مردم عيدي فوقالعادهاي به سينماي ايران دادند و پس از مدتها شاهد تشكيل صفهاي طولاني مقابل سالنها شديم. اينكه فيلمهاي اكران شده به فروش بالايي دست يافتهاند اتفاق مثبتي محسوب ميشود؛ هرچند نبايد فراموش كرد كه با يك گل بهار نميشود و براي رونق سينما به تداوم اقبال مردم از فيلمهايي كه در طول سال اكران ميشوند نياز داريم، نه اينكه در طول يك سال تنها در برخي مقاطع مثل اكران نوروز در جذب مخاطب موفق عمل كنيم و در بيشتر ماهها استقبال مردم از سينما كمرنگ باشد. اواخر سال گذشته شاهد افزايش بهاي بليت سينماها بوديم.
در شرايطي كه مردم از همهطرف تحت فشار هستند و شرايط اقتصادي به دلايل مختلف و متنوع مساعد نيست، دليلي نداشت كه بليت سينما را گران كنيم. من از ابتدا با افزايش بهاي بليت مخالف بودم و اين را به صراحت در يك برنامه زنده تلويزيوني هم اعلام كردم. مشكل سينماي ايران با گرانكردن بليت حل نميشود. سينما از ديرباز حكم يك تفريح ارزانقيمت را براي مردم داشته است و بسياري از مخاطبان فيلمها، جوانهايي هستند كه شرايط مالي مطلوبي هم ندارند. مقايسه تعداد تماشاگراني كه سهشنبهها كه بليت به صورت نيمبها عرضه ميشود با بقيه روزهاي هفته نشان ميدهد كه بهاي بليت براي مردم اهميت زيادي دارد.
در واقع در روزهايي كه بليت نيمبها فروخته ميشود شاهد افزايش قابل توجه مخاطبان هستيم؛ مخاطباني كه در روزهاي ارزان بودن بليت و پايين آمدن هزينههاي سينمارفتن مصمم به ديدن فيلمهاي روي پرده ميشوند. همين الان سينما رفتن براي يك خانواده معمولي 5-4 نفره با هزينههاي جانبياش هزينه قابلتوجهي را در پي دارد، بههمين دليل هنوز هم خيليها ترجيح ميدهند سينما نروند و چند ماهي صبر كنند تا وقتي فيلمها وارد شبكه نمايش خانگي شدند به تماشايشان بنشينند.
همه ما خوب ميدانيم كه جامعه به لحاظ اقتصادي چه شرايطي را تحمل ميكند. رسانهها آمارهايي در مورد افزايش نرخ بيكاري منتشر كردهاند كه نگرانكننده است. وجود اين تعداد جوان بيكار كه بسياري از آنها تحصيلكرده هم هستند زنگ خطر را به صدا درآورده و اميدوارم مسئولان فكري جدي براي اشتغال جوانها داشته باشند. اگر در پذيرش اين نكته كه بخش عمدهاي از مخاطبان سينما را جوانها تشكيل ميدهند مناقشهاي نداشته باشيم بايد به اين موضوع هم بينديشيم كه پرداختن بهاي بليت 10هزار توماني براي جواناني كه بسياريشان بيكار هستند، دشوار است.
عدهاي از دوستان به اين موضوع اشاره كردهاند كه افزايش نرخ بهاي كالا و خدمات در حوزههاي مختلف رخ ميدهد و طبيعي است كه بليت سينما هم بهتبع افزايش نرخ تورم گران شود، اين در حالي است كه مردم اگر مايحتاج اساسيشان گران شود ناچارند با هر دشواري و سختياي كه شده با آن كنار بيايند، درحالي كه سينما رفتن جزو اولويتهاي اصلي جامعه نيست و بهراحتي ميتواند از سبد خانوار كنار گذاشته شود. در جامعهاي كه گراني مسكن، پوشاك، لبنيات و... مردم را در تنگنا قرار داده، ميشد كه سينما با اين موج همراهي نكند؛ سينمايي كه با حضور مردم معنا مييابد و بدون تماشاگر هيچ مفهومي ندارد.
بههرحال مسئولان در نهايت تصميم گرفتند بهاي بليت سينماها را افزايش دهند و بيشترين افزايش هم شامل پرديسهاي مدرن و ممتاز شده كه آمارها نشان ميدهد مردم بيشتر اين پرديسها را براي فيلم ديدن انتخاب ميكنند و كمتر سراغ سينماهاي سنتي و قديمي ميروند. نكته ديگر اينكه باتوجه به افزايش بهاي بليت و اين موج استقبال مردمي از فيلمهاي اكران نوروز، اميدوارم شاهد بهبود خدماتي كه بايد به تماشاگر ارائه شود نيز باشيم، نه اينكه همچنان در برخي سينماها وضعيت پخش صدا و تصوير غيراستاندارد باشد.
الان مردم از چند فيلم كمدي و يكي دو درام اجتماعي استقبال خوبي كردهاند ولي آيا ميتوان اميدوار بود كه در بقيه ايام سال هم تماشاگر از فيلمها استقبال كند؟ راه رونق گيشه از گران كردن بليت سينماها نميگذرد. بايد بازار توليد را گرم كرد و بستري فراهم كرد كه فيلمهاي جذابي ساخته شوند نهاينكه چند فيلم محدود در ابتداي سال فروش خوبي كنند و بقيه سال سالنهاي سينما خالي باشد. بنابراين راه جذب تماشاگر و حفظ مخاطبي كه اين روزها با سينما آشتي كرده افزايش توليدات قوي و جذاب است نه افزايش بهاي بليت.
- نويسنده و كارگردان سينما