ظهر يكشنبه 2جوان در پاركي در پايتخت با هم درگير شدند كه در نهايت يكي از آنها جان باخت و ديگري مجروح شد. عامل جنايت مدعي بود كه مقتول به اشتباه تصور ميكرده كه وي عامل اسيدپاشي روي ماشين دوستش است و به همين دليل با وي درگير شده و در نهايت نيز خودش به قتل رسيده است. اين مرد صبح ديروز در حاشيه جلسه بازپرسي، در گفتوگو با همشهري از جزئيات ماجرا گفت.
- قتل را قبول نداري اما در پروندهات نوشته شده كه شاهدان ديدهاند وقتي چاقوي مقتول از دستش افتاد، آن را برداشتي و به مقتول ضربه زدي؟
زماني كه مجيد (مقتول) به طرفم حمله كرد، هيچكس نبود. شاهدان وقتي رسيدند كه من با فرياد كمك ميخواستم.
- از جزئيات درگيري بگو؟
آن روز من از خانه بيرون رفتم تا 2حلقه طلايم را بفروشم. مدتي بود كه بيكار شده بودم. ناگهان مجيد را ديدم. او درحاليكه دستانش در جيبش بود به سمتم آمد. در يك لحظه تيزي چاقو را ديدم. باورم نميشد. اما او 2چاقو همراهش بود و به سمت من حمله كرد. با چاقو به من ضربه زد و سعي كردم با دستانم مانع شوم كه چاقو به قلبم نخورد. عقب رفتم و در اين هنگام تعادلم را از دست دادم و روي شمشادها افتادم. مجيد چپ و راست به من چاقو ميزد كه من اين بار با پاهايم از خود دفاع كردم كه چاقو به پاهايم خورد. مجيد ميگفت مرا ميكشد اما ناگهان فرياد زد، سوختم، سوختم و همان لحظه بود كه فرار كرد.
- يعني همان لحظه چاقو خورده بود؟
من فكر ميكنم زماني كه باپاهايم به او ضربه ميزدم كه مرا نكشد ناگهان تعادلش را از دست داده و چاقو به سينه خودش فرورفته است.
- با مقتول اختلاف داشتي؟
با هم در عالم رفاقت كل كل داشتيم اما بيشتر با برادرش نه خود مقتول. من با برادرش همكلاس بودم. بچه محل بوديم اما اختلاف اصلي من با برادرش به 6ماه پيش برميگردد. آن زمان ما به عروسي يكي از بچه محل هايمان رفته بوديم. زماني كه من در تالار مشغول خوردن شام بودم او به سمتم حمله كرد. پس از آن پرونده تشكيل شد و دادگاه او را محكوم به پرداخت 50ميليون تومان ديه كرد. من با وساطت ريشسفيدان محل، او را بخشيدم و رضايت دادم اما بعد ازمدتي از دوستانم شنيدم كه او پس از زدن من جشن گرفته بود. من هم رضايتم را پس گرفتم و درخواست ديه كردم. از همان زمان برادر مقتول از من كينه گرفت و بين ما اختلاف افتاد.
- ماجراي اسيدپاشي چه بود؟
مدتي قبل روي خودروي صفر يكي از بچه محلها اسيدپاشيدند و مقتول و برادرش ميخواستند طوري وانمود كنند كه اسيدپاشي كار من بوده است.
- ازدواج كردهاي؟
(باگريه)يك سالي ميشود ازدواج كردهام و فرزندم شب عيد به دنيا ميآيد اما حالا در اين موقعيت گير افتاده ام.