دلم میخواهد همهی هنرها را بلد باشم و از تمام علمهایی که در جهان وجود دارند سر در بیاورم. دلم میخواهد بدانم، ببینم و درک کنم. حتی گاهی هوس میکنم خودم تجربه کنم.
نوجوانی یعنی هزار راه و هزار مقصد. یعنی فرصت رفتن به راههای مختلف. فرصت آموختن و تجربهکردن و بعد دست به انتخاب زدن. بارها از خودم پرسیدهام کدام راه را ادامه خواهم داد؟ اما نمیدانستم. راستش دلم میخواهد همهی راهها را تا انتها بروم.
مادر میگوید هر کس باید در یک مسیر پیش برود تا به نتیجه برسد. من ولی دلم پر است از هوای به دریازدن و رفتنهای بینهایت. دلم مثل اناری در آستانهی ترکخوردن، شوق بیرونزدن دارد؛ شوقدیدن و یادگرفتن.
گاهی بادبادکی هستم که از دستان خودم رها میشوم و بالا میروم. اوج میگیرم و دور میشوم. در دوردستهای خودم اتفاقهای تازهای را تجربه میکنم و از سفر لذت میبرم.
یک عصر خوب وقتی داشتم از پنجره شعاعهای نور خورشید را که مهمان خانه بود، تماشا میکردم از خودم پرسیدم راستی کدام راه، راه من است؟
پرسیدم اگر قرار است تنها در یک راه قدم بگذارم چرا شوق رفتنهای بینهایت در دلم است؟ با این شوق دنبالهدار باید چه کار کرد؟
در برابر آفتاب و در شوق بیپایانم بودم که در ذهنم چرخید: «مرا بپرستید که این راه مستقیم است.» یک باره یاد تو افتادم. تو همانی که تمام علمها و هنرها را از بری. تو خلق کردهای و چه هنری بالاتر از این؟ زندگی را به مخلوقاتت یاد دادهای و چه علمی بالاتر از این؟
در دلم نوری روشن شد که شبیه به شعاعهای خورشید، درونم را گرم میکرد.
هر چه را که من شوق دارم یاد بگیرم تو از قبل ميدانی. اصلاً دانش و آموختن را تو خلق کردهای و دنبال آن شوق دنبالهدار را. ذات تو دانایی است. هنرها و علمها از ذات تو سرچشمه گرفتهاند.
تو خورشیدی هستی که شعاعهایش هر لحظه بر همه جا میتابد.
به راه تو میآیم. در راه تو میشود همهی آموختنیها را یاد گرفت. مسیر رو به تو پر از راههای فرعی است که هر کدام چیزی تازه یادم میدهند.
خوبی راه تو این است که اگر از فرعیها هم بروم دوباره در راه اصلی قرار میگیرم.
حالا هروقت هوس به دریا زدن میکنم، هروقت دلم میخواهد سراغ هنر تازهای بروم یا از علم جدیدی سر در بیاورم سراغ تو میآیم. دلم قرار میگیرد و دیگر در هزار راهی انتخابهایم سردرگم نمیشوم.
اگر مادر این بار بپرسد بالأخره کدام راه را انتخاب کردی، میگویم راهی که وقتی به انتهایش برسم همه چیز را یاد گرفتهام؛ راهی که مستقیم است.