اين ماده ميتواند سيمان باشد كه آجرهاي يك ساختمان عظيم را كنار هم حفظ ميكند يا ميتواند تخممرغي باشد كه سركه و روغن را به هم پيوند بدهد و يك تركيب لطيف غذايي درست كند. در هر صورت هر دو، يك جنس از كار را انجام ميدهند و وظيفهشان حفظ تركيب اطرافشان است.
اين نظم در عالم از همين اتفاقات ساده و كوچك شروع ميشود و رشد ميكند تا وسعتي به اندازه انسان و خانواده او پيدا ميكند. نظم و چينش اين چنيني براي خانواده هم درنظر گرفته شده است و مسئول آن، زن خانه است. بزرگترين تعريفي كه براي كارهاي زن در خانه ميشود كرد همين است. زن با هنر و ظرافت ميتواند در سختترين شرايط، طوري رفتار كند كه بنيان خانواده از هم نپاشد. ميتواند مرد را در بدترين حالتهاي رفتاري به خانه برگرداند و سيستم خانواده را با كاملترين شكل ممكن جلو ببرد. اما همه اينها زماني اتفاق ميافتد كه زن اين خاصيت كنار هم حفظكنندگي را به شكلي كسب كرده باشد. صبر، پي و پايه ساختمان اين ويژگي است.
تمرين صبوري كردن براي دختران و زنان لازم است تا بتوانند زندگي يك خانواده را بچرخانند. اگر لازم است مرد فوت و فنهاي كسب و كار و پول در آوردن را بداند براي زن هم واجب است رفتارهاي منعطف و صبورانه را در شرايط مختلف ياد بگيرد تا شاكله خانواده از هم نپاشد. با اين مهارت، نخستين برخورد افراد در مواجهه با برخوردهاي غيرمتعارف در خانواده، حرفزدن از جدايي و طلاق نيست.
«هُنَّ لِبَاسٌ لَكمْ وَ أنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنّ» مصداق همين صبوري كردن است. بيان ريز جزئيات زندگي، چه از زبان خانم و چه از زبان آقا، حتي براي بچههاي داخل خانه و خانواده، نفيكننده اين پوشانندگي است كه در قرآن آمده است. آبروداريكردن براي همين جاست. در داستانها و اتفاقات عجيب و قريب بهدنبال قهرمان نجات بخشي نباشيم كه مسير زندگي را به يكباره متحول كند. قهرمان، كسي است كه به كوچكهايي كه حتي تكراري ميشوند عامل است؛ مثل همين حفظ و تغيير مثبت زندگي در هر شرايطي.