اين دختر جوان از مدتي قبل با چند شكايت سريالي درخصوص جيب بري و زورگيري در پايتخت تحت تعقيب قرار گرفت. پس از آن تيمي از كارآگاهان با دستور قاضي مرشدلو، بازپرس شعبه هفتم دادسراي ويژه سرقت تحقيقات خود را براي دستگيري او آغاز كردند. درحاليكه بررسيها در اين خصوص ادامه داشت دختر جوان به اداره پليس رفت و خود را تسليم كرد. اين دختر جوان كه ظاهري مردانه دارد پس از اقرار به جيب بري با قرار قانوني براي انجام تحقيقات بيشتر دراختيار كارآگاهان قرار گرفت.
او وقتي براي تحقيقات به دادسراي جنايي تهران منتقل شد در گفتوگو با خبرنگار همشهري از جزئيات سرقتهايش گفت.
- 30سابقه كيفري با توجه به سن و سالت زياد نيست؟
مدتهاست كه توي كار خلافم. از شرارت گرفته تا شرب خمر و درگيري و حمل و نگهداري موادمخدر در پروندهام ثبت شده.
- چند سالت بود كه خلاف را شروع كردي؟
فكر ميكنم 13سالم بودكه نخستين بار دست به دزدي زدم آن هم با تيپ پسرانه.
- حالا چرا با تيپ پسرانه؟
به خاطر قد بلند و هيكل درشتي كه دارم تيپ پسرانه ميزدم.
- از شيوه سرقت هايت بگو؟
معمولا درجاهاي شلوغ جيب بري ميكردم يا در پاركها با تهديدچاقو زورگيري ميكردم.
- طعمههايت زنها بودند؟
فرقي نداشت. از دختر و پسر زورگيري ميكرديم.
- خانوادهات از سرقتهايت خبر داشتند؟
آنها در شهرستان زندگي ميكنند و من از زماني كه ده سالم بود با مادرم اختلاف داشتم. راستش بيماري اعصاب دارم و با هيچكس ميانه خوبي ندارم با مادرم مرتب جنگ و دعوا داشتيم. براي همين از خانه فرار كردم و به تهران آمدم.
- اينجا پيش كي رفتي؟
كسي را نداشتم. از 13سالگي كه از خانه فرار كردم و به تهران آمدم، آواره بودم. الان هم چون جايي را ندارم آمدم خودم را معرفي كردم كه به زندان بروم.
- آخرين بار كي آزاد شدي؟
سال گذشته آزاد شدم. البته توبه كردم و به شهرستان پيش خانوادهام برگشتم. با خود گفتم هرگز دست به خلاف نميزنم تا دوباره به زندان نروم. اما دوباره با مادرم درگير شدم و به تهران آمدم. باز هم جيببري ميكردم و در نهايت نيز تصميم گرفتم خودم را تسليم كنم.
- اعتياد داري؟
بله. حشيش مصرف ميكنم.