این مطلب را عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در نخستین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار که توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد مطرح ساخت و افزود: اصطلاح توسعه پایدار را طرفداران محیط زیست ابداع کردهاند و بنابراين اگر توسعه بیتوجه به منابع محیطی و زیستی انجام گیرد در آخر محیط زیست انتقامش را خواهد گرفت و آنچه که شما بنا نهادهاید پایدار نخواهد بود پس باید از ابتدا حق طبیعت را پرداخت کنید.
او گفت: پیام اصلی مبدعان توسعه پایدار این است که از لحظهای که میخواهید به ترقی فکر کنید باید به فکر منابع زیستی باشید و گمان نکنید که با برهم زدن تعادل طبیعی میتوانید به توسعه دست یابید.
وی با طرح این پرسش که آیا این تعادل در طبیعت است تصریح کرد: آیا اگر نتیجه اقداماتمان عدم تعادل در صاحت معنا نیز باشد و یک نبود تعادل معنایی ایجاد کنیم دچار همین ناپایداری نخواهیم شد.
آخوندی با بیان اینکه جنگ 72 ملت زمانی رخ داده که ما دچار فقدان تعادلهای معنایی شدهایم گفت: اگر در حوزه معنا دچار نبود تعادل نمیشدیم جنگی هم رخ نمیداد و ریشه تمامی گرفتاریها همینجا است.
به گفته او، اگر برگردیم به تعادل معنایی در صاحت تمدنی ایران و حوزه تمدن ایران شهری آنوقت باید یکبار دیگر توسعه را از منظر دیگری ببینیم، يعني نگاه كنيم اقداماتی که ما در این حوزه انجام دادهایم چقدر این تعادلها را بر هم زده و ما را دچار بیوزنی و از جاکندگی و گمگشتگی میکند.
- کم توجهی به مفهوم ایران
او با اشاره به مجموعه اقداماتی که بعد از انقلاب برای توسعه، خیرخواهی و ترقی انجام گرفته است، افزود: با یک بازنگری در این اقدامات میبینیم یک حلقه مفقوده بسیار بسیار بزرگ و یک نقطه کانونی بسیار مهمی داریم که مورد کمتوجهیمان واقع شده است و آن توجه به مفهوم ایران در خود ایران است.
وزیر راه و شهرسازی گفت: باید ببینیم در این برنامهها و مبانی که برای توسعه در برنامه پنج ساله قبل و بعد از انقلاب نوشته شد ایران چه جایگاهی دارد که البته من اسم آن را غربت مفهوم ایران در ایران میگذارم.
وی تصریح کرد: در این سالها یک سلسله احکام و برنامههایی را بر اساس یکسری برداشتهای جهانی وضع کردیم بدون آنکه بدانیم این برداشتها در چارچوب تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران چه معنایی پیدا میکنند.
او گفت: تصویری که از این سیستم داشتهایم کاملا جهانی بوده و با رویکردهای چپ و مبتنی بر بازار آزاد به موضوع نگاه کردهایم و پارامتر و مشخصهای به نام ایران در آن وجود نداشته است.
او با تأکید بر یافتن چارهای برای تبدیل شدن اقداماتی که برای توسعه صورت میگیرد به گسترش نبود تعادل، افزود: مثالهای زیادی از اقداماتی که انجام شده وجود دارد و نهایتا به انواع نبود تعادلهای گسترده در طبیعت، خاک، شهر، کالبد منجر شده است.
- ایران کانون تمدن منطقه
آخوندی با اشاره به مفهوم ایران از نگاه درون ایران و منطقهای تصریح کرد: ایران کانون یک تمدن از سیحون تا خلیج فارس است که از سند تا فرات را شامل میشده و این کشور خود را در کانون این تمدن میپندارد.
او تصریح کرد: آیا زمانیکه داشتیم برنامه توسعه را در این کانون مینوشتیم هیچ اندیشه کردیم که آخر کار چه نقشی را میخواهیم در این منطقه ایفا کنیم و آن ایرانی را که میخواهیم بعد از برنامه پنجساله ببینیم چیست و چه جایگاه و نقشی در این منظومه در حوزه سیاست خارجی، فرهنگ، توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی خواهد داشت.
اگر ما خودمان را به عنوان کانون حوزه تمدنی میدانیم آِیا در برنامهریزیهای توسعه فکر کردیم که چه بر سر پاکستان و افغانستان در شبه قاره میآید و رابطه ما با تاجیکستان و آسیای میانه چگونه میشود.
وی با اشاره به بیتی از حافظ شیرازی "اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را، به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را" گفت: این بخشش نشان از آن دارد که سمرقند و بخارا در جهانبینی حافظ وجود داشته است.
حال باید این سوال را از خودمان بپرسیم که سمرقند و بخارا اکنون در کجای جهانبینی ما است.
او با بیان اینکه باید توجه کنیم وقتی میخواهیم برنامه توسعه را بنویسیم کجای ایران فرهنگی قرارداریم، گفت: زمانیکه خود را در کانون این تمدن میدانیم این علاوه بر افتخار، قدرت، اقتدار و ... برای ما مسئولیت هم به دنبال دارد به نحوی که ما مسئول آنچه که در آسیای میانه میافتد نیز هستیم.
آخوندی تصریح کرد: اگر میگوییم کانون منطقه هستیم و امنیت این منطقه به ایران بستگی دارد این تنها در موضع اقتدار نیست بلکه در موضع مسئولیت هم هست.
وی با طرح این پرسش که آیا برنامههای ما توانسته یک کریدور توسعه اقتصادی، فرهنگی، علمی، ارتباطی را با کل این منطقه برقرار کند افزود: ما تا چند وقت پیش هنوز حق آموزش افغانیها را به رسمیت نشناخته بودیم و اخیرا رهبری این را پذیرفتند و ابلاغ شد که افغانیها باید از تمامی امکانات تحصیل بهرهمند شوند.
این عضو کابینه گفت: اگر معتقدیم که ایران مرکز تعادل منطقه است و تعادل منطقه به تعادل ایران بستگی دارد، باید ببینیم که مفهوم ایران در برنامه و سندهای توسعه ایران چیست و زمانیکه به این مفهوم توجه نمیکنیم مفهوم توسعه پایدار دچار مشکل میشود.
- ایران مرکز تعادل منطقه
وی با بیان اینکه ایران به شکل طبیعی مرکز تعادل منطقه است، اظهار داشت: همواره توسعه فرهنگی، اقتصادی، دانش و... در داد و ستد ایرانی فرهنگی رخ میداده و هنوز هم بسیاری از بزرگان نظیر نظامی، مولوی و ابوریحان که ما به آنها افتخار میکنیم و در چهارچوب دولت ملت ایران قرار نمیگیرند را به عنوان منابع معنوی خودمان تلقی میکنیم.
آخوندی اظهار داشت: آنچه در سالهای اخیر و بعد از انقلاب رخ داده این است که ما خودمان از مفهوم ایران غفلت کردهایم و قدرتهای منطقه نیز عامدانه در تلاش بودهاند این مرکز تعادل را از ایران بیرون ببرند و کلی مرکز تعادلهای بدلی در جنوب خلیج فارس و شمال غرب ایران درست کردهاند ولی به دلیل بدلیبودن این مراکز آنچه که شاهدش هستیم در عراق، افغانستان، سوریه و ... رخ داده است.
وی با اشاره به ارتباط توسعه پایدار و میراث فرهنگی تصریح کرد: در این تعاریف منظور کالبد میراث فرهنگی نیست بلکه منابع معنوی است که شاکله ایران شهری برآن استوار است.
وزیر راه و شهرسازی افزود: اگر منطقه بخواهد روی امنیت به خود ببیند باید همه چیز برگردد به جای خودش و ما باید چشمهایمان را باز کنیم و درک کنیم که مفهوم ایران چیست و ببینیم که ایران شهر کجاست و مسئولیت ما در این منطقه بسیار حساس چیست.
به گفته او، آنچه که در ایران اتفاق میافتد بسیار بزرگ است به شرطی که ما با نگاه معرفتی عمیقتری به آن بنگریم، توافق برجام و فضای پسابرجام کوچکترین بخش قصه است و اینکه تمام جهتها دارد به سمت مرکز تعادل برمیگردد مهم است اینکه دنیا میپذیرد که این منطقه یک کانونی و دلی داشته و بدون توجه به این کانون نمیشود امنیت و رفاه داشت.
- حرمت ایران را نگه داریم
آخوندی گفت: ولی خودمان هم باید حرمت این دل و ایران را نگه داریم و مفهوم آن را برای خودمان بازخوانی کنیم و ببینیم که این مفهوم برای ما چه مسئولیتهایی را میآورد.
او این تأمل را یک تأمل راهبردی دانست که در این صورت با یک نگاه معرفتی دیگر در تمامی حوزهها میتوانیم سیاستگذاری کنیم .
این عضو کابینه در ادامه گفت: وقتی برنامههای پنجساله را مرور میکنیم تنها نام ایران است که خارج از محتوا و متن به ما این را نشان میدهد که این برنامه برای ایران نوشته شده است و این در حالی است که ما به برنامهای نیاز داریم که بتوانیم خارج از نامش برنامه ایران را در آن پیدا کنیم.
وی تصریح کرد: فارغ از ایدئولوژیها اگر به پدیده از جاکندگی در نظام اقتصادی توجه کنیم میبینم که نظام اقتصادی به ساختار اجتماعی وصل نیست و نگاهش کالایی شدن است حال اگر این بحث را به حوزه فرهنگی وارد کنیم خیلی بیشتر نمود پیدا میکند.
او با اشاره به اینکه متصل نبودن نظام برنامهریزی به ساختار ملی باعث بیوزنی مطلق آن شده و راه و روش زندگی و داد و ستد عوض میشود تصریح کرد: نتیجه این، زندگی در شهرهایی میشود که ما الان گرفتار آنها هستیم، تاریخ به جای اینکه مبدا الهام و میراث فرهنگی منابع زیستی ما شود تبدیل به باری بر دوش آدمهاهایی شده که فکر میکنند اگر تمامی آنها را خراب کنند باری از دوششان برداشته شده است.
آخوندی تأکید کرد: در حالی که اگر این تاریخ را زمین گذاشتیم دیگر نمیتوانیم راه برویم و دچار بیوزنی و نبود تعادل میشویم.
وی شهر تهران را مثالی بر این ادعا عنوان کرد و گفت: هم چیز در تهران اعم از میراث معنوی، حقوق مردم، حق دسترسی به آب و هوا و ...تبدیل به کالا و قابل خرید و فروش شده است و حال به این نتیجه رسیدهایم که دیگر توان زندگی دراین شهر را نداریم و دچار بیوزنی در آن شدهایم زیرا که در آن فضا و عرصه عمومی نداریم.
او بزرگترین ارزش میراث فرهنگی را ایجاد فضای عمومی دانست و تصریح کرد: در این فضاها نمیتوانید هر کاری را انجام دهید و فضا یک الزاماتی را برای شما ایجاد میکند که محل تجلی عرصه خاصی است که نمیتوانید کار دیگری را انجام دهید.
وی با اظهار امیدواری تأکید کرد: یک بار دیگر ایران را کانون تفکرمان قرار دهیم و برگردیم به منابعی که فرهنگ و تمدن ایران شهری برایمان ایجاد میکند و مسئولیتهایی که فراروی ما میگذارد و آن نوری که فرا روی ما میتاباند تا از چه مسیری برویم.
آخوندی در پایان گفت: امیدوارم که بتوانیم از بی وزنی رهایی یابیم و با استواری در راه سربلندی گام برداریم و با این اندیشه ارتباطات درونی، منطقه و جهان را مورد ارزیابی مجدد قرار دهیم و این راهی برای توسعه ایران شود.
نخستین همایش دو روزه میراث فرهنگی و توسعه پایدار توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و با همکاری سازمان مدیریت و برنامهریزی و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چهارشنبه 28 بهمن آغاز به کار کرد.