اختصاص یک باکس مخصوص پخش در روز جمعه به این نوع محصولات و سفارش بیش از 60 فیلم تلویزیونی به سیما فیلم و شبکه 1 همه نشانگر این است که امروزه فیلم تلویزیونی وارد مرحله جدیدی از حیات خود شده است.
فیلم تلویزیونی محصول نگاه منتقدانه تلویزیونی و سیاستگذاران آن به سینما در دهه هفتاد بود.در این دهه سینمای ایران بیش از پیش به سمت گیشه حرکت کرد و قانون کففروش در اکران سینماها و طبیعتاً به صرفه نبودن بسیاری از فیلمها باعث شد که نوعی از فیلمهای سینمایی که قبلاً مورد حمایت ساختار سینمایی کشور بود پشتش خالی شود و اصحاب مربوط به این سینما مجالی برای بروز نیابند.
این سینما که شاید بتوانیم آن را فیلمهای معناگرا بنامیم از لحاظ داستانی جذابیت کمتری در جلب گیشه داشتند بنابراین تلویزیون در آن زمان محل خوبی برای ارائه اینگونه آثار بود.
اما این تمام ماجرا نبود بسیاری دیگر از دستاندرکاران سینما و تلویزیون که چه از دور و چه از نزدیک دستی برآتش داشتند مراتب این تفاوت را دریافتند و برخی از نوآمدگان عرصه هنرهای تصویری نیز با ارایه فیلمنامههای متفاوت شانس خود را برای تولید اینگونه آثار آزمودند.
اما تلهفیلمها در بدو حیات خود بیشتر روی ژانرهایی متمرکز شدند که در سینما دیگر مجالی برای اکران نداشت. فیلمهای ماورایی با چاشنی مذهبی و فیلمهای مربوط به دفاع مقدس موضوعات غالب این نوع محصولات بودند اما پرداخت ضعیف، سرعت تولید و تازه بودن این نوع محصولات تصویری باعث میشد که مخاطب چندانی جلب اینگونه آثار نشوند.
در حقیقت تلهفیلم در بدو گسترش تولیدات خود در تلویزیون خود را با محدودیت ژانری مواجه کرد به نحوی که ماورایی بودن در عرصه موضوعی و ساختارهای رمزآلود در عرصه بصری تولید کمکم میرفت که تلهفیلم را با خصوصیتهای ژنریک خاص خود محدود کند این موضوع برای فیلمهای تلویزیونی به مثابه افتادن از طرف دیگر بام بود چرا که اگر در سینما نوع دیگری از فیلمها با رگههای طنز و خانوادگی به یکهتاز میدان تبدیل شدند و دیگر ژانرها را کنار زدند اما در تلویزیون نیز برخی رویکردها باعث شد که نقش موضوعات خانوادگی، طنز و دیگر موضوعات سرگرمکننده برای مخاطب عام در تلهفیلمها کمرنگ شود.
البته پرداختن به موضوعات ماورایی که از ذات جذابی برخورداراست اما نباید فراموش کرد که عناصر بصری پرداخت در اینگونه آثار از بسیاری از محصولات خاص آن مهمتر هستند چه بسا موضوعات جذابی که به دلیل فرم روایی نامناسب در سینما و تلویزیون هدر میروند.
بنابراین باید مدنظر داشت تلهفیلم در ابتدای راه خود که به طور معمول با ضعف تکنیکی توأم است اگر بخواهد تنها به اینگونه موضوعات تکیه کند ضربه جبرانناپذیری خواهد خورد.
بنابراین در چند سال اخیر توجه به موضوعات دیگر اعم از خانوادگی، کودک و نوجوان و مفاخر فرهنگی در دستور کار تلهفیلم قرار گرفته است.
اما نکته حائز اهمیت که ضرورت ذکر آن در سالیان اخیر بیشتر احساس میشود این است که تله فیلم یک فرصت است؛ فرصت برای کسانی که به دلایل متفاوت نتوانستند در سینما و تولیدات سریالی تلویزیونی مجال حضور داشته باشند اما وجود این فرصت نباید تبدیل به یک فرصت سوخته برای تولیدات باری به هر جهت باشد.
به نظر میرسد حالا در غیاب، گونهها و موضوعات سینمایی ارزشمند مثل کودک و نوجوان، دفاع مقدس و مفاخر فرهنگی در سینما، این تله فیلم است که میتواند خلاء ناشی از کمبود اینگونهها را پر کند اما این پر شدن نباید تنها یک پرشدن فیزیکی و در حد حضور و غیاب ژانرها در تلویزیون باشد.
بدون شک دقت در ارایه فیلمنامههای ارزشمند و استفاده از تجربیات سینمایی کارگردانان مطرح به عنوان ناظر کیفی میتواند تلهفیلم را به یکی از محصولات مهم تلویزیونی تبدیل کند و خلاء بسیاری از محصولات فرهنگی را پر کند.