شرایط هر کدام که مهیا باشد در آن عرصه فیلمش را میسازد، اما در این میان سریالسازی به خاطر مخاطبین زیادش برای او جذابیت ویژهای دارد و شاید همین جذابیت ویژه باعث شده که طی 12 سال اخیر فقط یک فیلم سینمایی ساخته و در عوض 6 سریال به تلویزیون ارائه کرده است.
قرار است ششمین سریال تلویزیونی این کارگردان با نام «بیصدا فریاد کن» پس از ماه مبارک رمضان از شبکه 2سیما پخش شود.
قرصهای روانگردان
موضوع سریال جدید فخیم زاده درباره قرصهای «روانگردان» است. در خلاصه داستان این مجموعه آمده است. «آمبولانسی آژیرکشان بیمار بیهوشی را به بیمارستان میرساند. دکتر لیلا افخمی،افسر نیروی انتظامیدر بیمارستان به بررسی اوضاع فرد مسموم میپردازد.
بیمار بر اثر مصرف قرص اکس میمیرد. فردای همان روز سردار باقری از بیمارستان نیروی انتظامیدیدن میکند. علت مرگ بیمار در شب گذشته و موارد دیگر که براثر مصر ف قرصهای اکس مردهاند بررسی میشود. لیلا معتقد است عدهای در کشور دست به تولید این قرصها زدهاند.
آنها به دلیل نداشتن تجربه کافی در ساخت این قرصها از سمیاستفاده کردهاند که مصرفکننده را میکشد. لیلا در ادامه گزارش خود، از سوی سردار، مأمور رسیدگی به موضوع میشود و...»
فخیمزاده علت گرایش خود به این موضوع را اینگونه توضیح میدهد: «زمانی که شروع به تحقیقات در زمینه قرصهای اکس کردم، متوجه شدم که مصرف این قرصها در جامعه ما اشاعه زیادی پیدا کرده و به حالت خزندهای در حال پیشرفت است.
معمولاً اینگونه است که اگر چیزی در بازار شیوع پیدا کند، به دلیل استقبال، مدل تقلبی آن با هزینه کمتر هم روانه بازار شده و من هم دقیقاً روی همین موضوع دست گذاشتهام چرا که قرصهای تقلبی ظرف یک تا 5 ساعت فرد را میکشد. برهمین اساس هشدار درباره این قرصها برایم اهمیت دوچندان پیدا کرد.»
بیصدا؛ اکشن یا اجتماعی
به نظر میرسد که «بی صدا فریاد کن» بیشتر از آنکه اثری اکشن باشد، اثری است اجتماعی؛ یعنی مجموعهای است پلیسی که در آن بیشتر وجوه اجتماعی موضوع مورد بررسی قرار گرفته.
فخیمزاد در این باره هم میگوید: «بیصدا فریاد کن در واقع در ژانر تعلیق قرار میگیرد و اثری است 100درصد پلیسی. اصلاً سریال با حضور پلیس شروع میشود. یک طرف خانم دکتر پلیسی است که به دنبال تحقیقات درباره قرصهای روانگردان است.
طرف دیگر قاچاقچیانی هستند که به اصطلاح خودشان قرصهای مقرون به صرفه تولید میکنند و نمیدانند که مصرف این قرصها باعث مرگ میشود و طرف دیگر ماجرا هم فردی به نام غلام قراردارد که درگیر ماجرا میشود و... . در مجموع اگر بخواهم این مجموعه را به یکی از دو اثر پلیسی قبلیام نزدیک بدانم بیشتر آن را نزدیک به فضای «خواب و بیدار» میدانم.»
ورود به ماجرایی خطرناک
فخیمزاده در این مجموعه نیز مانند دیگر ساختههای قبلیاش ایفاگر یکی از نقشهای اصلی است. نام کاراکتر او در مجموعه جدیدش «غلام» است. او اینگونه وارد قصه میشود: «لیلا افخمی، افسر نیروی انتظامیپس از آنکه مأمور رسیدگی به پرونده میشود، در تحقیقات خود به فردی میرسد به نام «چنگیز تورانی؛ او یک قاچاقچی بینالمللی است که در داخل کشور لابراتواری دایر کرده و در آن قرصهای اکس را تولید و توزیع میکند.
او با دامادش بهرام اختلاف دارد. این اختلافات تا جایی ادامه پیدا میکند که دامادش را سربهنیست کند. او بهرام را میکشد. اما جسد بر اثر وقوع اتفاقاتی به دست غلام میافتد. او از موضوع مطلع میشود و تصمیم میگیرد به واسطه جسد بهرام از چنگیز حقالسکوت بگیرد و به این ترتیب پای غلام و خانوادهاش به قصه باز میشود و...»
فخیمزاده درباره شخصیت غلام میگوید: «یک آدم شارلاتان که سالها در زندان بوده و تازه از تبعید بازگشته و ناخواسته وارد جریان خطرناکی میشود.» فخیمزاده درباره بازی این نقش میگوید: «من بازیگر حرفهای نیستم و طی 27 سال اخیر به غیر از بازی در مجموعه «مختارنامه» میرباقری فقط در آثار خودم بازی کردهام و همیشه هم سعی کردهام در نقشی بازی کنم که بدانم میتواند برجسته شود.»
مرگ خاموش
فخیمزاده در اواسط کار نام سریالش را تغییر داد. این سریال که در ابتدا «بیصدا» نام داشت به «بیصدا فریاد کن» تغییر نام داد. او درباره علت این تغییر میگوید: «کلمه
«بی صدا» با محتوای کار خیلی هماهنگ است، اما مقداری شک داشتم که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند، به همین دلیل «فریاد کردن» راهم به اسم اولیه اضافه کردم؛ چون معتقدم اسم کار باید اشارهای به اتفاقات آن داشته باشد، یعنی دقیقاً منطبق با قالب کار باشد تا بعد از شنیدنش متوجه بشوی با چه چیزی روبهرو میشوی.
«بیصدا فریاد کن» هم دقیقاً درباره همین معضل است؛ مرگ با قرصهای تقلبی «اکس» و «برنج» که هم فریاد است و هم بیصدا.»
حفظ خانواده
در این مجموعه مخاطب با 3 شخصیت زن که نقش محوری در داستان دارند روبهرو است. دکتر لیلا افخمیافسر نیروی انتظامیبا بازی سارا خوئینیها، آذر همسر غلام با بازی فریبا کوثری، مونا دختر چنگیز تورانی با بازی لیلا برخورداری.
فریبا کوثری که اولین تجربه همکاری خود را با فخیمزاده در مجموعه «بیصدا فریاد کن»، انجام داده درباره ویژگیهای نقش آذر میگوید: «متاسفانه نقش خانمها در سریالهای ما خیلی محدود است.
یعنی دست بازیگر برای کار خیلی باز نیست؛ چه برای انتخاب نقش و چه از نظر نوع بازی، ولی ویژگی آذر این بود که ما نمونههای اینگونه زنها را در جامعهمان بسیار میبینیم؛ زنهایی که همسرانشان به هر دلیلی درگیر ماجراهای زندان هستند و آنها به تنهایی زندگی را میچرخاند و سعی میکند هر طور که شده خانواده را حفظ کند. «آذر» هم یکی از همین زنهاست. کسی که باید با کار بیرون از خانه زندگیاش را حفظ کند.»
کوثری در این مجموعه نقش مقابل فخیمزده را بازی میکند.
او ابتدا از همکاری با این کارگردان و سپس بازی در مقابل او میگوید: «فخیمزاده از کارگردانان و پیشکسوتهای خوب سینماست. همیشه دوست داشتم با او کار کنم. بیش از این همکاری، از خیلی دوستان شنیده بودم که فخیمزاده کارگردان تنداخلاقی است. ولی من در این مجموعه این را ندیدم.
یکی از ویژگیهای او انجام همه کارها در سر وقت تعیین شده است، کاملاً منظم هستند و این نظم را به شما هم یاد میدهند. اما درباره بازی مقابل او باید بگویم این کار ویژگیهای خاص خودش را دارد. اگر بدانی چه کار کنی کاملاً راحت هستی. موضوع جالب توجه درباره ایشان این بود که شخصیتشان به عنوان بازیگر و کارگردان کاملاً از هم جدا بود و همین کار را خیلی راحت میکرد.»
علیه پدر
لیلا برخورداری دیگر بازیگر اصلی این مجموعه است. «بیصدا فریاد کن» سومین همکاری این بازیگر با فخیمزاده است. او درباره این همکاری و ویژگیهای کار با این کارگردان میگوید: «راستش برجستهترین ویژگی کار با آقای فخیمزاده این است که حداقل وقتی بازیگر در کار با او قرار میگیرد، میداند چیزی که به عنوان نتیجه کار به دست میآید کاملاً رضایتبخش است.
به خصوص کسانی که برای چندمین بار این همکاری را تجربه میکنند، میدانند که مشکلی از این بابت وجود ندارد. به طور کلی کار با آقای فخیمزاده یک مسئله سهل و ممتنع است. اگر بدانی از تو به عنوان یک بازیگر چه میخواهد و چه انتظاراتی دارد، مطمئناً همه چیز خوب است؛ ولی اگر نتوانی آن خواستهها را برآورده کنی، قطعاً سخت است.
کار با فخیمزاده برای هر بازیگر یک اعتماد به همراه دارد؛ یعنی بازیگر خیلی راحت خودش را میسپارد دست او چون میتواند نتیجه را تا حدود زیادی حدس بزند.
او ویژگیهای نقش مونا را اینچنین تشریح میکند: «مونا شخصیتی خاکستری دارد. هر چه به آخر کار میرسیم میبینیم در برابر پدرش که یک قاچاقچی بینالمللی است بیشتر قرار میگیرد. مونا همسری دارد که فوقالعاده دوستش دارد و به او کاملاً وابسته است؛ یعنی میتواند هر ناملایمتی را قبول کند غیر از اینکه ببیند همسرش آزار میبیند»
برخورداری درباره شباهت این نقش با دیگر نقشهایش در کارهای فخیمزاده میگوید: «هیچ شباهتی به هم ندارند.»