ما ميخواستيم برنامه پزشك خانواده را بهصورت كشوري اجرا كنيم و با يك جدول زمانبندي شده اين طرح را به سراسر كشور تسري دهيم. قرار بود ابتدا از سطح يك شروع كنيم و سپس به سطوح بالاتر برسانيم ولي اين كار عملي نشد. قرار بود هر قدر بودجه به ما داده ميشود براساس بودجه، ما نيز طرح را توسعه و گسترش دهيم، منتها براي توسعه و گسترش اولويتهاي استاني و شهرستاني نيز مشخص كرده بوديم كه در كجاها امكانات بيشتري داريم زيرا بايد امكان و شبكه اينكار و تيمهاي پزشك خانواده را ميداشتيم، بنابراين جاهايي كه امكانات فراهم بود، جزو اولويتهاي ما بود.
جزو برنامههاي ما بود كه در جنوب تهران و در اسلامشهر هم بتوانيم پزشك خانواده را اجرا كنيم. ما منطقهاي از تهران را براساس جدول زمانبندي مشخص كرده بوديم. همچنين سيستان و بلوچستان، كهگيلويه و بويراحمد، چهارمحال و بختياري، خوزستان، فارس و مازندران را براي اجراي اين طرح درنظر داشتيم. فارس و مازندران را آغاز كرديم و بقيه را در اولويت دوم گذاشتيم. من واقعاً افسوس ميخورم كه با وجود اينكه برنامه ما كاملاً آماده بود و نسخه «02» پزشك خانواده را به تصويب دولت وقت رسانده بوديم، ولي بهعلت نداشتن امكانات، بودجه و آن چيزهايي كه لازمه اجراي اين طرح ملي بود، نتوانستيم برنامه را بهصورت كشوري و ملي پياده كنيم. اگر پزشك خانواده در اسلامشهر اجرا ميشد و اجراي سطح دوم تخصصي آن هم ممكن ميشد، خود من هم افتخار پيدا ميكردم با تيمهاي پزشك خانواده همكاري كنم.