اما همين آتش كه اطراف خود را از بين ميبرد با گرماي خودش روزهاي سرد زمستان را براي ما گرم ميكند؛ آري در پشت آن چهره سرخ، لطافت گرمايش به زندگي ما رونق ميدهد.
اما در وجود ما انسانها، آتشي نهفته است كه پيرامون ما را ميسوزاند كه همان آدمهاي اطراف ما هستند و ابتدا خود فرد شروع به سوز و گداز ميكند. امامعلي(ع) چه زيبا فرمودند: غضب آتشي است مشتعل، كسي كه خشم خود را نگهدارد، آن آتش مشتعل را خاموش كرده است و آن كس كه خشم خود را نگهندارد، خود نخستين كسي است كه در شعلههاي آن خواهد سوخت.
لطافت اين آتش هم اين است كه آدم حتما در طول عمر عصباني ميشود اما بايد آن را كنترل كند، بهخاطر همين ما در دين با كلمهاي به نام «كظمغيظ» مواجهيم كه بهمعناي كنترل عصبانيت است و منشأ اين حالت بيتفاوت نبودن به مسائل است. كسي كه زندگي، خانواده، مسائل اجتماعي برايش مهم است بهخاطر از دست رفتن فرصتها و مشكلات حتما ناراحت ميشود و اين مقدس است به شرط اينكه آن را هدايت كند. متأسفانه معمولا منشأ بيشتر اين عصبانيتها، پرخاشها و ناراحتيها، مسائل پيش پاافتادهاي است كه سريع قابل حل است ولي عادت ما اين است كه بايد در همه مسائل پيروز ظاهري باشيم و نميتوانيم با صبر پيروز شويم. اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايند: شخص صبور پيروزي را از دست نميدهد و عاقبت به پيروزي ميرسد اگر چه زماني طولاني بر او بگذرد.
آنقدر جايگاه مراقبت از خشم و صبر بالاست كه پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند: نزديك است كسي كه عصباني نميشود (يعني حليم و بردباراست) يكي از انبيا شود. در آموزههايي ديني نهتنها از ضررهاي خشمگين شدن سخن به ميان آمده از درمان آن هم بحث شده است. خدمت امام باقر(ع) از غضب سخن به ميان آمد. حضرت فرمودند: همانا مرد غضب ميكند و تا داخل دوزخ نشود، هرگز راضي نگردد (تا مرتكب گناهي نشود خشمش تسكين نيابد) پس هر كس خشمگين شد و ايستاده بود، بايد فوري بنشيند. بله يكي از راههاي كاربردي در درمان اين بيماري تغيير حالت است؛ اگر ايستاده بنشيند، اگر نشسته بلند شود يا اگر در محلي است آن را ترك كند و يا جرعهاي آب بنوشد . خواندن سوره انشراح هم دارويي بينظير براي اين درد است.