اينها را پسر 20سالهاي ميگويد كه به اتهام قتل دوست 39سالهاش دستگير شده است. او كه ديروز مقابل آرش سيفي، بازپرس جنايي تهران قرار گرفته بود، مدعي شد كه همه ماجرا يك شوخي بود. بامداد يكي از روزهاي شهريور سال گذشته اهالي برجي در شمالغرب پايتخت متوجه آتشسوزي در يكي از واحدهاي طبقه اول شدند و آتشنشاني را خبر كردند. پس از مهار آتش، پيكر مردي كه در دستشويي آپارتمان گرفتار شده و بهشدت سوخته بود به بيمارستان سوانح سوختگي منتقل شد اما 4روز بعد اين مرد بهدليل شدت جراحات جان خود را از دست داد.
- آتشسوزي عمدي
وقتي مشخص شد كه آتشسوزي عمدي بوده است، پليس جنايي وارد ماجرا شد و تيمي از كارآگاهان راهي محل سكونت قرباني شدند. آنها در تحقيق از نگهبان مجتمع دريافتند كه قرباني به نام علي از مدتها قبل با خريد اين آپارتمان به تنهايي در آنجا زندگي ميكرده است. بررسيها نشان ميداد كه دوستان علي مدام به خانهاش رفتوآمد داشتند و نگهبان مجتمع مسكوني ميگفت: «چند ساعت قبل از آتشسوزي 3پسر جوان و كم سن و سال كه من بارها آنها را ديده بودم وارد ساختمان شدند و به خانه علي رفتند.»
نگهبان ميگفت كه اين سه نفر دقايقي پيش از آنكه همسايهها متوجه آتشسوزي شوند درحاليكه سراسيمه و دستپاچه بودند ساختمان را ترك كردند.
كارآگاهان در مرحله بعدي به سراغ دوربينهاي مداربسته ساختمان كه در آسانسور هم نصب شده بود رفتند و چهره 3جوان را شناسايي كردند. آنها كاملا مضطرب بودند و حتي يكي از آنها مدام با دستهايش به سرش ميكوبيد وجملهاي را زمزمه ميكرد. شكي نبود كه اين 3پسر راز آتشسوزي را ميدانند و مأموران در ادامه آنها را كه در همان محله زندگي ميكردند دستگير كردند. 3پسر جوان اما خود را بيگناه دانستند و گفتند كه اين ماجرا تنها يك شوخي ساده بوده است. آنها مدعي شدند كه كسي قصد آتشسوزي نداشت و همهچيز اتفاقي رخ داد و آنها از ترس فرار كرده بودند. در آن زمان بازپرس جنايي آنها را بيگناه دانست و هر سه آزاد شدند اما در ادامه اتفاقات ديگري رخ داد.
- اعترافات تازه
وقتي پرونده براي رسيدگي دوباره در اختيار قاضي آرش سيفي قرار گرفت، او دستور دستگيري 2متهم اصلي را صادر كرد تا بار ديگر تحت بازجويي قرار بگيرند. آنها ديروز پس از حضور در دادسراي جنايي تهران به بيان جزئيات ماجرا پرداختند. متهم رديف اول جوان 20سالهاي به نام سامان است كه در برابر اتهام قتل عمد قرار گرفته است. او گفت: علي(قرباني) را از قبل ميشناختم. معمولا به همراه دوستانم براي مصرف شيشه و تفريح به خانه مجردي او ميرفتيم. با اينكه با هم دوست بوديم اما هميشه براي يكديگر رجز ميخوانديم.
او از من بزرگتر بود و هميشه به من زور ميگفت. اصلا رابطه خوبي با هم نداشتيم و مدام با هم كل كل ميكرديم. شب حادثه هم به همراه دو نفر از دوستانم به خانه او رفتيم تا شيشه بكشيم كه بر سر يك شرطبندي با علي درگير شدم. او مثل هميشه به من فحاشي كرد كه باعث عصبانيتم شد. پس از آن علي براي مصرف شيشه به دستشويي رفت. در آن لحظه به سرم زد كه او را بترسانم. وي ادامه داد: علي هميشه يك بطري بنزين در خانهاش داشت كه آن را برداشتم. از شايان دوستم خواستم تا علي را بپايد. شايان به من علامت داد كه علي در حال كشيدن شيشه است.
ميخواستم مطمئن شوم كه فندك و كبريتش خاموش است يا نه. در آن لحظه در را باز كردم و بنزين را به سر و صورت او پاشيدم. نيتم اين بود كه او بترسد، درواقع يك شوخي بود اما ناگهان سر و صورت او گر گرفت و آتش به پا شد. در آن شرايط من و دوستانم وحشتزده خانه را ترك كرديم. شايان متهم رديف دوم كه اتهامش معاونت در قتل است هم خود را بيگناه دانست و گفت اين ماجرا يك شوخي ساده بود و ما اصلا فكرش را نميكرديم كه به جنايت ختم شود.به گزارش همشهري، تحقيقات در اين پرونده در حالي ادامه دارد كه متهم رديف اول با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و متهم رديف دوم با قرار وثيقه آزاد است.
نظر شما