اين قاعده موجود در عالم سالهاست سختكوشان را واداشته است، تا شروع به يك حركت بزرگ و خستگي ناپذير كنند. اگر علم، سرمايه ات باشد موانع راهت بيشتر ميشود. علمي كه بزرگي ميآورد، باعث ميشود نگذارند آرام بايستي و زندگي كني و علمت را نشر دهي. هر جا باشي تو را كنار خود ميبرند تا زيرنظرت داشته باشند و بايد بگويي:« مرا از مدينه به زور به سامرا آوردند». كه همه بفهمند ميلي به رفتن به سمت پادشاهي كه خود را خليفه رسولالله ميداند، نداشتهاي. پس گوهر علم باعث ميشود آنقدر به تو فشار آورند كه دست از مسير خود برداري.
فشار و تحريم هيچ وقت از خاندان بني هاشم پس از رحلت پيامبر(ص)برداشته نشد؛ گرفتن فدك براي تضعيف اميرالمؤمنين(ع)، فشار اقتصادي سنگين در زمان منصور دوانيقي (خليفه عباسي) و همچنين از دست رفتن حقوق شيعيان در زمان هارون. دوره امام هادي عليه السلام نيز سرشار از رنج و سختي بود بهطوري كه زنان علوي فقط يك پيراهن مندرس برايشان مانده بود كه به هنگام نماز به نوبت از آن استفاده ميكردند، يعني لباس دومي نداشتند.
متوكل همچنان به سيره خلفاي قبل تمام دارايي علويان كه از فدك بود را مصادره كرد، همچنين به حاكم خود در مصر دستور داد به هيچيك از علويان هيچگونه ملكي داده نشود و چنانچه دعوايي بين يك علوي و غيرعلوي صورت گرفت، قاضي نخست به سخن غيرعلوي گوش فرا دهد و پس از آن بدون گفتوگو با علوي آن را بپذيرد و... .
با همه اين تحريمها، تعجب اينجاست كه خليفه عباسي يعني متوكل همچون گذشته از امام ميترسد. تمام ارتباطات امام را قطع ميكند، امام را اصلا براي همين از مدينه به سامرا آورده ولي هنوز از امام ميترسد.
ترس او از شبكه مخفي شيعه است؛ شبكهاي كه امامان شيعه سالها آن را درست كردند؛ شبكهاي كه پيوسته است. اگر امام چيزي بگويد تا انتهاي مرزهاي اسلامي ميرود؛ وكلايي كه با هم رابطه دارند و تمام پيامها را به هم ميرسانند. آري شيعه سالهاست به مبارزه تشكيلاتي عادت كرده است.