تا جايي كه ما حتي شاهد مراجعه بيماراني هستيم كه بر اثر عوارض همين داروهاي گياهي مريض شدهاند. متأسفانه در اين زمينه افراط و تفريط وجود دارد. برخي در طب سنتي منكر طب نوين هستند و تمام درمانها را منوط به طب سنتي ميدانند. درحاليكه ماده اوليه بخشي از داروهاي شيميايي همين گياهان دارويي هستند. از طرفي بسياري از بيماريها را نميتوان با طب سنتي درمان كرد.
مجروحان تصادفات كه بايد جراحي شوند يا جراحيهايي مثل آپانديس، وضع حمل و سرطانها با طب سنتي قابل درمان نيستند. اما متأسفانه برخيها مردم را گمراه ميكنند و از عدمآگاهي مردم سوءاستفاده ميكنند. از آن طرف نيز برخي منكر اثربخشي طب سنتي هستند. درحاليكه مردم با آموزشهاي سينه به سينه از اين طب بهرهمند شدهاند. اين هر دو گروه مسير خطايي ميروند. ما نيز مسير خطايي رفتيم. طب سنتي ايراني بايد بيش از سه دهه گذشته احياء ميشد و مانند چين دانشگاههاي متعددي ايجاد ميكرديم و حتي يك سازمان ملي در اين حوزه راهاندازي ميشد. اما اين اتفاق نيفتاد. البته بايد از وزراي گذشته كه در اين موارد تلاش كردند و زمينه راهاندازي 17دانشكده و سلامتكده را فراهم كردند، تشكر كنم. امروزه كساني اجازه طبابت در طب سنتي دارند كه 7سال دوره پزشكي عمومي گذرانده و 3تا 4سال نيز بهصورت تخصصي طب سنتي را فراگرفتهاند. ما نيز تلاش ميكنيم طب سنتي را تقويت كنيم ولي بايد هميشه مراقبت كنيم تا افراط و تفريط در بين طب مدرن و طب سنتي رخ ندهد.