همه اينها با بازده بالايي كار ميكنند. اگر شرايط سرمايهگذاري در بيمارستانهاي خصوصي بد بود، اين همه استقبال صورت نميگرفت و مجوزهاي بيمارستاني خريد و فروش نميشد. اطلاعاتي كه ما داريم نشان ميدهد كه سرمايهگذاري در بيمارستان توجيه اقتصادي دارد. الان بيمارستانهاي خصوصياي داريم كه سطح اشغال تختهايشان 50درصد است و با وجود اين هم روي پاي خود ايستادهاند. اين نشان ميدهد كه اين كار سودآور است و سود بالايي هم دارد. از ابتدا پزشكان انحصار نانوشتهاي در بيمارستانهاي خصوصي داشتهاند. هرچند اين انحصار قانوني نيست ولي هنوز پزشكان گارد را باز نكردهاند كه غيرپزشك هم بتواند سرمايهگذاري كند. ما ميخواهيم شرايط را فراهم كنيم تا هركس سرمايه دارد، بياورد.
پزشكان تا جايي سرمايهگذاري ميكنند كه منابع ماليشان اجازه دهد، درحاليكه بايد از منابع مالي بسيار گسترده ديگران هم استفاده كنيم. متأسفانه روال بيمارستانداري در بخش خصوصي به جاي حالت سهامي، سيستم تختمحوري بوده است. تختهاي بيمارستاني را بهعنوان سهام به پزشكان ميفروختند. آنها هم مريض ميآوردند و نوعي انحصار ايجاد ميكردند. اين حالت موجب شده بود كه در مقاطعي حتي پرداختي بيمار به پزشك و بيمارستان جدا شود. پزشك ميگفت فلان مبلغ را براي خودم ميگيرم و فلان مبلغ را به بيمارستان بدهيد. به اين ترتيب دستمزد پزشك از منابع درآمدي بيمارستان خارج ميشد. اگر اين دو منبع را با هم حساب كنيم، بيمارستان وارد سوددهي ميشود. اين روشها بايد اصلاح شود. بايد روشهاي سالم به لحاظ مالياتي و... جايگزين شود.