در اینجا به شما چهار نمونه از این نکات را یادآوری میکنیم که با رعایتشان در مجموع حال بهتری پیدا خواهید کرد.
- ورزش کن تا افسرده نشوی
هیچ میدانستی اگر بهطور مرتب و هفتهای سهبار ورزش کنی، احتمال افسردهشدنت کاهش مییابد؟ بله، درست است، بین تحرک فیزیکی و افسردگی ارتباط معکوس برقرار است.
در واقع آدمهای افسرده کمتر تمایل به حرکت دارند و آنهایی که تحرک بیشتری دارند، کمتر دچار افسردگی میشوند. منظور از تحرک هم لزوماً ورزشهای سنگین یا حتی پیادهرویهای طولانی نیست.
هر نوع حرکتی میتواند حالت را یکذره بهتر کند؛ از یک پیادهروی کوتاه برای رسیدن به فروشگاه و خرید گرفته تا استفاده از راهپلهها بهجای آسانسور.
- از شکستخوردن نترس
سعی کن کشف کنی که چرا در زندگي به هدفهايت دست نيافتهاي؟ غیرجذاببودن هدف و کسالتبار بودن کارهایی که باید برای رسیدن به آن انجام میدادی؟ یا نگرانی و ترس از شکستخوردن و موفقنشدن؟
اگر دلیلش مورد دوم بوده، معنیاش این است که باید با استرسهایت چشم در چشم شوی و آنها را کنترل کنی. پرداختن به فعالیتهایی که حس خوشایندی در تو ایجاد میکند (مثل گوشدادن به موسیقی، پیادهروی، دویدن و...) میتواند در تو آمادگی بیشتری برای دنبالکردن هدفت و انجام کارهای مربوط به آن ایجاد کند.
- رابطههای سمی را قیچی کن
بخشی از آشفتگی ما مربوط به رابطههای سمی است که در آنها گیر افتادهایم؛ ارتباط با آدمهایی که حس خوبی به ما نمیدهند، مدام از ما انرژی میگیرند و فقط اثر منفی میگذارند.
برای بعضیها دریافتن این نکتهی ساده و کشف این رابطهها ممکن است سالها زمان ببرد. سعی کن ارتباطهایت را با چشم باز برقرار کنی و اجازه نده رابطههای منفی مثل باتلاقی تو را در خودشان فرو ببرند.
- از ته دل بخند
مطالعات زیادی روی خندیدن انجام شده که تأثیر شگفتانگیز خنده را برای تخلیهی استرسها و رسیدن به سلامتی بیشتر ثابت کرده است. در واقع خنده میتواند درمان آشفتگیها و افسردگی باشد.
بنابراین سعی کن به هر بهانهای لبت را به لبخند باز کنی و از ته دل شادی را تجربه کنی. برای رسیدن به چنین تجربهای لازم است که خودت را در محیط و فضاهای شاد قرار دهی، به تماشای برنامههای تلویزیونی کمدی بنشینی و وقت بیشتری را با دوستانی که خنده به لبت میآورند بگذرانی.