آنچه در حافظه جمعي دوستداران سينما از جشنواره امسال ميماند، يك رويداد شگفتانگيز از نظر برنامهريزي، حضور چند فيلم خوب و انبوه فيلمهاي متوسط و بد و البته انتخابهايي است كه بهويژه در فهرست نامزدها بسيار جنجالي و پرحاشيه شد.
2-مهمترين حاشيه چند شب پاياني فيلم فجر، غيبت عجيب ابراهيم حاتميكيا و فيلم درخشان «باديگارد» در ميان نامزدهاي بهترين فيلم و بهترين كارگردان بود؛ اتفاقي كه اتفاقا واكنش اعضاي هيأت داوران را هم برانگيخت اما مشخص نشد چطور ممكن است سليقه 7داور سوداي سيمرغ تا اين اندازه با اهالي سينما و جشنوارهروهاي حرفهاي متفاوت باشد و يكي از بهترينهاي اين دوره براي كسب سيمرغ بيرون بماند.
3-در جشنوارهاي كه «رسوايي2» و «نقطه كور» در مهمترين بخش آن به نمايش درميآيند، حق باديگارد، «سيانور» و «باركد» قطعا و حتما اين اندازه بيمهري نيست. اينكه فيلمي در كاخ جشنواره با خندههاي اهالي رسانه و منتقدان مواجه شود و در شب پاياني بخت بردن 9جايزه داشته باشد، احتمالا فقط در رويدادي اتفاق ميافتد كه رئيس سازمان سينمايياش صرفا براي گفتن «خدا قوت» و «عدالت را رعايت كنيد» با داوران تماس بگيرد و دبيرش مدام از «صيانت» دم بزند.
4-«به تركيب گروه برنده دست نزنيد!» اين يك اصل كليدي در ورزشهاي گروهي است كه ظاهرا مديران سينماي ايران هم به آن اعتقاد دارند. جشنوارهاي كه شيوه مديريت دبيرش زبانزد خاص و عام است و عملكرد هيأتهاي انتخاب و داورياش زير سؤال، حق دارد با همان تركيب برنده بهكار خود ادامه بدهد. تا امروز كه دبير جشنواره حكم دوره آينده را گرفته و حالا بايد در كمال آرامش حكم به ابقاي داوران بدهد! حيف نيست اين گروه فقط متولي برگزاري يك دوره جشنواره باشد؟
5-داوراني كه در كمال دقت و ريزبيني بازي كوتاه اما بامزه شبنم مقدمي را در «نفس» ديده و آن را شايسته دريافت سيمرغ بلورين دانستهاند، عجيب است كه با بيتفاوتي محض از كنار هنرنمايي شگفتانگيز پانتهآ پناهيها در نقش ننهآقا گذشتهاند! از اين مثالها ميتوان چند مورد ديگر هم رديف كرد اما حالا كه جشنواره به پايان رسيده، فقط بايد براي نزديك شدن سليقه داوران به سليقه عموم سينمادوستان دعا كرد و اميدوار بود دوره آينده هم با همين مقدار هيجان برگزار شود!