كمتر او را ميديديم و بيشتر دور از هياهوي جامعه در خلوت خويش به سر ميبرد. از ديگر سوي، سفارش به تقوا و پاسداشت آن هميشه پاي ثابت مواعظ و منابر بوده و هست. آن موقع فكر ميكردم تقوا يعني در تنهايي با خداي خويش راز و نياز كردن و در به روي مردمان بستن. سالها بعد كتاب كوچكي به دستم رسيد؛ «از پارسايان برايم بگو، ترجمه خطبه متقين»؛ بدون درنگ كتاب را باز كردم. ماجرا از جايي آغاز ميشد كه «همّام» از ياران اميرمؤمنان، نزد ايشان آمد و گفت متقين را چنان وصف كن كه گويي آنها را ميبينم. امام در ابتدا به اندك توضيح اكتفا كرد اما او قانع نشد. امام لب به سخن گشود و پرده از اسرار تقوا و تقواپيشگي برگشود و چقدر درك من از تقوا اندك بود و تقوا چه گستره وسيع و همهجانبهاي دارد! جالب بود!چقدر از اين صفات در مسير زندگي روزمره ما جريان دارد، انگار ما هر روز فرصتي براي آزمون تقوا پيشروي داريم. به چند نمونه از آن صفات اشاره كنيم: متقين در كسب دانش بسيار ميكوشند و دانش خود را همراه با حلم ميگردانند، علم و حلم 2 بال پرواز آنان است؛ آنها هنگام تنگدستي يا بينيازي، ميانهروهستند، نه تند ميروند و نه كند و اگر تنگدست شدند، آبروي خود را با خواهش از ديگران لگدمال نميكنند.
آنان سختي كسب مال حلال را به جان ميخرند و تن به حرام نميدهند. اگر سختي به آنها رسد، صبورند و بردبار. در راه خدمت به مردمان پرنشاط و فعالند، كارهاي شايسته خود را خالصانه و به دور از غرور انجام ميدهند، مراقبند نيكيهايشان آلوده به منيت نگردد، مبادا نزد پروردگار بهحساب نيايد. گرچه شبها بيدارند، اما صبحدم پرنشاطند و شادمان. هرگز تن، آلوده به گناه نميكنند و شخصيت خويش را ذليل طغيان به درگاه الهي نميگردانند. آرزوهاي درازدامن را كنار مينهند. قناعت سرمايه زندگيشان است. اسير شكمپرستي نيستند، خشم خويش را فرو ميخورند. مردم از آنها اميد خير دارند، شرشان هرگز گريبان كسي را نميگيرد. همرنگ جماعت نميشوند و اگر در ميان غافلان قرار گيرند، از يادآوران خواهندبود. ديگران را ميبخشند و دست كرم ميگشايند. چون از ايشان بريدند به آنان ميپيوندند. زباني نرم و خوشايند دارند و هرگز سخن به ناسزا نميگشايند. حقطلبند و معترف به حق، حتي اگر حق عليهشان باشد. به جد امانتدارند و كوشا در اداي امانت. همسايگان را ضرر نميزنند. سخن و سكوتشان بجاست. ايثارگرانه خود را براي آسايش خلق به سختي مياندازند و از اين راه آسايش آخرت را ميخرند. معاشرتشان با ديگران، مايه خير و بركت است...
چه پندهاي بيداركنندهاي، به قول امام، ...تقوا امروز « سپر» و «پناهگاه»؛ و فردا(ي قيامت) «راه بهشت» است (خطبه191).