به اين ترتيب دشمنان اسلام از مسلمانها عليه مسلمانها استفاده ميكنند و اين، سياستي است كه از مدتها قبل توسط دشمنان اسلام پيگيري ميشده است. در اين ميان، مسلمانان در كشور نيجريه نيز از اين آسيب در امان نبودهاند و نقطه اوج جنايتها عليه شيعيان مدتي قبل با كشتار حدود هزار نفر از شيعيان توسط ارتش اين كشور و مجروح كردن و دستگيري شيخزاكزاكي صورت گرفت. موضوع نيجريه و اتفاقات آن تنها به مردم اين كشور مربوط نميشود بلكه مسئلهاي براي جهان تشيع است و اگر دشمنان اسلام و دشمنان تشيع در گام اول پروژه شيعههراسي در منطقه آفريقا موفق شوند، بهطور يقين گامهاي بعدي را محكمتر و بلندتر برميدارند. به اين ترتيب شايد ورود دشمنان اسلام در كشور نيجريه به منزله آزمايشي براي جهان تشيع بوده تا بدانند واكنش و عكسالعمل جهان تشيع نسبت به قتلعام شيعيان چيست و بعد بتوانند اين سناريو را در كشورهاي ديگر تكرار كنند.
در اينباره گفتوگويي با حجتالاسلام والمسلمين عبدالمجيد حكيمالهي، معاون ارتباطات و امور بينالملل جامعهالمصطفي العالميه(ص)، درباره حوادث اخير در كشور نيجريه انجام دادهايم. حجتالاسلام حكيمالهي، يكي از مبلغان مذهبي موفق ايراني در خارج از كشور است و سالها بهعنوان نماينده جمهوري اسلامي ايران در كشورهاي آفريقايي و ازجمله نيجريه حضور داشته و از نزديك شاهد فعاليتهاي شيعيان و دشمنيهاي دشمنان اسلام بوده است.
- ميدانيم كه مسئله نيجريه موضوعي است كه به تمام جهان اسلام مربوط است و تحت پروژه شيعههراسي تعريف ميشود. سابقه اين پروژه به چه زماني مربوط است و حوزه آن تا كجا گسترده شده است؟
در پاسخ به اين پرسش بايد به اين نكته اشاره كنم كه همانطور كه در رسانههاي خارجي منعكس شده بود بندربنسلطان، رئيس شوراي امنيت ملي عربستان سعودي، در ديدار خود با يكي از مسئولين غربي كه شخصيت بسيار تأثيرگذار در جريان تكفيري است، اين نكته را مطرح كرده بود كه «بايد كاري كنيم كه شيعيان مثل يهود در زمان نازيها شده و هر جا كه باشند از ترس، دين خود را مخفي كنند و اگر هم اظهار دين و عقيده كنند، كشته شوند.» اينها پروژه شيعههراسي است.
از سوي ديگر در پروژه شيعههراسي و نابود كردن گفتمان انقلاباسلامي شاهد هستيم كه ملكعبدالله، پادشاه اردن، تئوري هلال شيعي را مطرح ميكند تا بتواند سران كشورهاي حوزه خليجفارس و همچنين ساير كشورها را بترساند مبني بر اينكه ايران در پي ايجاد هلال شيعي است.
يكي از مأموران امنيتي سيا كه بهدليل اختلاس از دستگاه جاسوسي سيا اخراج شده، مصاحبههايي انجام داده كه در يكي از آنها اعلام كرده بعد از پيروزي انقلاب اسلامي متوجه شديم اين گفتمان كه حاوي مبارزه با ظلم است، در حال گسترش است. اين گفتمان به كشورهايي مانند پاكستان، عمان و ساير كشورهاي خليجفارس رسيده و حتي به كشورهاي آفريقايي هم نفوذ كرده است. بنابراين اتاقهاي عملياتي و اتاق فكرهايي را براي مقابله با جريان توسعه تشيع و گفتمان اسلامي تشكيل دادهاند. اين اتاقهاي عملياتي را در آمريكا و همچنين در كشورهاي منطقهاي ايجاد كردهاند. در همين راستا مدتي قبل يكي از شاهزادههاي جداشده از دستگاه عربستان در فرانسه مصاحبهاي انجام داده و گفته كه اداره مقابله با جهان تشيع در عربستان داريم كه بودجه اين اداره از بودجه 3كشور عربي يمن، اردن و سوريه بيشتر است و اعلام كرده همواره در اين اداره كارشناسان، فعاليتهاي شيعي را رصد كرده و متناسب با گسترش تشيع اقداماتي انجام ميدهند.
- سوابق فعاليت شيعههراسي به زمانهاي قبل از آغاز درگيري در منطقه خاورميانه هم مربوط ميشود، درست است؟
بله. قبل از عمليات 11سپتامبر هم سعودالفصيل، وزير خارجه سابق عربستان در مصاحبهاي اعلام كرده بود 70ميليارد دلار فقط در قاره آمريكا براي مقابله با گسترش تشيع هزينه كردهايم. عربستان نيز دانشگاههايي براي مقابله با جريان شيعي تاسيس و دانشجويان زيادي در اين زمينه پذيرش كرده و هزينههاي هنگفتي در اينباره كرده است. نمونه كوچكي از اقدامات آنها اين است كه در جريان شيعههراسي 700ميليوندلار به يكي از وزراي جنوب شرق آسيا رشوه دادند تا آن وزير در برابر جريان اسلام ناب و گفتمان انقلاب ايستادگي كند. بعد از اينكه آن كشور وزير خود را به رشوهخواري متهم كرد، او در دادگاه اعتراف كرد كه اين مبلغ را دريافت كرده و اين هديهاي از سوي پادشاه عربستان بوده است. از سوي ديگر دولت عربستان در برخي از كشورها بيش از جمعيت آن كشورها سيدي و كتاب براي مقابله با جريان شيعي توزيع كرده و گروههايي را فراهم كرده كه با برگزاري همايش و نشست علمي براي جوانان درجهت مقابله با تفكر شيعي فعاليت كنند. بسياري از اين موارد را از نزديك ديدهام و شاهد بودهام. از سوي ديگر تعداد زيادي از تجار در كشورهاي آفريقايي و خليجفارس را اخراج كرده و اموال تعدادي از آنها را مصادره كردهاند. راهاندازي و تاسيس گروههاي تكفيري مثل جيشالحر، القاعده، جبههالنصره،طالبان و داعش در همين راستا تعريف ميشود. تاسيس اين گروههاي تكفيري براي مقابله با نفوذ گفتمان شيعي است. علاوه بر اينها گروههاي سلفي كه در كشورهاي شبهقاره مانند هند، پاكستان، افغانستان و جنوبشرق آسيا تاسيس شده و مورد حمايت وهابيت قرار گرفتهاند، در همين راستا تعريف ميشوند. ازجمله جيشالصحابه كه در پاكستان فعال است كه تعداد زيادي از مسلمانان را كشتند و آتش زدند.
- چرا با اين جريان و طرز تفكر مقابله ميكنند؟
شاهد هستيم كه عمليات 11سپتامبر توسط گروههاي القاعده و طالبان صورت گرفت. اكثر افرادي كه در اين عمليات شركت كردند از كشورهاي عربي بودند و جالب اينكه اين كشورها تحت حمايت دولت آمريكا هستند. درحاليكه القاعده و طالبان اين همه آسيب را در آمريكا ايجاد كرده و عمليات انفجار در لندن و اسپانيا را سامان دادهاند، اما شاهد هستيم كه باز هم انگلستان نيروهاي القاعده را در سراسر دنيا ساماندهي كرده و از آنها حمايت ميكند تا براي اهداف خود استفاده كند. همين افراد هستند كه از كشورهاي مختلف در تركيه جمع شده و از اين كشور وارد سوريه ميشوند، بهدليل اينكه دولتهاي غربي اسلام ناب را سد بزرگي در برابر خود ميدانند كه نميتوانند آن را فريب دهند اما اين گروهها فريب ميخورند. فتواهاي تكفيري و جهاد در واقع از سازمان سيا صادر ميشود اما توسط مفتيهاي برخي كشورهاي مرتجع عرب اعلام ميشود. زماني فتواي جهاد ميدهند و محل آن را در افغانستان اعلام ميكنند و زماني ديگر محل جهاد را عراق يا سوريه مطرح ميكنند. در هر صورت فتوادهنده، سازمان سيا و برخي كشورهاي اروپايي هستند ولي اعلامكننده اين فتواها امثال شيخقرضاوي هستند كه شايدخودشان هم آگاه نيستند كه از كجا تحريك ميشوند.
- در اين ميان جاي سؤال است كه رژيم صهيونيستي بهعنوان دشمن اصلي تمام مسلمانان در حاشيه امن قرار ميگيرد و حتي فلسطينيها براي جهاد در افغانستان و سوريه مبارزه ميكنند و شايد اين اتفاق براي شيعيان نيجريه هم روي دهد! سر اين اتفاقات چيست؟
همينطور است. كسي كه بيشترين كشتارها را در اسپايكر نظامي در عراق انجام داد و حدود هزار و 800نفر را كشت، يك مرد فلسطيني بود.
- چنين فردي اگر ميخواهد مبارزه كند چرا در كشور خودش، فلسطين، مبارزه نميكند؟ درواقع چه راهي براي روشنگري مردم نيجريه وجود دارد تا اين اتفاق براي جوانان اين كشور تكرار نشود؟
به اين دليل كه به او تلقين كردهاند اگر ميخواهي در راه خدا جهاد كني بايد در ميدان مبارزه كه سوريه يا عراق است حضور داشته باشي و به اين ترتيب او در عراق با شيعيان ميجنگد به جاي آنكه با صهيونيست مبارزه كند. به همين علت ميتوان درك كرد سد بزرگي كه براي نظام سلطه وجود دارد، گفتمان اسلام ناب و انقلاب اسلامي است و دشمنان از همين موضوع هراس دارند. شاخصههاي اسلام ناب شامل مواردي ميشود ازجمله عقلانيت در برابر جمود است. از طرف ديگر عدالتمحوري در اين زمينه مطرح است و اسلام ناب در پي ايجاد عدالت در جوامع بشري است و دشمنان اسلام از اين مسئله هراس دارند. همچنين ظلمستيزي شاخصه ديگر جهان اسلام است و مسلمانان اجازه نميدهند منابع ملي و ثروتهاي مردمي آنها توسط ديگران غارت شود و در عين حال از مظلومين و مستضعفين عالم حمايت ميكنند.
- با اين مقدمات مناسب است به اوضاع نيجريه بپردازيم. ميدانيم كه اتفاقات اخير در اين كشور بسيار ناگوار بود و براساس شواهد و مستندات موجود، از قبل برنامهريزي شده بود.
همينطور است. ارتش بهدنبال فرصتي براي اجراي برنامه خود بود. يكي از شواهد اين ادعا آن است كه دستگاه ارتش نيجريه از قبل فيلمها و كليپهايي را تهيه كرده بود كه برخي از جوانهاي حركت اسلامي مانع از عبور رئيس ارتش ميشوند و اين كليپها بهصورت حرفهاي تهيه شده و در شبكههاي اجتماعي و رسانههاي نيجريه بهطور گسترده پخش شده بود. گاهي كه جوانهايي با شور انقلابي فعاليتهايي را انجام ميدهند، بزرگترها بايد با ديده اغماض با آنها برخورد كنند اما اين كارها را برجسته ميكنند تا بهانهاي براي توجيه جنايات خود داشته باشند.
- در اينباره مستنداتي هم وجود دارد؟
بله. بعضي از اسنادي كه در ويكيليكس پخش شده نشان ميدهد كه برخي از كشورهاي عربي از دولتهاي آفريقايي خواستهاند كه با جريان شيعي مقابله كنند و متأسفانه جريانهاي شيعي را در كنار جريان داعش قرار داده و آنها را يكسان معرفي كردهاند.
- يكي از مسائلي كه بعضي از دشمنان به آن استناد ميكنند، وجود شكاف مذهبي بين مردم نيجريه است و آنها ابراز ميكنند كه فاصله و شكاف ديني ميان مردم اين كشور سرمنشأ اختلافات شده است. چگونه ميتوان به اين شبهه پاسخ داد؟
حقيقت اين است كه شكاف مذهبي ميان مسلمانان و مسيحيان در كشور نيجريه به شكاف سياسي تبديل شده و در برخي از اوقات درگيريهايي بين قبايل مسلمان و مسيحي بهوجود ميآيد. بهدليل اينكه نيجريه، كشوري قبيلهاي است و بيش از 350قبيله در اين كشور زندگي ميكنند. اين كشور همواره شاهد كودتاهاي نظامي و درگيريهاي قبيلهاي بوده است. از ميان اين قبايل، 3 قبيله اهميت و تأثيرگذاري بسياري در جامعه نيجريه دارند. از جمله قبيله هوسا كه بزرگترين قبيله نيجريه است كه در كشورهاي نيجر، شمال كامرون، غنا و برخي از كشورهاي ديگر زندگي ميكنند و بيش از 98درصدمردم اين قبيله مسلمان هستند. همچنين قبيله يوربا كه در جنوب اين كشور زندگي ميكنند اكثريت آنها مسيحي هستند. البته بارها بين 2 قبيله يوربا و هوسا درگيريهايي ايجاد شده است. سومين قبيله بزرگ نيجريه، قبيله ايبو است كه در مناطق نفتخيز اين كشور زندگي ميكنند و تركيبي از مسلمان و مسيحيت هستند. دقيقا بهدليل تنوع قبيلهاي، درگيريهاي دولتي و قبيلهاي دراين كشور وجود دارد.
البته اسلام جايگاه ويژهاي بين مردم نيجريه دارد، به همين دليل به رغم تلاشهاي بسياري كه دستگاههاي وهابيت در اين كشور انجام دادهاند، نتوانستهاند جايگاهي بين مردم اين كشور بهدست آورند. به اين دليل كه آموزههاي فكري و اعتقادي مردم اين كشور با آموزههاي وهابيت همخواني ندارد.
- شيخ زاكزاكي چگونه به آيين تشيع مشرف شد؟
مردم نيجريه از سالها قبل چشمانداز خود را در گفتمان انقلاب اسلامي پيدا كردند. بر اين اساس براي اينكه با انديشههاي انقلاب اسلامي بيشتر آشنا شوند و آموزههاي اهلبيت عليهمالسلام را فرابگيرند، نمايندگاني را به جمهوري اسلامي ايران اعزام كردند و البته در دورهاي كه امامخميني(ره) در فرانسه بودند، نمايندگاني به اين كشور فرستادند تا از نزديك با آموزههاي انقلاب اسلامي آشنا شوند. يكي از افرادي كه براي آشنايي بيشتر با انديشههاي امام(ره) به نمايندگي از انجمن اسلامي دانشجويان نيجريه به ايران آمد و با امام(ره) در قم ديدار كرد، شيخ محمد ابراهيم زاكزاكي بود كه در آن زمان سني مالكي مذهب بود. او در قم ضمن ديدار با امام(ره)، كتابهايي از برخي از انديشمندان اسلامي دريافت كرد و در همان زمان روش و منش خود را براساس انديشههاي اسلام ناب و ديدگاههاي امامخميني(ره) تنظيم كرد. او مدتي بدون اينكه به مذهب شيعه مشرف شود، جلسات سخنراني را براساس انديشههاي امام(ره) تجزيه و تحليل ميكرد. اما در دهه 80 بين پيروان خود اعلام تشيع كرد كه اگر بخواهم پيرو انديشهها و روش امامخميني(ره) باشم، بايد ملتزم به مكتب اهلبيت عليهمالسلام باشم. چون اين مكتب عدالتمحور و ظلمستيز است لذا اعلام تشيع كرد و جوانان و پيروان او بعد از تحقيقات و مطالعه به مكتب تشيع گرايش پيدا كردند.
شيخ زاكزاكي در ابتداي دهه80 انديشههاي خود را اعلام كرد و به همين دليل دولت وقت احساس خطر كرد و به خانه او حمله و او را دستگير كرد. بعد هم شيخ را به 9سال زندان محكوم كردند. اما او هيچوقت از انديشههاي انقلابي و شيعي خود كوتاه نيامد. در همان زمان محكوم به اعدام شد و قرار بود كه حكم اعدامش اجرا شود اما با پيگيري نهادهاي حقوق بشري و سازمان ملل اين حكم لغو شد، به اين دليل كه شيخ زاكزاكي هيچ فعاليت فيزيكي و كودتايي نداشت.
- شيخ زاكزاكي در سال 1990ميلادي از زندان آزاد شد. اما فعاليتهاي انقلابي او پس از آزادي از زندان چگونه انجام ميشد؟
شيخ همچنان فعاليتهاي انقلابي خود را ادامه ميداد. به دليل شخصيت كاريزماتيكي كه ايشان دارد و فعاليتها و پيامهاي او كه برگرفته از اسلام ناب است، تعداد زيادي از جوانان، اساتيد دانشگاهها و شخصيتهاي برجسته كشور نيجريه به او گرايش پيدا كردهاند. بر اين اساس در حدود 25سال قبل كشور نيجريه حتي يك شيعه هم نداشت اما امروز بين 10تا 20ميليون شيعه در اين كشور زندگي ميكنند. اين مسئله براي دستگاههاي غربي و وهابيت خوشايند نيست. شيخ زاكزاكي با تاسيس جنبش اسلامي نيجريه فعاليتهاي خود را سازماندهي و در هر شهري نمايندهاي تعيين كرد كه معارف اسلامي را به مردم آموزش دهد. در روز قدس سال گذشته هم وقتي شيعيان راهپيمايي كردند، ارتش نيجريه به آنها حمله كردند و 3 فرزند شيخ زاكزاكي را در برابر چشمهاي او به شهادت رساندند. طبق سنوات گذشته، در اربعين امسال هم شيعيان از مناطق دوردست به طرف شهر زاريا راهپيمايي كردند. در اين مسير هم چند عمليات انتحاري انجام شد و بيش از 30نفر از شيعيان به شهادت رسيدند.در روز آخر صفر هم پرچم امامرضا(ع) را در بالاي حسينيه نصب ميكردند، رئيس ارتش قصد عبور از همان مسير را داشت و چون جمعيت شيعيان زياد بود، ارتش دستور داد نفربرهاي ارتش آمده و از مردم ميخواهند كه حسينيه را تخليه كنند.مردم از آنجا رفتند اما چند نفري هنوز در حسينيه بقيةالله بودند و ارتش 2 آرپيجي به حسينيه زد كه طي آن تعدادي از شيعيان كشته شدند. به فاصله يككيلومتري حسينيه هم خانه شيخ زاكزاكي قرار داشت و مردم مانع شدند كه ارتش به خانه شيخ نزديك شود اما ارتش با آرپيجي خانه شيخ را هدف قرار داد و تعداد زيادي از اطرافيان شيخ و ازجمله 3فرزند ديگر او در اين حمله كشته شدند و خود شيخ و همسرش مجروح شدند. طبق آمار، حدود هزار نفر از مسلمانان آن منطقه توسط ارتش نيجريه به شهادت رسيدند. اما ارتش فورا جنازهها را جمع كرده و مجروحين را ميكشد و بهصورت دستهجمعي دفن ميكند تا مدركي در اينباره باقي نماند، سپس با بولدوزر و ماشينآلات سنگين حسينيه را تخريب ميكنند. شيخ را هم دستگير كرده و به بيمارستان ارتش ميبرند. در حال حاضر شهدا تحويل داده نشدهاند و مجروحين بهطوري كه بايد، معالجه و مداوا نشدهاند و در عين حال اجازه ملاقات با شيخ زاكزاكي را هم به كسي ندادهاند.
- اسلام در سرزمين نيجريه
كشور نيجريه با بيش از 170ميليون نفر جمعيت در منطقه غرب و مركز آفريقا قرار دارد. بيش از 60درصد مردم اين كشور مسلمان هستند كه عمدتا مالكي مذهبند و حدود 5 درصد از كل مسلمانان اين كشور، شيعه هستند. بنابراين آمار شيعيان كشور نيجريه حدود 5 تا 10ميليون نفر گفته شده اما نميتوان آمار دقيقي از تعداد شيعيان اين كشور اعلام كرد، به اين علت كه گرفتن آمار و سرشماري در كشورهاي آفريقايي بسيار مشكل است و دولتهاي اين كشورها هم توان سرشماري دقيق ندارند چون اكثر مردم اين كشورها در روستاها زندگي ميكنند و دسترسي به مردم اين روستاها بسيار سخت است و معمولا بودجهاي براي اين منظور اختصاص پيدا نميكند.
كشور نيجريه پرجمعيتترين كشور آفريقايي و دهمين كشور پرجمعيت در جهان محسوب ميشود كه در شمال اين كشور مسلمانان و در جنوب اين كشورمسيحيان زندگي ميكنند. دوره رئيسجمهور قبلي نيجريه، گودلاك جاناتان مسيحي و مورد حمايت مسيحيان بود. رئيسجمهور جديد كه ژنرالي بازنشسته است، محمد بوخاري و به تعبير محلي نيجريه، محمدوبوهاري، نام دارد كه بين مسلمانان طرفداران زيادي داشته است.