اينكه گفته ميشود نگاه ديني در زندگي بايد جريان داشته باشد، بحث فقط نماز و روزه و صلهرحم نيست. انتخاب روش صحيح زندگي براساس نقشههاي ديني از بزرگترين آثار دينداري است.
ارزشگذاريهاي ديني در عمل مشخص ميشوند؛ آن هم بر سر دوراهيهايي كه انتخاب براي يك نفر سخت است و ظاهر بعضي چيزها زيباتر و خوش نقش و نگارتر از ظاهر ديگر تصميمات است. فرض كنيد خانمي سر دور راهي تدوين مقاله ISI با خانهنشيني و تربيت فرزند باشد. ظاهر فرصت اول بسيار فريبنده است. همين ويژگي، تصميمگيري را سخت ميكند. حالا فرض كنيد كسي به بچهداري و خانهداري در كنار تحصيل به چشم يك ذخيره معنوي براي خودش نگاه كند كه اگر فرزندي با معيار و ملاكهاي خدايي تربيت كند زمينهساز نسلي پاك ميشود. دورنماي كدام انتخاب وسيعتر و پركاربردتر است؟!
درسخواندنهاي اين روزها در دانشگاههاي ما مانند مسابقات ورزشي و آن چيزي كه «كورس گذاشتن» ناميده ميشود شده است. درسخواندن، امتحاندادن، تدريس كردن، تدوين مقاله، چاپ كتاب، ترجمه و هزاران كار ديگر كه در همه اينها، مفهومي با عنوان«وقت خالي» براي انجام اين كارها، از مهمترين پارامترهاست. حالا خانمها ميتوانند با آقايان در اين زمينه برابري كنند؟! اگر بخواهند همپاي آقايان بيايند بايد زمان آن را از قسمتي ديگر از زندگيشان صرف كنند. اين يعني عوضشدن معيارهاي زندگي، با چهرههاي جديد و ظاهر فريبنده.
يك سري از امور زندگي هستند كه هيچ 2موردشان، برايند مثبت نميدهند و كاهندهاند. بايد براي اينها برنامهريزي داشت و با تدبير وارد شد. بايد مسابقه زندگي را وارد ميدان«سابِقُوا إِلي مَغْفِرةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْض» كرد؛ مسابقه سبقتگرفتن در مغفرت الهي و حركت به سمت بهشت. در كنار اين روش و با زمانبنديهاي دورهاي مشخص و با برنامه براي زندگي و فعاليتهاي مورد علاقه خانمها، ميتوان به سبك خوبي از زندگي رسيد.