محمد محمودي نورآبادي كه با كتابهاي «خندهزار» و «هزار و يك جشن» نامزد بخش رمان جايزه شهيدحبيب غنيپور شده، معتقد است بيشتر اتفاقهاي مهم، از انقلاب گرفته تا جنگ هميشه در فضاي شهري نمود داشته و معمولا از سهم بزرگ روستاها و عشاير در انقلاب و دفاع از كشور چشمپوشي شده است.
اين نويسنده زاده استان فارس درباره نگارش رمانهاي خندهزار و هزار و يك جشن به همشهري ميگويد: خودم زاده ايل و عشاير و بزرگشده سياهچادر هستم و با اينكه در شهر زندگي ميكنم، به ايل تعلق خاطر دارم. در نگاه به ادبيات انقلاب اين احساس به من دست ميداد كه انقلاب در يك فضاي شهري شكل گرفته و نقش روستاها و ايل و عشاير در حاشيه بوده است. من سعي كردم در آثارم به نقش روستاها و عشاير در اتفاقهاي بزرگ ايران بپردازم و اينطور شد كه شروع به نگارش خندهزار كردم. دوست دارم اين آثار بهدست همه برسد تا بدانند روستاها و عشاير هم در روايت تاريخ سهيم بودهاند.
- ايران كوچك در خندهزار
وي ميافزايد: داستان خندهزار در روستايي به نام زارستان ميگذرد كه نمادي از ايران بزرگ است. هر يك از شخصيتهاي زارستان نماد جامعه آن روز ماست و من نويسنده براي هر يك از آنها مابازايي در داستان قرار دادم. هزار و يك جشن رماني با فضاي متفاوت و كليتي از ايران در يك روستاست. قرار است عروسي شاه برگزار شود و مردم روستا مجبور به شركت در مراسم هستند. بهنظرم هزار و يك جشن كاري كاملا متفاوت است كه در آن تعليق و گره زياد وجود دارد و مخاطب را دنبال خود ميكشد.
- يك رمان تصويري
محمودي نورآبادي با بيان اينكه همواره كوشيده رمانهايش را با توجه به فضاي روستايي و عشايري به شكل تصويري بنويسد، ميگويد: به همين تصويري بودن داستان بسيار علاقهمندم و بيشتر رمانهايم از اين ساختار پيروي ميكنند. تصوير، سهمي عمده در رمانهايي با فضاهاي خاص دارد، ضمن اينكه معتقدم نويسندگان بهويژه نويسندگاني كه در شهرهاي بزرگ و كوچك فعاليت دارند، نبايد زياد منتظر حمايت باشند. اگر منتظر حمايتهاي مادي و معنوي بمانند، كاري از پيش نميرود و رمان و داستاني خلق نميشود.
اين نويسنده شيرازي با گله از حمايتهاي دولتي ميافزايد: روي سخنم يك دولت خاص نيست. در هر دوره نگاه متوليان و كساني كه در حوزههاي فرهنگي مسئوليت دارند بيش از آنكه محتوايي باشد شعاري است و حرفها و وعدهها در حوزه فرهنگي همه دولتها ديده ميشود. درنهايت نگاه به حوزه ادبيات و كتاب هم صرفا برگزاري جشنوارههاست. وضعيت نشر هم همينگونه است و شمارگان كتابها اگر كاهش نيابد، معمولا ثابت ميماند. گرچه ما بهدليل دوري از مركز، مشكلات زيادي داريم اما اين باعث نميشود كاري را كه قرار است، انجام ندهيم.
- مهرنجون در سرگرداني
«مهرنجون» كتابي است كه محمودي نورآبادي از حدود 3سال پيش آن را در نوبت چاپ و انتشار دارد. اين رمان هم مانند ديگر آثار اين نويسنده اهل نورآباد ممسني درباره روستاست؛ روستايي كه در دامنه كوه قرار گرفته و در آن نويسنده به بازگويي داستاني از عمليات كربلا5 ميپردازد و نقش اين روستا را در جنگ نشان ميدهد. محمودي نورآبادي ميگويد: خواننده با مطالعه كتاب مهرنجون هم روستا را ميشناسد و هم واقعه و داستاني از جنگ را مرور ميكند. در اين اثر راوي خود نويسنده است كه به گفته خودش بيشتر در رده سني نوجوانان طبقهبندي ميشود و طنز هم در آن حضوري پررنگ دارد.