مردم كه دوست داشتند هر كدامشان در زندگي شبيهترين به رسول خدا(ص) باشند و مانند ايشان زندگي كنند، با اشتياق جواب دادند: «بله، اي رسول خدا!» پيغمبر اكرم(ص) فرمودند: «هر كدام از شما كه خوش اخلاقتر، نرمخوتر، نسبت به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينياش دوست دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورندهتر و با گذشتتر و در خرسندي و خشم با انصافتر باشد، به من شبيهتر است.» سبك زندگي نبوي است كه راه رسيدن به زندگي سعادتمندانه و موفق شدن در اجرا و تقويت پايههاي اسلام را در زندگي ما مشخص ميكند. در اينباره آيتالله محمدهادي فقهي كه سالها به تدوين، ترجمه و تحقيق در سبك زندگي نبي مكرم اسلام(ص) مشغول بوده و كتاب مشهور «سنن النبي(ص)» را به سفارش علامه محمدحسين طباطبايي(ره) ترجمه و گردآوري كرده است، نكات مستند و معتبري را درباره سبك زندگي رسول خدا(ص) مطرح ميكند. در اين صفحات به گوشهاي از اعمال و رفتار مرسوم آن حضرت اشاره ميكنيم.
- به عهدت وفا كن؛ حتي اگر كافر باشد
وفاي به عهد يكي از اصلهاي اساسي در زندگي است كه در عين حال كه باعث ميشود روابط اجتماعي تنظيم شود، آرامش و آسايش را هم براي ما به همراه دارد و كيفيت زندگي اجتماعي را بهبود ميبخشد. از نظر پيامبراكرم(ص) «كسي كه وفاي به عهد و پيمان نكند، دين ندارد». (بحارالانوار؛ جلد 75) و همچنين «كسي كه به خداي يكتا و روز قيامت ايمان دارد، بايد به وعدهاي كه ميدهد وفا كند». (اصول كافي؛ جلد دوم) بنابراين وعده گذاشتن و پيمانبستن با ديگران در حقيقت براي انسان مسئوليتآور است و بدون توجه به آن، زندگي مردم در اثر بياعتمادي از هم ميپاشد و همين بياعتمادي و پايبند نبودن بهعهدها باعث سست شدن زيربناي روابط اجتماعي ميشود كه در نهايت امنيت زندگي مردم در معرض خطر قرار ميگيرد.
رسول اكرم(ص) در حديث ديگري هم وفاي به عهد را دليل جوانمردي و عدالت ميدانند و ميفرمايند: «هر كس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نكند، دروغ نگويد، خلف وعده ننمايد، جوانمرديش كامل، عدالتش آشكار، برادري با او واجب و غيبتش حرام است»(عيون اخبارالرضا(ع)؛ جلد دوم) و در حديث ديگري هم ترك وفاي به عهد را حتي در برابر مردم كافر هم جايز نميدانند؛ «سه چيز است كه ترك آن براي هيچكس جايز نيست: نيكي به پدر و مادر مسلمان باشند يا كافر، وفاي بهعهد با مسلمان يا كافر و اداي امانت به مسلمان يا كافر»(نهجالفصاحه). درمجموع ميتوان نتيجه گرفت كه وفاي بهعهد مانند اساس محكمي است كه روابط اجتماعي را در بين مردم و روابط سياسي را در سطح امت اسلامي و حتي روابط بينالملل محكم نگه ميدارد و مانع از اين ميشود كه اختلافهايي در نتيجه پيمانشكني بهوجود بيايد. به اين ترتيب است كه انسانها ميتوانند با عمل كردن به وعدههاي خود، سبك زندگي نبوي را اجرا كنند.
- از مريض عيادت كن؛ حتي اگر مسلمان نباشد
عيادت كردن از بيمار هم يكي ديگر از سنتهاي پيغمبر اكرم(ص) بوده و آن حضرت در اينباره هم به ديگران سفارش ميفرمودند و هم خودشان چنين آدابي را در زندگي رعايت ميكردند. تفاوتي هم نداشت كه فرد بيمار مسلمان باشد يا غيرمسلمان. نمونهاش آن است كه در روايتي نقل شده كه پيغمبر اكرم(ص) همسايهاي داشتند كه غيرمسلمان بود و آن حضرت را بسيار آزار ميداد و هر بار آن حضرت از كوچه رفتوآمد ميكردند، آن مرد از بالاي بام خانهاش بر سر و روي ايشان خاكستر ميريخت تا خشم و كينه خود را نسبت به رسول مكرم اسلام(ص) ابراز كند. اما پيامبر اكرم(ص) هر بار با نرمخويي و مراعات از كنار او رد ميشدند. اما يك روز از آن مردم خبري نشد و هر چند كه پيامبراكرم(ص) از كوچه تردد كردند اما از مرد و خاكسترهايش خبري نبود. آن حضرت، دليل غيبت او را سؤال كردند و به ايشان خبر دادند كه او در بستر بيماري است. اخلاق كريمانه ايشان به قدري بود كه به عيادت همان مرد رفتند، در كنار بستر او نشستند و از احوالش پرسيدند بهطوري كه گويي هيچ آزاري از سوي او نديده بودند. آن مرد هم شرمزده شد و از ايشان پرسيد: «آيا در دين شما اين نوع اخلاق و مروت جزء دستورات ديني است؟» پيامبر اكرم(ص) هم پاسخ دادند: «اين نوع رفتار جزء دستورات ديني است و ما همه مسلمانان را به چنين رفتاري سفارش ميكنيم». مرد غيرمسلمان و مردمآزار هم تحتتأثير رفتار و خلق و خوي كريمانه پيغمبر اكرم(ص) قرار گرفت و به دين اسلام مشرف شد. اينگونه است كه خداوند متعال در وصف اخلاق رسول گرامي اسلام(ص) فرمود: «و انك لعلي خلق عظيم؛ بهدرستي كه تو را خويي والاست»(سوره قلم؛ آيه چهارم).
براساس اين روايت و احاديث ديگري از رسول مكرم اسلام(ص) ميتوان به اين نتيجه رسيد كه عيادت از بيمار و احوالپرسي از او نقش بسيار مهمي در تحكيم روابطانساني و ايجاد و افزايش صميميت و همچنين اصلاح سبك زندگي دارد و در عين حال پاداش و اجر اخروي بسياري هم به همراه دارد. همانطور كه پيغمبر اكرم(ص) در حديثي كه شرح آن در كتاب نهجالفصاحه نوشته شده، فرمودند: «خداي تعالي در روز قيامت ميفرمايد:اي پسر آدم! من بيمار شدم اما عيادتم نكردي؟ عرض ميكند: پروردگارا چگونه تو را عيادت كنم حال آنكه تو پروردگار جهانياني؟ ميفرمايد: مگر ندانستي كه فلان بندهام بيمار شد و عيادتش نكردي، مگر نميدانستي كه اگر به عيادتش روي، مرا نزد او مييابي؟» و همچنين فرمودند: «عيادتكننده از بيمار، در رحمت خدا غوطه ور ميشود».
- ببخش تا خدا هم ببخشد؛ حتي اگر دشمن باشد
بزرگترين فايده عفو و گذشت در زندگيهاي فردي و اجتماعي اين است كه تعادل و آرامش در جمع ايجاد ميشود و خود انسان بخشنده و رئوف هم در آسايش زندگي ميكند. همين تعادل اجتماعي است كه روابط ما با ديگران را بهبود بخشيده و در نهايت رفتارهاي ناشايست و خلاف مصلحت مثل غيبت كردن، بدگويي، تهمتزدن، حسادت و انتقام گرفتن از بين ميرود. از طرف ديگر تعادلي كه انسان در نتيجه بخشيدن و عفو كردن ديگران بهدست ميآورد باعث ميشود كه افسردگي و بدبيني او نسبت به ديگران از بين برود و همين سلامت رواني، موجب حفظ سلامت جسمي او هم ميشود. به اين ترتيب بايد دقت داشت كه عفو و بخشش ديگران كه يكي از آموزههاي اصلي در سبك زندگي نبوي است، نهتنها در آخرت موجب دريافت پاداش ميشود بلكه در همين دنيا هم خير و بركتهاي زيادي براي ما به همراه دارد. در مورد پاداش اخروي عفو و گذشت ميتوان به اين حديث از رسول اكرم(ص) اشاره كرد كه فرمودند: «هنگامي كه بندگان در پيشگاه خدا ميايستند، آواز دهندهاي ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته ميشود: چهكسي مزدش با خداست؟ ميگويد: گذشتكنندگان از مردم»(بحارالانوار؛ جلد 64) و در حديث ديگري تأكيد فرمودند كه «هر كس از خطاها درگذرد، خداوند از او درگذرد و هر كس گذشت كند خدا نيز از او گذشت كند».
البته سفارشهاي پيغمبر اسلام(ص) در مورد عفو و بخشش ديگران تنها به اين احاديث ختم نميشود بلكه آن حضرت نمونه عيني سبك زندگي اسلامي بودهاند و گذشت را بهعنوان يكي از اصول در زندگي خود رعايت ميكردند. نمونه مهم و بارز آن را هم ميتوانيم در ماجراي فتح مكه مشاهده كنيم. ميدانيم كه در صدراسلام، دشمنان اسلام در مكه حضور داشتند و هر مكر و حيله عليه رسول مكرم اسلام(ص) و جامعه مسلمانان از سوي همين دشمنان و كافران صورت ميگرفت. دشمنيهاي آنها به اندازهاي بود كه در جريان جنگ احد، پيشاني و لب و دندان آن حضرت را شكستند، عموي ايشان حضرت حمزه(ع) را به شهادت رساندند و تعداد ديگري از مسلمانان را هم مجروح يا شهيد كردند. اما مدتي بعد مكه بدون جنگ و خونريزي بهدست مسلمانان فتح شد. طبيعي است كه اگر شخص ديگري غيراز رسولمكرماسلام(ص) در اين شرايط قرار ميگرفت و دشمنانش را در مقابل خود بدون سلاح ميديد همه آنها را قتل عام ميكرد. اما پيغمبر اكرم(ص) وقتي در كنار خانه كعبه قرار گرفتند، خطاب به دشمنان خود فرمودند: «گمان ميكنيد با شما چه خواهم كرد؟» آنها پاسخ دادند: «تو هم خودت بزرگواري و هم بزرگوار زادهاي و اجداد و پدرانت همه اهل كرم بودهاند». و آن حضرت فرمودند: «برويد كه همه شما را بخشيدم». به اين ترتيب نه آنها را به قتل رساندند، نه به اسيري گرفتند و نه فديهاي گرفتند بلكه همه را در راه خدا آزاد كردند و با جوانمردي كامل و اخلاق كريمانه از آنها گذشتند. البته ماجراي فتح مكه جريانهايي داشت كه بايد به آنها توجه كرد چراكه در همه شرايط جامعه مسلمانان نميتوانند بدون مبارزه به پيروزي برسند و وقتي در برابر دشمني و حمله قرار ميگيرند، عفو و گذشت در چنين شرايطي پاسخگو نخواهد بود. اما فتح مكه ماجراي ويژهاي داشت كه به تسليم ابوسفيان منجر شد و تحت چنين شرايطي رسول اكرم(ص) بدون جنگ و خونريزي موفق به فتح مكه شدند.
- دوست پيدا كن و دوستانت را نگهدار
انسان ذاتا موجودي اجتماعي است و همين اجتماعي بودن و تمايل داشتن به برقراري ارتباط با ديگران باعث ميشود كه براي ادامه زندگي و حفظ آرامش و امنيت و رفاه خودش، نياز داشته باشد با ديگران رابطه دوستي برقرار كند و به آنها اعتماد كند. به اين ترتيب است كه انسانها نهتنها طي دوستي با هم مانوس ميشوند و امكان آرامش و شادي يكديگر را ايجاد ميكنند بلكه آدمها در هر رابطه دوستي به اندازهاي كه پيوندشان عميق باشد بر اخلاق و افكار يكديگر هم تأثير ميگذارند. به همين دليل است كه انتخاب دوست خوب يكي از دستورات اصلي در اسلام است و پيغمبر اكرم(ص) هم اين موضوع را آن قدر مهم دانستهاند كه فرمودهاند:«همنشين خوب، از تنهايي بهتر است و تنهايي از همنشين بد بهتر است». در واقع گاهي اگر انسان تنها بماند بسيار بهتر از اين است كه دوستي داشته باشد كه به او آزار رساند و امنيتش را مختل كند و براي دنيا و دينش مضر باشد.
در عين حال از آنجا كه هر كسي با خصوصيات و خلقيات دوستانش شناخته ميشود، بسيار مهم است كه چهكسي را براي دوستي خود انتخاب ميكنيم چراكه همين گرايش به آدمها در حقيقت گرايش و ميل به سمت خصلتها و خصوصيات اخلاقي، ظاهري و باطني آنهاست.هر كسي را كه دوست داريم، در حقيقت ظاهر، باطن و خلق و خوي او را ميپسنديم. اينطور است كه دقت كردن در مورد انتخاب دوست بسيار مهم بوده و ما با دوستانمان در جامعه شناخته ميشويم. پيغمبر اكرم(ص) هم دستورالعمل مهمي درباره انتخاب دوست دارند و فرمودهاند:«بهترين برادرانت (دوستانت)، كسي است كه با راستگويياش تو را به راستگويي دعوت كند و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد».
- رفتار با پدر و مادر
پدر و مادر در سبك زندگي اسلامي از جايگاه ويژهاي برخوردارند. آنطور كه در زندگي و سيره اهلبيت عليهم السلام ميخوانيم آن بزرگان، ادب و احترام بسياري نسبت به والدين خود داشتند. حتي در مورد پيغمبر اسلام(ص) همميتوان اين موضوع را به خوبي از ميان روايتها درك كرد. بهعنوان مثال حضرت فاطمه بنتاسد(س) كه مادر حضرت اميرالمؤمنين(ع) است، اين افتخار را داشته كه مدتها سرپرستي پيامبر اكرم(ص) را در زماني كه آن حضرت كودك بودند، برعهده بگيرد چرا كه پيامبر اكرم(ص) خيلي زود پدر و مادر خود را از دست داده و يتيم شدند. عبدالمطلب، پدربزرگ آن حضرت، چند سالي عهدهدار كفالت ايشان شد. اما پيامبر(ص) تقريبا 8 ساله بود كه عبدالمطلب در بستر بيماري افتاد. اما عبدالمطلب كه نگران سرپرستي نوه 8 سالهاش بود، چند روز قبل از وفات، همه فرزندانش را دور خودش جمع كرد و از آنها پرسيد كه چهكسي سرپرستي محمد(ص) را برعهده ميگيرد؟ فرزندانش هم انتخاب را به محمد(ص) سپردند و آن حضرت از ميان عموهاي پيامبر(ص)، ابوطالب را انتخاب كرد. به اين ترتيب بود كه خانه ابوطالب و فاطمه بنتاسد به حضور محمد(ص) روشن شد. در روايتهايي كه از پيغمبر اكرم(ص) نقل شده، نوشته شده كه آن حضرت بارها به مهرباني مادرانه فاطمه بنتاسد اشاره ميفرمود. نحوه ادب رسولاكرم(ص) در برابر ايشان به اندازهاي بود كه بعد از وفات، آن حضرت خودشان با دست مباركشان او را دفن كرده و لباس خود را بهعنوان كفن بر بدن او پوشانيدند و به خاك سپردند. هر بار هم كه براي زيارت قبر مادر و پدر خودشان ميرفتند، بر سر مزار حضرت فاطمه بنتاسد(س) هم حاضر ميشدند و براي او دعاي خير ميكردند.
- رفتار با همسر
شيوه تعامل پيغمبر اكرم(ص) با همسرانشان، زبانزد خاص و عام بود. آن حضرت با هر يك از همسران خود به بهترين نحو و محترمانه رفتار ميكردند و در اينباره به مسلمانها هم تأكيد ميفرمودندكه «با همسرت خوش رفتار باش تا زندگيات باصفا شود». (من لايحضره الفقيه؛ جلد چهارم) و همچنين ميفرمودند: «از خوشبختي مرد مسلمان داشتن همسري شايسته، خانهاي بزرگ، وسيلهاي راحت براي سواري و فرزندي خوب است». (بحارالانوار؛ جلد73)
در عين حال در سبك زندگي آن حضرت هم ميتوان نمونههاي بسياري از مراودههاي كريمانه و خوش خلقي با همسرشان را مشاهده كرد. بهطوري كه از بسياري از روايتها ميتوان به اين نتيجه رسيد كه آن حضرت نسبت به همه همسران خود مهريه يكساني پرداخت ميكردند و از تحقير و توهين نسبت به آنها بهشدت پرهيز داشتند. از طرف ديگر آن حضرت بسيار ساده زندگي ميكردند و اين موضوع يكي از اصول زندگي ايشان بود اما هيچگاه همسران خود را مجبور به سادهزيستي مانند خودشان نميكردند. همچنين اگر يكي از همسرانشان مشاجره ميكرد، پيغمبر اكرم(ص) بهصورت منطقي و آرام با او گفتوگو ميكردند و هيچوقت به نفرين و توهين اقدام نميكردند.
- سنن النبي(ص) را با ترجمه و تحقيق آيتالله فقهي بخوانيد
در ابتداي كتاب سننالنبي به تاليف علامه محمدحسين طباطبايي و ترجمه و تحقيق به قلم آيتالله محمدهادي فقهي، دستخطي از علامهطباطبايي نوشته شده با اين مضمون كه: «كتابي كه از نظر خوانندگان محترم ميگذرد مجموعهاي است از روايات سنن كه متضمن روشهاي عملي حضرت نبياكرم(ص) بوده و آن اعمالي را كه آن حضرت در سير زندگي با آنها مداومت فرموده و عنايت داشته است ضبط ميكند. بخشي از معروفترين اين روايات را اينجانب در حدود سال 1350 قمري در رسالهاي بهنام سنن نبي گردآورده بودم. اخيرا دانشمند معظم جناب آقاي شيخمحمدهادي فقهي دامت بركاته با تتبعي وسيع و كوششي چند ساله بقاياي آنها را كه در جوامع حديث و غيرآنها متفرق بودند بهعنوان ملحقات جمعآوري نموده و بهمنظور تعميم فايده تمام كتاب را با حفظ اصلي عربي روايات بهفارسي ترجمه نموده و در دسترسي مراجعهكنندگان قرار دادهاند. جزيالله عن الاسلام و صاء خير الجزاء. محمدحسين طباطبايي»
اما جاي تأسف دارد كه اين كتاب مشهور و مستند به روايات اصيل شيعي، از طرف تعدادي از افراد بازچاپ شده و با نامهاي جعلي در ميان مردم منتشر شده است.