شامگاه سوم ديماه، مأموران پليس مشهد در جريان سرقتي خونين در يكي از خيابانهاي شهر قرار گرفتند. يكي از مسئولان شركت باربري هنگام رفتن به خانه هدف حمله سارقي مسلح قرار گرفته و وقتي در برابر او مقاومت كرد، با ضربات چاقو مجروح شد.
مرد مجروح به بيمارستان انتقال يافت و تحت درمان قرار گرفت. ضربات چاقو بهدست و پهلوي او اصابت كرده بود و آنقدر شديد بود كه پزشكان براي نجات وي حدود 9عمل جراحي انجام دادند. با اين حال تلاش پزشكان براي نجات وي نتيجهاي نداشت و در نهايت اين مرد پس از گذشت بيش از 3ماه از حادثه به كما رفت و پنجشنبه روي تخت بيمارستان جانش را از دست داد.
با مرگ او، ماجرا به قاضي علياكبر احمدينژاد، بازپرس جنايي مشهد گزارش شد و به دستور وي تيمي از كارآگاهان راهي بيمارستان شد. تحقيقات اوليه حاكي از آن بود كه مقتول پيش از اينكه جانش را از دست بدهد، گفته بود كه به مردي به نام سجاد مشكوك است. سجاد مدتي در باربري كار ميكرد اما بهدليل اعتيادش به موادمخدر و همچنين مشكلاتي كه به بار آورده بود، به خواسته مقتول و ديگر مسئولان باربري از آنجا اخراج شده بود. به همين دليل مقتول احتمال ميداد كه پشتپرده سرقت خونين از وي، سجاد پنهان شده باشد.
با اين اطلاعات، قاضي پرونده دستور بازداشت سجاد را صادر كرد. اين مرد دستگير شد و در همان بازجوييهاي اوليه اعتراف كرد كه نقشه سرقت از مقتول را طراحي كرده است. او گفت: پس از اينكه از باربري اخراج شدم، نقشه كشيدم كه از يكي از مسئولان آنجا سرقت كنم. چون ميدانستم كه او هر شب پولهاي داخل گاوصندوق را همراه خودش به خانهاش ميبرد.
وي ادامه داد: ماجرا را با پسر جواني كه از دوستان خانوادگيمان بود در ميان گذاشتم. قرار شد كه او نقشه سرقت را عملي كند. اما ظاهرا هنگام سرقت با مقاومت مقتول روبهرو شده و بيآنكه پولي بدزدد، با چاقو به او ضربه زده و فرار كرده است.
با اعترافات اين مرد، عامل جنايت دستگير شد و در بازجوييها گفت: وقتي قرار شد از مقتول سرقت كنم، راهي باربري شدم و كمين كردم تا او خارج شود. پس از آن تعقيبش كردم و حتي همراه او سوار اتوبوس هم شدم. وقتي به كوچهاي خلوت رسيديم، ماسكي بهداشتي بهصورت زدم و از پشتسر به او حمله كردم. با چاقو تهديدش كردم كه هر چه دارد به من بدهد. او هم كارت عابربانكش را داد اما زماني كه خواستم پولهاي داخل جيبش را هم به من بدهد، مچ دستم را گرفت و با هم درگير شديم. همان لحظه با چاقو چند ضربه به او زدم و پس از آن فرار كردم. من در اين سرقت فقط يك كارت عابربانك بهدست آوردم كه نتوانستم با آن كاري بكنم و بهخاطر هيچ دست به جنايت زدم. با اعترافات مرد جوان، قاضي پرونده براي وي و طراح نقشه سرقت قرار قانوني صادر كرد و هر دوي آنها براي ادامه تحقيقات در اختيار اداره آگاهي قرار گرفتند.