دو هفته پيش دختر 15سالهاي به اداره پليس رفت و از مرد جواني به جرم آدمربايي و آزار و اذيت شكايت كرد. او گفت: از مدتي قبل از همكلاسيهايم شنيده بودم كه مرد جواني در زمينه روانشناسي و مشاوره فعاليت دارد. حتي چند نفر از دوستانم از او مشاوره تحصيلي گرفته بودند. همين باعث شد كه شماره موبايل او را از دوستانم بگيرم تا از او كمك بخواهم چراكه مدتي قبل جواني به خواستگاريام آمده بود و ميخواستم از مرد روانشناس مشورت بگيرم.
وي ادامه داد: وقتي با او تماس گرفتم، مرد جوان خودش را ناصر معرفي كرد و گفت ميتواند به من كمك كند. با هم چندين بار تلفني صحبت كرديم و احساس كردم كه تجربه زيادي در روانشناسي دارد. براي همين وقتي خواست حضوري حرف بزنيم، قبول كردم و به محل قرار در يكي از خيابانهاي پايتخت رفتم. سوار خودروي او شدم اما به محض اينكه ماشين حركت كرد، مرد جوان چاقويي روي پهلوهايم گذاشت و تهديد كرد كه اگر سكوت نكنم مرا ميكشد.
دست و پايم ميلرزيد. او با تهديد چاقو و كلت كمري مرا به خانهاش برد و در آنجا مورد آزار و اذيت قرار داد. پس از چند ساعت آنقدر التماسش كردم كه درنهايت رهايم كرد اما گفت كه اگر از وي شكايت كنم، جانم در خطر است. با ثبت اين شكايت، تيمي از كارآگاهان با دستور قاضي سعيد احمدبيگي بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران وارد عمل شدند و مرد 41ساله را دستگير كردند. او نهتنها روانشناس نبود بلكه فقط تا سيكل درس خوانده بود. در محل زندگي وي يك كلت قلابي كه با آن دختر نوجوان را تهديد كرده بود كشف شد.
متهم ديروز به دادسراي جنايي منتقل شد و در تحقيقات گفت: از بچگي عاشق كتابهاي روانشناسي بودم و اين اواخر كتابهاي زيادي در اين خصوص مطالعه كرده بودم. هميشه دوست داشتم يك روانشناس موفق شوم اما نشد. با اين حال بهدليل اطلاعات زيادي كه در اين رشته داشتم به دانشآموزان مشاوره تحصيلي ميدادم و هركس مشكلي داشت، نزد من ميآمد. وي ادامه داد: من آدم ربايي را قبول ندارم اما وقتي دختر دانشآموز به خانهام آمد تا درخصوص ازدواجش مشورت كند وسوسههاي شيطاني به سراغم آمد و او را مورد آزار و اذيت قرار دادم.به گزارش همشهري، هماكنون اين متهم براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار مأموران اداره آگاهي تهران قرار گرفته است تا ابعاد پنهان ماجرا آشكار شود.