واقعا بين خطوط راندن و رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي مزاحم ما ميشود و بدون رعايتشان زودتر به مقصد ميرسيم؟ واقعا نه. هر كدام از ما حين اينكه در ترافيك نفر پيش گير كردهايم، خودمان ترافيكي براي نفر بعد ميآفرينيم، بايد اين را ببينيم و بالاخره اين چرخه باطل را از جايي متوقف كنيم. فردا كه دير است، از همين امروز روي خط نرويم.