اگر با گروهی روبهرو هستید که به نسبت کارشان دارای شناخت کاملی دارید یا کارگردان آن را میشناسید، روند و انتخاب نقش متفاوت است. اما در مورد عمده کارگردان های کمتر شناخته شد تنها منظری که از طریق آن میتوان شناخت نسبی از کار به دست آورد فیلمنامه است. بدیهی است که متن نشانگر آن است که کارگردان بهعنوان اصلیترین فرد ساخت یک فیلم یا سریال چگونه نگاه میکند.
بر همین اساس من در وهله اول به سراغ متن میروم. و هیچ گاه به صرف نشناختن یک کارگردان جوان درخصوص آنها موضعی نمیگیرم. اگر در این قسم کارها نیاز به اطلاعات بیشتری داشته باشم پس از مطالعه متن کار وارد مراحل بعدی و ملاقات با کارگردان آن کار میشوم تا از چندوچون کار مطلع شوم و نظرات کارگردان را درخصوص کار و متن آن جویا میشوم.
در حال حاضر شرایط حاکم بر تلویزیون، موقعیت را برای بازیگران تلویزیون بهتر کرده است. چون این رسانه گیشه ندارد اقبال بیشتری به بازیگرانی که باتجربه و مستعد هستند رو میکند. بنابراین امکان حضور بازیگران در تلویزیون باتوجه به حجم بیشتر کارهای تلویزیونی بیشتر میشود. بیش از آنکه تهیه کننده باشم یک بازیگرم.
تهیه کنندگی صرفا یک کار اقتصادی است و بیشتر یک نظام اقتصادی را مد نظر دارد و شرایط خلاقانه کمتری هم در آن وجود دارد. البته برای تهیه کنندگی هم اعتبار فراوانی قائل هستم با این حال اگر نقش و فیلمنامه خوبی به من پیشنهاد شود، تمایل فراوانی به بازی کردن آن نقش دارم، زیرا قصد دارم از تجارب سالها فعالیت هنریام استفاده بهتری ببرم، از سوی دیگر همین مسئله و کسب تجارب کاری بازیگری باعث میشود که سلیقهام نسبت به کارهای پیشنهادی امروز افزایش یابد. پس برایم همکاری با کارگردانهای توانا و فیلمنامهای مناسب و عوامل حرفهای مهم است.
همکاری با عوامل حرفهای باعث خلق کار بهتری میشود. البته این گفته من به مفهوم استفاده نکردن از عوامل و بازیگران مستعد نیست. اما عوامل حرفهای این حسن را دارند که پیش از این استعدادشان شکوفا و بر همگان ثابت شده است. البته این عوامل حرفهای تنها به بازیگران باز نمیگردد بلکه کادر یک فیلمبردار خوب، نور پردازی یک نورپرداز خوب قادر است تأثیر بیشتری بر کار بگذارد.
اما متأسفانه همه این ایدهآلها در یک کارپیدا نمیشود، پس باید واقع بین بود. اگر بخواهم بشکل ایدهآل به ماجرا نگاه کنم در شرایط فعلی این شانس را نخواهم داشت که در کارهای زیادی با این ویژگی بازی کنم.
خوشبختانه امروز با پیشرفتی که سریالها به خود دیده است در بسیاری جهات جلوتر از سینما حرکت کرده است. زمانی در باره سینما تعصب خاصی وجود داشت زیرا کارهای خوبی در تلویزیون ساخته نمیشد.
اما امروز تلویزیون جدای از آثار ضعیفی که تنها بهدلیل کثرت برنامههایش پخش میکند، رویکرد روبهرشدی دارد و این نشان میدهد که قصد دارد تا به سمت خلق آثار بهتری پیش برود. در شرایط کنونی امروز جای کارهای تولیدی سینما و تلویزیون عوض شده است زیرا در تلویزیون امروز ما شاهد کاربدیعتر و جسورانهتری نسبت به سینما هستیم. البته باید راجع به آن ریشه یابی (اجتماعی، اقتصادی، سیاسی) شود تا به علت واقعی بروز چنین مسئلهای پی ببریم.
تماشاگر برای تلویزیون بهایی را پرداخت نمیکند و آزاد است تا هر کانالی را انتخاب کند، من بهعنوان بازیگر باید سعی کنم در کاری حضور داشته باشم تا تماشاگر هنگام چرخش شبکهها روی آن توقف کند.پس از این منظر انتخاب برای بازیگر در تلویزیون سختتر میشود.