تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۴

همشهری دو - میترا شکری: ماجرای رقم خوردن مهربانی‌هایی که این روزها خوشبختانه در جامعه ما به شکل خودجوش شکل گرفته‌اند، هرروز رنگ و بوی جذاب‌تری به‌خودش می‌گیرد.‌

كافي است يك نفر دستش را بلند كند براي كمك و بقيه دست به‌دست و دل به دلش بدهند تا با او همراه شوند و كنار مهرباني كه قرار است رقم بخورد، حضور پيدا كنند، ولو اگر اين حضور فقط معنوي باشد. گروهي كه 4 سال است شب‌هاي يلدا براي كودكان و بزرگسالان نيازمند هديه شب يلدا مي‌برند از همين آدم‌هايي هستند كه با هم همراه شده‌اند ماه آذر و شب يلداي‌شان را به حال خوب هديه دادن به كارتن‌خواب‌ها، دستفروش‌ها، زباله‌گردها، كودكان كار و... گره زده‌اند. با كتايون، يكي از اعضاي اين گروه درباره كاري كه مي‌كنند گپ زديم. خودش اصرار دارد كه نگوييم او باني اين اتفاق است اما تمام نقطه‌هايي كه در اين پازل مهرباني كنار هم جمع‌ شده‌اند مي‌رسند به او.

  • خانه‌اي از عشق

از در خانه‌اي كه اعضاي گروه در آن جمع مي‌شوند تا مقدمات شب‌يلدا را حاضر كنند كه وارد مي‌شويم همه مشغول بدو‌بدو هستند؛ يك نفر پاكت‌هاي قهوه‌اي رنگي كه در سطح اتاق پخش شده‌اند را جا‌‌به‌جا مي‌كند و داخل‌شان آجيل مي‌ريزد، آن يكي مشغول شستن و دستمال كشيدن سيب‌ و انارهاي قرمز و درشتي است كه قرار است شب‌يلداي تعدادي از آدم‌هاي اين شهر را رنگ بزند و عده‌اي با روبان‌هاي رنگي پاپيون مي‌سازند تا بسته‌هاي‌شان زيباتر شود.همه‌‌چيز كنار هم چيده شده و بايد بسته‌بندي شوند تا در شب‌يلدا به‌دست كساني برسد كه به هر دليلي شب يلدا ندارند. در نگاه اول اينطور به‌نظر مي‌رسد كه كار سختي پيش روست اما با كمك آدم‌هايي كه با عشق در اين جمع حضور دارند هر كاري شدني است.كتايون يكي از اعضاي اصلي گروه است؛ دختري كه چند سالي است روزهاي آخر آذر، حسابي سرش شلوغ مي‌شود و تمام فكر و ذكرش مي‌شود شب‌يلدا و بسته‌هايي كه قرار است در سطح خيابان پخش‌ كنند.

  • كارمان گروهي است

كتايون تازه از بازار برگشته و توانسته ليست قيمت‌هاي مناسب ساير اقلامي كه قرار است براي شب‌يلدا خريداري كنند را به‌دست بياورد تا براي سفارش آنها اقدام كنند. او خيلي وسواس دارد كه يك وقت من گزارش را طوري ننويسم كه انگار او همه كارها را انجام داده و بعد از اينكه قول منعكس كردن كار گروهي‌اش را به او مي‌دهم گفت‌وگوي ما كليد مي‌خورد و او به‌عنوان نماينده و عضوي از گروه به سؤالاتم پاسخ مي‌دهد.كتايون در حالي‌كه كارهاي بقيه را نگاه مي‌كند و بين صحبت‌هايمان اين‌طرف و آن طرف مي‌رود درباره آشنايي‌اش با اين كار كه 4 سال است جزئي از زندگي‌اش شده اينطور مي‌گويد: «آذرماه چند سال قبل يكي از افرادي كه در فضاي مجازي جزو دوستان من بود اطلاعيه‌اي درخصوص خريد هديه شب‌يلدا و تهيه آجيل و ميوه براي كودكان كار روي پيج خودش گذاشته بود. من هم علاقه‌مند شدم و با دوستانم درباره آن پست صحبت كردم. به‌نظرم كار خيلي جالبي بود. در بسته‌هايي كه قرار بود آن دوستان سال 91 درست كنند يك شال و كلاه، يك كتاب سخنگو به همراه آجيل و انار بود. اگر اشتباه نكنم آن سال هر بسته بايد به مبلغ 15هزار تومان خريداري مي‌شد و ما 20بسته خريداري كرديم. چند روز مانده بود به شب‌يلدا و پخش كردن آن بسته‌ها، احساس كرديم 20بسته به هيچ كجا نمي‌رسد براي همين بين خودمان پول جمع كرديم و با چيزي حدود يك‌ميليون تومان، مقداري آجيل و انار و وسايل ديگر خريديم و 55بسته ديگر آماده كرديم تا بين آدم‌هايي كه مدنظرمان بود پخش كنيم». آن سال همه‌‌چيز به خوبي و خوشي تمام شد. گروهي كه با كلي ذوق دور هم جمع شده بودند شب‌يلدا را در خيابان‌هاي تهران و در كنار كودكان كار گذراندند اما علاوه بر تمام شادي‌هايي كه انجام اين كار داشت، گروه به اين نتيجه رسيدند كه اگر قرار است كاري كنند، بهتر است براي بزرگ‌ترها انجام بدهند؛ «آن شب با تمام خوبي‌هايش ما را كمي اذيت كرد. بچه‌ها طوري تربيت شده بودند كه دوست داشتند فقط به آنها پول بدهيم و شال و ميوه خيلي خوشحال‌شان نمي‌كرد. تعدادي‌شان چيزهايي كه داده بوديم را روي زمين انداختند و كلا برخورد خوبي نداشتند. از آنطرف آدم بزرگ‌هايي كه دنبال زباله بودند يا كارتن خواب خيلي خوب از بسته‌اي كه ما به آنها داديم استقبال كردند و همين مسئله باعث شد ما نظرمان را عوض كنيم».

  • سال دوم و سال‌هاي دگر

«سال دوم نزديك يلدا اطلاعيه‌اي روي صفحه‌اجتماعي‌ام گذاشتم و از دوستان نزديك و جمع خانوادگي خواستم هر كس دوست دارد در اين مراسم حضور داشته باشد به من خبر دهد. بعد چند ساعت تعدادي اعلام آمادگي كردند و هر كدام مبلغي كه مدنظرشان بود را به حساب من ريختند و فكر مي‌كنم چيزي حدود يك‌ميليون و خرده‌اي براي سال دوم جمع شد. آن سال 15نفر بوديم. همه در خانه من جمع شديم و 30بسته آماده و پخش كرديم». بعد از آن سال كتايون و دوستانش كه در اين كار همراهي‌اش مي‌كنند در هر مراسمي كه حاضر مي‌شدند همه سراغ كارگروهي شب يلدا را مي‌گرفتند؛ «بعد از گذشت 2 سال ديگر، لازم نبود من چيزي را اعلام كنم و ياد بقيه بيندازم كه امسال هم قرار است بسته آماده كنيم. دوستاني كه در سال‌هاي قبل حضور داشتند وقتي من و بچه‌هاي ديگر را مي‌ديدند مدام مي‌پرسيدند «يلدا برقراره؟» و وقتي پاسخ مثبت من را مي‌شنيدند خودشان سهم‌شان را مي‌دادند يا شماره حساب مي‌گرفتند و پول‌ را به حسابم مي‌ريختند». اينها را كتايون مي گويد و ادامه مي دهد؛ «در بسته‌هايي كه ما تهيه مي‌كنيم همه سعي‌مان بر اين است كه از مرغوب‌ترين خوراكي‌ها استفاده كنيم. بهترين آجيل را بگيريم، بهترين ميوه را بخريم چون به اين فكر مي‌‌كنيم اين افراد فقط سالي يك‌بار ممكن است چنين چيزي بخورند پس بايد بهترينش را بگيريم، همان چيزي كه خيلي‌هايمان در خانه‌مان مي‌خوريم. دوست نداريم بين خودمان و آن آدم‌ها در مهماني شب‌يلدا تفاوتي قائل شويم».وقتي آوازه اين كار به دوستان نزديك اين گروه رسيد، آنهايي كه كارخانه‌دار بودند يا وضع مالي بهتري داشتند، دست به‌كار جالبي زدند؛ «سال گذشته علاوه بر آجيل 4 مغز، انجير، توت، نخود و كشمش، انار و سيب، دوستاني كه در كار توليد يكي از برندهاي چاي معروف كشور هستند به ما 200چايي هديه دادند كه ما آنها را هم در بسته‌هايمان گذاشتيم».

  • ركورد زديم

سال گذشته بسته‌هايي كه در خيابان اهدا شد ركورد زد و اين گروه توانست با همكاري يك گروه ديگر بيش از هزار و 100بسته براي شب‌يلدا آماده كند: «سال گذشته استقبال خيلي خوبي شد و ما توانستيم پول زيادي جمع كنيم. همان موقع متوجه شدم يك گروه ديگر هم مشغول جمع‌آوري پول است و هدفش مثل ما شب‌يلدا و پخش آجيل و ميوه است. از طريق دوستان با هم آشنا شديم و سال93 را با همكاري هم شروع كرديم». اين حجم از خوراكي و پخش آن در سطح شهر مشكلات خاص خودش را داشت و با وسواسي كه كتايون و همگروهي‌هايش سر اين مسئله داشتند شرايط براي‌شان خيلي سخت شد؛ «پخش اين وسايل خيلي سخت است، وقتي مواد اصلي 1000تا بسته آماده مي‌شود، بايد گروهي براي بسته‌بندي و پخش آنها حضور داشته باشند در غيراين صورت فشار زيادي به همه اعضا وارد مي‌شود.سال گذشته دقايق نفسگيري را پشت سر گذاشتيم و حسابي براي بسته‌بندي و پخش اذيت شديم ».

  • هدايا به صف

در بسته‌هايي كه اين گروه براي زباله‌گردها، كارتن‌خواب‌ها و كودكان كار آماده مي‌كنند چه چيزهايي وجود دارد؟

پاكت‌هاي قهوه‌اي رنگ با روبان‌هاي رنگارنگ آماده‌اند تا با خوراكي‌هاي خوشمزه كه قرار است در آنها قرار داده يك تركيب شيك، جذاب و دوست‌داشتني را بسازند. هر فردي كه در خانه كتايون ديده مي‌شود مشغول انجام كاري است. هر كدام با لبخندي كه بر لب دارند تندتند كارهايي كه برعهده گرفته‌اند را انجام مي‌دهند. از كتايون مي‌خواهم درباره خريد و كارهايي كه قبل از هديه دادن بسته‌ها انجام مي‌دهند برايمان بگويد.

معمولا از كي خريد را شروع مي‌كني؟

تقريبا يك هفته مانده به شب‌يلدا، خريد شروع مي‌شود. آجيل و پاكت‌ها را از قبل سفارش مي‌دهيم تا در روزهاي پاياني(تقريبا 3 روز مانده به يلدا) آماده شوند. از آنجايي كه خريد از بازار ميوه و تره‌بار نزديك مقرون به صرفه نيست و شلوغي هم كار را سخت مي‌كند از چند روز قبل انار و سيب را سفارش مي‌دهيم. وقتي اقلامي كه قرار است در بسته‌هاي ما جاي بگيرند به دست‌مان رسيدند شروع مي‌كنيم به شستن ميوه‌ها و بسته‌بندي آجيل‌ها.آجيل‌ها را جدا جدا مي‌خريم و خودمان در خانه مخلوطشان مي‌كنيم تا مغزها به يك نفر نرسد و نخودچي‌ها به يك نفر ديگر. بعد از بسته‌بندي آنها همه را داخل پاكت مي‌گذاريم و با روبان‌هاي رنگي درشان را مي‌بنديم. دست آخر هم نامه‌اي روي بسته مي‌گذاريم كه كمي درباره يلدا توضيح مي‌دهد و توصيه مي‌كندكه زباله‌ها حتما داخل سطل ريخته شود.خيلي از كساني كه بسته را از بچه‌هاي ما مي‌‌گيرند سواد دارند و نامه‌اي كه روي اين بسته است را مي‌خوانند و خوشحال مي‌شوند. لبخندي كه آنها در آن لحظه به ما مي‌زنند واقعا انرژي زيادي براي ادامه كار به ما مي‌دهد. سال گذشته به يك دستفروش بسته‌اي داديم، او هم در ازاي آن به ما گل داد، اين كار واقعا خوشحال‌مان كرد. انرژي‌هاي معنوي كه از آدم‌ها مي‌گيريم آماده‌مان مي‌كند تا با همه مشكلاتي كه وجود دارد از همان شب براي يلداي سال بعد بي‌تاب باشيم.

در هر بسته‌ چه چيزهايي وجود دارد؟

300گرم آجيل، 2 تا انار، 3 تا سيب بزرگ، چند عدد شكلات خالص، چاي و امسال هم آبميوه به بسته كوچك ما اضافه شده است.