پزشكان بنا به اعتقاد خودشان بهدليل شغل خود از نفوذ خوبي در ميان مسئولان كشوري برخوردارند و به راحتي ميتوانند با آنان ارتباط برقرار كنند. آنها اين امر را براي خود يك امتياز ميدانند. اين نفوذ در تصميمات حاكميت تأثيرگذار است.
به دلايل متعدد كارشناسي ازجمله مشاركت خدمتگيرنده در تأمين منابع مالي بخش درمان، وزير بهداشت ترجيحا نبايد پزشك باشد. علاوه بر اين به دلايل محدوديت منابع و تمايل ارائهدهنده خدمات به افزايش درآمد خود، توصيه نميشود كه اختيار مديريت منابع كلان بخش درمان در اختيار پزشكان باشد.
در تحقيقي كه در 44كشور مطرح دنيا انجام شده، تنها 3كشور وزير بهداشتشان پزشك بوده و وزراي بهداشت مابقي كشورها تخصصهاي ديگري داشتهاند.
وزير بهداشت آلمان از 2011تاكنون سياستگذار حوزه سلامت بوده است.
وزير بهداشت انگليس از 2010تاكنون متخصص علوم سياسي بوده است.
وزير بهداشت تايلند از 2008تاكنون دكتر حقوق است.
وزير بهداشت فرانسه از 2010تاكنون متخصص حقوق عمومي بوده است.
وزير بهداشت كانادا از 2008تاكنون سياستمدار بوده است.
وزير بهداشت فنلاند از 2011تاكنون روزنامهنگار است.