او پس از دستگيري اعترافات عجيب و غريبي را به زبان آورد و مدعي شد كه مديرپاساژ مدام او را زيرنظر داشته است.بعدازظهر 25فروردين مرد 40ساله‌اي درحالي‌كه يك ظرف در دست داشت به پاساژ شريف در خيابان خيام رفت و با مشت به شيشه مغازه‌اي كوبيد. طوري‌كه شيشه شكست و روي زمين ريخت.
مديرپاساژ كه داخل مغازه بود با ديدن مرد آشنا، عصباني شد و فرياد زنان دليل كارش را پرسيد اما مرد جوان محتويات ظرف پلاستيكي را به سمت او پاشيد و فرار كرد. فرياد «سوختم، سوختم» مدير پاساژ، بقيه مغازه‌داران را در جريان آنچه اتفاق افتاده بود قرار داد. آنها به سمت محل حادثه رفتند و مانع فرار مرد جوان كه يكي از كارگران سابق پاساژ بود شدند.
با انتقال مديرپاساژ به بيمارستان، مأموران پليس نيز در محل حاضر شدند و جوان اسيدپاش دستگير شد. در شرايطي كه مدير 42ساله پاساژ از ناحيه صورت، دست‌ها، چشم چپ و بدن دچارسوختگي شديد شده بود، در تحقيقات به مأموران گفت: عامل اسيدپاشي را از مدت‌ها قبل مي‌شناسم. او در پاساژ كارگري مي‌كرد اما مدتي قبل متوجه شدم كه معتاد به شيشه شده است و از كسبه شنيدم كه ديگر قابل اعتماد نيست. براي همين او را از پاساژ بيرون كردم و گفتم كه ديگر حق اجازه كار در آنجا را ندارد. همين موضوع باعث درگيري ما شد كه او از من كينه به دل گرفت و بالاخره با اين كارش دست به انتقام‌جويي زد.
- اعترافات عجيب
در همين حال، متهم نيز براي انجام تحقيقات روز پنجشنبه پيش روي قاضي سعيد احمدبيگي، بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران قرار گرفت. او گفت: حدود 6سال قبل براي كار از شهرستان به تهران آمدم. 5سالي مي‌شد كه در پاساژ كار مي‌كردم و 2سال اول نگهبان پاساژ بودم. پس از آن هم به‌عنوان كارگر باربر با مغازه‌داران پاساژ كار مي‌كردم. در مدت اين سه‌سال نه خواب داشتم نه خوراك. چون مدير پاساژ بدجور مرا كنترل مي‌كرد.
او در گوشي موبايلم دستگاه شنود كار گذاشته و به كامپيوترش وصل كرده است تا مرا زيرنظربگيرد. همه حرف‌هاي مرا شنود مي‌كرد و حتي مي‌دانست كجا مي‌روم و از رفت‌وآمدهاي من باخبر بود. اما تنها اين مسئله نبود كه باعث شد از او كينه به دل بگيرم. او زيرپوست من ماده‌اي روغني تزريق كرده كه حتي مغزم را تحت كنترل خود قرار داده و از هر كاري كه مي‌كنم يا حرفي كه مي‌زنم، باخبر مي‌شود. اين موضوع باعث شده بود كه حتي شب‌ها نتوانم بخوابم. او مرا عذاب مي‌داد و براي همين تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم؛ براي همين به رويش جوهرنمك پاشيدم. پس از اعترافات توهمي جوان شيشه‌اي، قاضي براي او قرار بازداشت موقت صادر كرد و از سويي دستور داد كه او براي بررسي وضعيت رواني‌اش در اختيار پزشكي قانوني قرار بگيرد.